مؤثرترین نحوه ترویج پوشش اسلامی
اطلاعیه مسابقه سیر مطالعاتی آثار شهید مطهری
طرح و تبیین آثار و پیامدهای پوشش اسلامی، آن هم با تأملی بر ابعاد عقلی و نقلی مورد تائید فیلسوفان، عارفان، مفسران برجسته دینی و نیز با ارائه الگوهای عملی و عینی، بهترین و مؤثرترین نحوه تبیین و ترویج پوشش اسلامی در جامعه امروز ما بویژه در بین نسل جوان(که خواهان ارائه براهین و اقامه استدلال میباشند) به شمار میآید.
در اینجا به اصلیترین پیآمدهای پوشش اسلامی اشاره میکنیم:
1- آرامش روانی
«نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بند و بار، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در میآورد. غریزه جنسی، غریزه نیرومند، عمیق و «دریا صفت» است، هرچه بیشتر اطاعت شود، سرکشتر میگردد. همچون آتش که هرچه به آن بیشتر خوراک بدهند، شعلهورتر میشود. برای درک این مطلب به دو چیز باید توجه داشت.» (مسئله حجاب، مرتضی مطهری، ص 69)
شواهد تاریخی
«1- تاریخ همانطوری که از آزمندان ثروت یاد میکند که با حرص و آزی حیرتآور در پی گردآوردن پول و ثروت بودهاند و هر چه بیشتر جمع میکردهاند، حریصتر میشدهاند. همچنین از آزمندانی در زمینه مسائل جنسی یاد میکند. اینها نیز به هیچ وجه از نظر حس تصرف و تملک زیبارویان در یک حدی متوقف نشدهاند، صاحبان حرمسراها و در واقع همه کسانی که قدرت استفاده داشتهاند چنین بودهاند. کریستین سن نویسنده کتاب "ایران در زمان ساسانیان" در فصل نهم کتاب خویش مینویسد: "در نقش شکار طاق بستان فقط چند تن از سه هزار زنی که خسرو (پرویز) در حرم داشت میبینیم، این شهریار هیچگاه از این میل سیر نمیشد. دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان میدادند به حرم خود میآورد. هر زمان که میل تجدید حرم میکرد، نامهای چند به فرمانروایان اطراف میفرستاد و در آن وصف زن کامل عیار را درج میکرد. پس عمّال او هر جا زنی را با وصف نامه مناسب میدیدند به خدمت میبردند.» (همان، ص 70)
از اینگونه جریانها در تاریخ قدیم بسیار میتوان بافت. اما در عصر جدید نیازی به حرمسرا با آن همه هزینه نیست. بسیاری از مردان به برکت تجدد فرنگی و فرهنگ غیردینی با کمترین هزینه میتوانند از زنهای بسیاری بهرهکشی نمایند.
عشقها و شعرهای جنسی
«2- هیچ فکر کردهاید که حس تغزل در بشر چه حسی است؟ قسمتی از ادبیات جهان، عشق و غزل است، در این بخش از ادبیات، مرد، محبوب و معشوق خود را ستایش میکند، به پیشگاه او نیاز میبرد او را بزرگ و خود را کوچک جلوه میدهد، خود را نیازمند کوچکترین عنایت او میداند، مدعی میشود که محبوبش و معشوق «صد ملک جان به نیم نظر میتواند بخرد، پس چرا در این معامله تقصیر میکند، از فراق او دردمندانه مینالد.
این چیست؟ چرا بشر در مورد سایر نیازهای خود چنین نمیکند؟ آیا تاکنون دیدهاید که یک آدم پولپرست برای پول، و یک آدم جاهپرست برای جاه و مقام غزلسرایی کند؟! ... بشر برای عشقهای جنسی خود موسیقی خاصی دارد؛ من نمیخواهم ادعا کنم که تمام عشقها جنسی است... ولی قدر مسلم این است که بسیاری از عشقها و غزلهایی که مرد برای زن داشته است [عشقهای جنسی است]. همین قدر کافی است که بدانیم توجه مرد به زن از نوع توجه به نان و آب نیست که با سیر شدن شکم اقناع شود، بلکه یا به صورت حرص و آز و تنوع پرستی در میآید، و یا بصورت عشق و غزل... (همان، 71)
نگاه جنسی
«اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان، تکلیف معین کرده است. یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد، هر دو مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است...
خلاصه [دستور قرآن] این است که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی کنند، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن این است که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوهگری و دلربائی نپردازند، به هیچوجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانهای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند.»(همان، ص72)
سکس و بیماریهای روانی
«روح بشر فوقالعاده تحریکپذیر است، اشتباه است که گمان کنیم تحریکپذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد.
همانطور که بشر اعم از زن و مرد در ناحیه ثروت و مقام از تصاحب ثروت و تملک جاه و مقام سیر نمیشود و اشباع نمیگردد، در ناحیه جنسی نیز چنین است... از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام نشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت، دست نیافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد.» (همان، ص 72)
علت اختصاص پوشش به زنان
«علت این که در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته، این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شکار است و زن شکارچی، همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچیگری او ناشی میشود. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدننما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند. [مگر آن که به بیماری روانی مبتلا باشند]
این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد، لهذا انحراف تبرج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.» (همان، ص 73)
سیدصالح زاهدی، گروه دین واندیشه تبیان