تبیان، دستیار زندگی
غیر از خلافت شتر باید یك شباهت هایی با فتنه هم داشته باشد. حضرت علی(ع) در جای جای خطبه هایش هر جا از فتنه های گذشته و پیش روی، حرفی به میان می آورد، دست به دامان شتر می شود. معروف ترینش همان جمله تاریخی است كه بعد از جنگ جمل (شتر) بر زبان آوردند: غیر از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماجرای شتر در نهج البلاغه!

نخواندنش را همیشه با نداشتنش توجیه كرده بودم. اما وقتی هدیه روز خبرنگارت كه فقط و فقط تو از گرفتن آن راضی باشی، چنین كتاب عزیزی باشد، دیگر هیچ عذر و بهانه ای قابل قبول نیست.

شتر

ماه رمضان بود و این بار برخلاف همیشه، نهج البلاغه در دسترس. سی روز طول كشید تا بخوانمش. اما هضمش به این زودی ها تمام نخواهد شد. حالا فكر می كنید در میان همه موضوعات، معارف و حكمت های نهج‌البلاغه،در حال حاضر چه چیزی چشم مرا گرفته؟ مطمئنا نمی توانید حدس بزنید كه موضوع مورد نظر این باشد: شتر! می دانم مشتی نیست كه نمونه خروار باشد و یك طورهایی هم از دریا به كوزه ای قناعت كردن است. اما به هر حال، موضوع آن قدر برایم جالب به نظر آمد كه در حد همین یكی دو ستون یادداشت باشد. امیرالمؤمنین علیه السلام [بیشتر] در خطبه  هایش چیزهایی را به این موجود چهار پا كه از خیلی لحاظ، نزدیك ترین حیوان به بشر دو پاست، نسبت داده و از آن استفاده هایی كرده كه بد نیست شما هم بدانید:

حضرت علی(ع) در جای جای خطبه هایش هر جا از فتنه های گذشته و پیش روی، حرفی به میان می آورد، برای این که مردم آن عصر بفهمند به شتر استناد می کردند. معروف  ترینش همان جمله تاریخی است كه بعد از جنگ جمل (شتر) بر زبان آوردند: غیر از من هیچ كس قادر نبود چشم فتنه را كور كند و شتر فتنه را بخواباند

1ـ اوج ماجرای شتر در نهج البلاغه مربوط به خطبه شقشقیه است كه حتی نامش هم به این موجود چهارپا ربط دارد. شقشقه چیزی شبیه بادكنك است كه به هنگام خشم شتر، از زیر گلوی او بیرون می زند و پس از آرام گرفتن، ناپدید می شود. از این قضیه كه بگذریم، امیرالمؤمنین در همین خطبه و پیش از آن سؤال نامربوط، یك جورهایی بین هر كدام از خلفای پیشین با شتر ارتباطی برقرار می كند. ابوبكر را با این عبارت یاد می كند كه از شتر خلافت سخت دوشید و از حاصل آن بهره مند گردید. دوران عمر را هم مجموعه ای از خشونت ها، سختگیری ها و اشتباهات می داند و بعد حكمتی را رو می كند كه هنوز هم زمامداران فعلی باید آن را پیش چ.شم داشته باشند: زمامدار مانند كسی است كه بر شتری سركش سوار است. اگر عنان محكم كشد پرده های بینی حیوان پاره می شود و اگر آزادش بگذارد در پرتگاه سقوط می  كند. عثمان و خویشاوندان او هم در این خطبه به دلیل غارت بیت المال به شتر گرسنه ای تشبیه می شوند كه به جان گیاه بهاری افتاده باشد. حضرت وقتی به زمان بیعت مردم با خودش می رسد هم از این موجود چهارپا استفاده می كند: اگر حضور فراوان بیعت كنندگان نبود و یاران حجت را بر من تمام نمی كردند... مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهایش می ساختم.

2 ـ غیر از خلافت شتر باید یك شباهت هایی با فتنه هم داشته باشد. حضرت علی(ع) در جای جای خطبه هایش هر جا از فتنه های گذشته و پیش روی، حرفی به میان می آورد، برای فهم مردم آن عصر به شتر استناد می کردند. معروف  ترینش همان جمله تاریخی است كه بعد از جنگ جمل (شتر) بر زبان آوردند: غیر از من هیچ كس قادر نبود چشم فتنه را كور كند و شتر فتنه را بخواباند. [در جنگ جمل چون تا زمانی كه شتر عایشه برپا بود، ناكثین دست از جنگ برنمی داشتند، حضرت به امام حسن فرمان دادند تا هر جور شده، شتر عایشه را بخواباند. حالا ببینید امام چقدر زیبا از این استعاره استفاده كرده است.] علاوه بر این در جاهای دیگری هم امام علی فتنه های آینده را به شتر تشبیه كرده، اما به دو صورت متفاوت. یك بار به مردم كوفه هشدار می دهد كه: فتنه هایی به سوی شما می آید، چونان شتر كه مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را كشانده و به سرعت می راند. [خطبه 102] یك بار دیگر هم از آن ها می خواهد پیش از آن كه او را نیابند، آن چه می خواهند از او بپرسند: ... بپرسید قبل از آن كه فتنه ها چونان شتری بی صاحب حركت كند و مهار خود را پایمال كند و مردم را بكوبد و بیازارد. [خطبه 189] حالا خودتان ببینید حضرت علی چگونه انواع فتنه ها را به انواع شترها ربط داده است!

3 ـ حضرت وقتی از دست كوفیان بی مروت خسته شده اند و می خواهند آن ها را نكوهش كنند، هم برایشان از شتر مثال هایی می زنند مگر وجدان بیمار آن ها تكانی بخورد. چند نمونه اش را بخوانید: چه مقدار با شما كوفیان مدارا كنم؟ چونان مدارا كردن با شتر نوباری كه از سنگینی بار، پشت آن زخم شده است [خطبه69]... ای مردم شما چونان شتران دور مانده از ساربان اید كه اگر از سویی جمع آوری شوند، از دیگر سو پراكنده می شوند [خطبه97]... گاهی هم كه آتش حرف او در هیزم تر آن ها نمی گیرد، به همین شیوه آن ها را از حوادث خونین آینده می  هراساند: حوادثی به شما روی آورده مانند شتری كه مهار كردنش سخت، میان بندش سست و سواری بر آن دشوار است [خطبه 89]... بنی  امیه بعد از من برای شما زمامداران بدی خواهند بود، آنان چونان شتر سركشی كه دست بر زمین كوبد و لگد زند و با دندان گاز گیرد و از دوشیدن شیر امتناع ورزد، با شما چنین برخوردی دارند. [خطبه93]... بلاها شما را می گزد چونان گزیدن و زخم كردن دوش شتران از پالان [خطبه 187]...

حالا ببینید امام در حمایت از حقوق حیوانات چه دستورالعملی به مأموران جمع آوری مالیات داده است: هر گاه حیوانات را به دست فردی امین سپردی، سفارش كن تا بین شتر و نوزادش جدایی نیفكند و شیر آن را ندوشد تا به بچه اش زیانی وارد نشود. در سوار شدن بر شتران عدالت را رعایت كند و مراعات حال شتر خسته یا زخمی را كه سواری دادن بر او سخت است، بنماید. آن ها را در سر راه به درون آب ببرد و از جاده هایی كه دوطرف آن علفزار است به جاده بی علف نكشاند و هر چند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت كنند و هر گاه به آب و علفزار رسید، فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند

4 ـ شتر در خطبه های امیرالمؤمنین، دستمایه تشبیهات جالب و گاه شاعرانه ای هم قرار می گیرد. مثلا حضرت در جایی وقتی می  خواهد دعای باران را بخواند، از تعبیر حدابیرالسنین استفاده می كند. این تعبیر جمع حد بار و به معنای شتری است كه بر اثر راه رفتن ناتوان شده است. امام سال های قحطی را به چنین شتری تشبیه كرده است. [خطبه 115] دو بار هم مرگ و پایان زندگی را به آواز خواندنی تشبیه می كند كه شتران را به شتاب می راند [خطبه های 132 و 157] در خطبه 182 هم وقتی می خواهد درباره آخرالزمان سخن بگوید، مثال جالبی از شتر می زند: در آن هنگام، اسلام غروب می كند و چونان شتری در راه مانده دم خود را به حركت درآورده و گردن به زمین می چسباند

5 ـ حالا ببینید امام در حمایت از حقوق حیوانات چه دستورالعملی به مأموران جمع آوری مالیات داده است: هر گاه حیوانات را به دست فردی امین سپردی، سفارش كن تا بین شتر و نوزادش جدایی نیفكند و شیر آن را ندوشد تا به بچه اش زیانی وارد نشود. در سوار شدن بر شتران عدالت را رعایت كند و مراعات حال شتر خسته یا زخمی را كه سواری دادن بر او سخت است، بنماید. آن ها را در سر راه به درون آب ببرد و از جاده هایی كه دوطرف آن علفزار است به جاده بی علف نكشاند و هر چند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت كنند و هر گاه به آب و علفزار رسید، فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند.


نویسنده: اسماعیل رمضانی

شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.