مهدوی کیا و هاشمیان از بازی با یکدیگر می گویند
پس از درخشش مقابل هانوفرو تغییر عقیده هامبورگ
مهدوى كیا: هنوز بازى تمام نشده است
ایران ورزشی - شماره هفت هامبورگ بعد از پشت سر گذاشتن یك دوره بحرانى به تركیب اصلى تیمش برگشت. محبوب ترین و البته گرانقیمت ترین بازیكن HSV حالا با چشم انداز روشن ترى به آینده نگاه مى كند. براى كیا بهتر از این نمى شد. اعلام موضع رسمى باشگاه درباره اینكه او فروشى نیست و تغییر عقیده سرمربى تیم حكایت از این دارد كه حالا همه چیز به نفع گوش راست مهار نشدنى ایران است. او با گلى كه وارد دروازه هانوفر كرد همه چیز را برعكس كرده. كیا حالا دوباره محبوب ترین بازیكن هامبورگى هاست. شماره هفت كه به انتخاب PREMIER بهترین بازیكن بازى شنبه بود.
**در بازى با هانوفر نمایش فوق العاده اى داشتى. از بازى ات راضى هستى؟
< بد نبود. هانوفر فقط در زمین خودش جمع شده بود و همین مسأله بازى را سخت مى كرد. آنها فقط دفاع مى كردند و فضاى زیادى براى حمله نداشتیم. بازى سنگین با والنسیا هم بدن ها را خسته كرده بود. البته به نظرم بد نبودیم. بیشتر بازى دست ما بود اما در نهایت 2 امتیاز حساس خانگى را از دست دادیم.
**روى گل آنها كاملاً غافلگیر شدید؟
< داشتیم حمله مى كردیم كه یكدفعه روى ضد حمله گل زدند. خوشبختانه جبران كردیم، هر چند نیمه دوم بازى كاملاً یكطرفه بود.
**البته خودت هم بهترین بازیكن زمین بودى؟
< من بعد از مدت ها از اول در تركیب اصلى هامبورگ بودم. دوست داشتم بازى خوبى انجام بدهم و خوشحالم كه بازگشت ام با گل همراه بود. تماشاگران هامبورگ هم خیلى حمایت كردند به خصوص بعد از گل فقط چند دقیقه در استادیوم اسم مرا صدا مى زدند.
**بعداز گل خیلى هیجان داشتى. از احساس ات در آن شرایط بگو؟
< بالاخره شرایط سختى را پشت سر گذاشته بودم. خدا در این مدت خیلى به من كمك كرد. او همه چیز را مى دانست. فكر مى كنم من را دوست داشت كه توانستم این طور برگردم.
**یكى از دلایل نیمكت نشینى تو این بود كه دال مى گفت تو خصوصیات بازى دفاعى را ندارى ولى جالب بود كه مقابل هانوفر فقط در هجده قدم حریف بودى؟
< این بار شرایط فرق مى كرد. حریف بسته بازى مى كرد دال هم تأكید مى كرد جلو بكشیم. نیمه دوم هامبورگ عملاً با گوش چپ و راست بازى مى كرد، من هم مهاجم سوم سمت راست بودم. ما فضاى زیادى نداشتیم و من باید بازى را به كناره ها مى بردم.
**بعد از بازى با دال صحبت خاصى نداشتى؟
< نه، باید با دوربین هاى تلویزیونى صحبت مى كردم ولى دال از بازى من راضى بود.
**بیشتر چه سؤال هایى مى پرسیدند؟
< گفتند چه اتفاقى افتاد كه بعد از مدت ها برگشتى؟ من هم گفتم شرایط سختى داشتم ولى تمام تمركزم را گذاشتم روى تمرین ها، حالا خوشحالم كه نتیجه گرفتم.
**واقعاً فكرش را مى كردى كه به این زودى مشكلات حل شود؟
< بله. قبلاً هم گفته بودم كه بازیكن صبور و با حوصله اى هستم. من صبر كردم تا آن روى سكه را هم ببینم. حالا هم دارم مى بینم كه همه چیز برعكس شده. مدیر تیم و مربى در مصاحبه هایشان از من به گونه اى دیگر یاد كرده اند، آنها راضى اند، من هم همینطور. در این مدت هم هیچ وقت سعى نكردم كه وارد هیاهو شوم. به جاى مصاحبه كردن، تمرینات را با انگیزه پشت سرگذاشتم. خودم را آماده نگه داشتم تا از فرصت ها استفاده كنم. من اهل جنجال نیستم. از جنجال بدم مى آید. به همین دلیل هیچ وقت وارد حاشیه نشدم. سعى كردم مشكلم را درون زمین حل كنم نه با مصاحبه كردن.
**با وحید صحبت كردى؟
< قبل از بازى تلفنى با هم حرف زدیم، موقع گرم كردن هم همدیگر را دیدیم و خوش و بش كردیم. وحید خیلى خوب بود. به نظرم بهترین بازیكن هانوفر بود. پاس گل داد، خوب جنگید در كارهاى دفاعى هم حضور فعالى داشت. كار فورواردهاى هانوفر خیلى سخت است. چون تیمشان خیلى عقب مى كشد و همین فشار كار وحید را چند برابر مى كند.
**از بازى والنسیا هم حرف بزنیم. اگر باینلیش مصدوم نمى شد توماس دال به تو فرصت بازى كردن مى داد؟
< باینلیش چند هفته اى بود كه به علت مصدومیت غایب بود. در پایان نیمه اول هم به علت آسیب دیدگى تعویض شد. البته من فكر نمى كنم كه علت اصلى بازى كردن من مصدومیت این بازیكن باشد.
**مثل اینكه بهترین موقعیت گلزنى هامبورگ را هم تو ایجاد كردى. سایت یوفا كه این طور گزارش داده بود؟
< ما دو موقعیت خوب داشتیم كه در نیمه اول از دست رفت. یك موقعیت هم روى سانتر من فراهم شد كه امپنزا آن را گل نكرد.
**اما اتفاقاتى كه بعد از این بازى افتاد شیرین تر بود. مدیر هامبورگ (بایرس دورفر) گفته مهدى فروشى نیست و ما در تصمیم خود تجدید نظر كرده ایم؟
< بله. ظاهراً هرچه بود تمام شد. فعلاً كه همه چیز برعكس شده. یعنى اینكه باشگاه تا چند هفته پیش روى فروش من مانور مى داد اما حالا هم مدیر و هم مربى تیم از عملكردم ابراز رضایت مى كنند. من به آنچه كه مى خواستم رسیدم. یعنى ماندن در هامبورگ و بازى كردن در تركیب اصلى.
**حالا توماس دال هم از تو تعریف و تمجید مى كند. نگفتى چه اتفاقى افتاده؟
< بعد از 5 سال فیكس بازى كردن در هامبورگ، خیلى سخت بود كه براى 7 بازى متوالى در كادر تیم هم نباشم. در این حالت من مبارزه كردم، تمرین كردم، سعى كردم میدان را خالى نكنم و از كوچك ترین شانسى كه مربى مى دهد نهایت استفاده را ببرم. حتى از فرصت هاى 20 دقیقه اى. حالا هم خوشحالم كه همه چیز تمام شد و باشگاه موضع جدیدش را به طور شفاف اعلام كرد.
** نظرت در مورد تیم ملی چیست؟
< چندین بار گفته‌ام اگر قصد حضور پرقدرت در جام جهانی را داریم باید با برنامه‌ریزی دقیق با تیم‌های بزرگی روبرو شویم. بی‌تردید در جام جهانی با یكی از قدرتمندترین تیم‌های جهان همگروه خواهیم شد و انجام بازی‌های دوستانه پیش از شروع این رقابت‌ها می‌تواند تا حدی بسیار زیادی تیم ملی كشورمان را برای حضور پرقدرت در این رقابت‌ها یاری كند.
بعد از یك باخت نباید همه‌ی تلاش‌های گذشته را زیر پا گذاشت. تیم ملی ما در شرایط بسیار حساسی است و به حمایت بیشتر احتیاج دارد. نباید ترسی از شكست در دیدارهای دوستانه و تشریفاتی داشته باشیم. فدراسیون نیز می‌تواند با ترتیب دادن دیدارهای تداركاتی بزرگ تیم ملی كشورمان را محك جدی بزند. البته تاریخ این رقابت‌های دوستانه باید زمانی تعیین شود كه تمام بازیكنان بتوانند در آن حضور یابند و فكر می‌كنم با در نظر گرفتن روزهایی كه فیفا اعلام كرده می‌توان دست برانكو را برای آزمایش بازیكنان باز كرد.
**حرف خاصى نمانده؟
< فكر مى كنم مزد صبورى و تلاشم را گرفتم. البته هنوز اول كار هستم. من تازه به تركیب اصلى برگشته ام و باید هر چیزى دارم رو كنم تا این موقعیت را از دست ندهم. باید خودم را روى فرم نگه دارم چون فكر مى كنم بازى هنوز تمام نشده.
شانس آوردیم ضربه دومش به تیر خورد
هاشمیان: مهدى بهترین بازیكن زمین بود
وحید هاشمیان مقابل هامبورگ روز خوبى داشت. او در سیستم دفاعى هانوفر، مجبور بود به عقب برود و در صورت دریافت توپ بازیسازى كند. همین مسأله باعث شد وحید دور گل زدن را خط بكشد. گرچه فرصت خوبى گیرش نیامد، هاشمیان در این بازى یك پاس گل داد تا سازنده تك گل تیمش باشد.
در این شرایط، تمام كسانى كه معتقد بودند هاشمیان مى تواند ركورد گلزنى اش در بوخوم را یك بار دیگر بزند، ناامید شده اند. حتى خود او هم به این مسأله اعتراف مى كند اما امیدوار است در بازیهاى خانگى هانوفر سیستم تهاجمى تیم اجازه گلزنى را به او بدهد.
**سومین مساوى خود را مقابل هامبورگ گرفتید.
<بله. مساوى با ارزشى بود. هامبورگ در فصل جدید خیلى قدرتمند شده. آنها تا پیش از بازى هانوفر تمام مسابقات خود را در لیگ، جام حذفى و جام اینترتوتو برده بودند. بازى دشوارى داشتیم. هامبورگ میزبان بود به همین دلیل لینن سیستم تیم را دفاعى چید.
**سیستم دفاعى روى بازى تو چقدر تأثیر گذاشت؟
<متأسفانه من در پست اصلى ام بازى نكردم. در زمان حملات هامبورگ مجبور بودم به عقب بروم و توپ بگیرم. یك مهاجم وظیفه دارد در زمین گل بزند اما من در این بازى باید بازیسازى مى كردم و پاس مى دادم. مى فهمید كه؟ با این روش نتوانستم گل بزنم.
**تو یك مهاجم هستى. سیستم براى طرفداران خیلى فرق نمى كند. آنهاگل مى خواهند.
<دقیقاً، قبول دارم. اما درست نیست كه در هر شرایطى یك جور قضاوت كرد. اگر در یك بازى 4 توپ گیر من آمد و نتوانستم گل كنم آن وقت مى توانند انتقاد كنند اما وقتى درست تغذیه نمى شوم و باید عقب برگردم مسأله گل نزدنم عادى است.
**وقتى به هانوفر رفتى همه منتظر تكرار روزهاى خوبت در بوخوم بودند. به نظر نمى رسد بتوانى ركورد گلزنى ات را دوباره تكرار كنى.
<من خیلى امیدوارم. بى شك لینن در بازیهاى خانگى تغییر سیستم مى دهد. در این صورت من مى توانم در نوك قرار بگیرم و شانس گلزنى پیدا كنم. همه چیز به سیستم تیم بستگى دارد. بوندس لیگا هم كه تازه چند هفته است شروع شده.
**از بازى خودت مقابل هامبورگ راضى هستى؟
<كاملاً. سرمربى تیم هم خیلى راضى بود. وظایفم را به طور كامل در زمین انجام دادم.
**مشكل هماهنگى ات حل شد؟
<متأسفانه نه به طور كامل. ولى در چند هفته آینده كه بیشتر كنار هم قرار بگیریم هماهنگى لازم به دست مى آید.
**پاس گلى كه به اشتاینر دادى نشان داد به مرز هماهنگى رسیده اید.
<این هم حرفى است. من مى توانستم خودم آن ضربه را بزنم اما دیدم اشتاینر در موقعیت بهترى قرار دارد، به همین دلیل تصمیم گرفتم به او پاس بدهم. اشتاینر هم به خوبى از موقعیت استفاده كرد.
**مهدوى كیا جزو بهترین بازیكنان هامبورگ بود، قبول دارى؟
<بله. با اینكه فشار روحى زیادى رویش بود، از همه بهتر بازى كرد. من مى دانستم حق مهدى نیمكت نشینى نیست. فكر مى كنم در نهایت هم به عنوان بهترین بازیكن زمین انتخاب شد.
**نزدیك بود مهدى همان یك امتیاز با ارزش را هم از شما بگیرد!
<بله، اگر ضربه سر دومش گل مى شد، دست خالى برمى گشتیم اما قسمت نبود توپش گل شود و به تیر خورد.
