تبیان، دستیار زندگی
تمام برنامه‏هاى الهى بر اساس حكمت و دلیل است. برای نمونه به آیات زیر توجه کنید که دلیل برخی اوامر و کارهای خداوند را بیان کرده است و بعد معنای حکمت را بخصوص در مورد حضرت حق مطالعه فرمایید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حكمت،‌ اساس برنامه‏هاى الهى

سبوی حکمت

تمام برنامه‏هاى الهى بر اساس حكمت و دلیل است. برای نمونه به آیات زیر توجه کنید که دلیل برخی اوامر و کارهای خداوند را بیان کرده است و بعد معنای حکمت را بخصوص در مورد حضرت حق مطالعه فرمایید.

دلیل نبوّت، نجات مردم است. «لِیُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» 1

دلیل نماز، یاد او و تشكر از اوست. «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی» 2

دلیل روزه، تقواست. «كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » 3

دلیل حج، حضور و شركت در منافع است. «لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ » 4

دلیل جهاد، رفع فتنه و حفظ مكتب است. «حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ » 5

دلیل قصاص، زندگى شرافتمندانه است. «وَلَكُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاةٌ » 6

دلیل حجاب، تزكیه و تطهیر قلوب است. «ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ » 7

دلیل زكات، پاكى است. «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ » 8

دلیل تحریم شراب و قمار، بازماندن از راه خداست. «وَیَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللّهِ وَعَنِ الصَّلاَةِ » 9

نجات بشر از تاریكى‏هاى جهل و ظلم و شرك و خرافه و تفرقه، تنها در گرو روى‏آوردن به نور وحى است. «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ »10 و 11

*  *  *  *  *

معنای لغوی حكمت

حكمت در لغت به معنای استواری و استحكامی كه از نقص و خلل و فساد جلوگیری می‌كند.

معنای اصطلاحی حكمت

امّا در اصطلاح قرآن و روایات و حكماء و علماء و متكلمان حكمت در مورد خداوند به چند معنا اطلاق شده است.

1. حكمت علمی: عبارت است از برترین علم به برترین معلوم كه مصداق آن علم خداوند به ذات و افعال خویش است. البته به این معنا، حكمت از علم خداوند و حب الهی به كمال و خیر كه صفت ذاتی است نشأت می‌گیرد. یعنی خداوند كه كمال مطلق و منشأ خیرات است علم دارد به كمال و خیر خودش، این معنای حكمت علمی است.

2. استحكام و انسجام در آفرینش و تدبیر جهان (به این معنا كه جهان آفرینش با اتقان و استحكام خاصی آفریده شده و طراح این جهان آن چنان كاردان و حكیم بوده كه هرچیز را به جای خویش به بهترین صورت ممكن قرار داده است.

جهان چون چشم و خد و خال ابروست كه هر چیزی به جای خویش نیكوست

و آیه كریمه قرآن: «الَّذِی أَحْسَنَ كُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ »12؛ خداوند كسی است كه هر چیزی را به نحو احسن خلق فرمود.

و هم چنین آیه: «الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى  وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى »؛13 خداوند كسی است كه خلق نمود و هماهنگی بخشید و اندازه‌گیری كرد و راهنمایی فرمود، ناظربه این معنای حكمت است.

حكمت علمی: عبارت است از برترین علم به برترین معلوم كه مصداق آن علم خداوند به ذات و افعال خویش است. البته به این معنا، حكمت از علم خداوند و حب الهی به كمال و خیر كه صفت ذاتی است نشأت می‌گیرد

3. پاكی و پیوستگی خداوند از افعال قبیح و ناروا

به این معنا كه خداوند كار زشت و قبیح انجام نمی‌دهد و این خود به دلیل این است كه عوامل پدید آورنده كارهای زشت و قبیح (كه عبارتند از جهل به زشتی عمل و یا نیاز به آن و یا عجز از انجام ندادن آن است) در خدای تعالی وجود ندارد و خدای بزرگ از این عوامل، پاك و منزه است.

4. غایتمند بودن افعال الهی

به این معنا كه هر فعلی كه از خداوند سر می‌زند دارای غایت وهدفی است. كار لغو و بیهوده و عبث از خداوند صادر نمی‌شود كه این معنا چیزی است كه از آن تعبیر به فعل حكیمانه خداوند می‌شود.

آیه كریمه قرآن كه می‌فرماید: «ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما باطلاً»؛ ما آسمان و زمین و آنچه بین آن دو هست بیهوده و لغو نیافریدیم (اشاره به این معنای حكمت دارد).

سبوی حکمت

خلاصه معنای اصطلاحی حكمت: خداوند متعال كه عالم به همه چیز است نظام هستی را به صورت كامل و احسن آفریده، به طوری كه هیچ خلل و نقصی در آن راه ندارد و از اینكه كار لغو و بیهوده و قبیح و ناروا از او سر بزند، پاك و مبراست.

حكمت هم شامل علم است و هم شامل فعل بنابر این حكمت در مورد خداوند به دو قسم است: 1. حكمت تكوینی؛ 2. حكمت تشریعی.

1. حكمت تكوینی: به این معنا كه خداوند در آفرینش و تدبیر عالم هستی حكیم است، یعنی هر موجودی را به استعداد و قابلیت ذاتی او ایجاد كرده و متناسب با غایت مطلوب آن موجود، اسباب و شرایط لازم برای رسیدن به آن غایت را در اختیار او گذارده است.

چنان كه در قرآن كریم می‌فرماید: «قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى كُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى »؛14 پروردگار ما كسی است كه هر چیزی را خلقتی كه در خور اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است.

2. حكمت تشریعی: به این معنا كه خداوند در قانونگذاری توان و طاقت بشر را نیز در نظر دارد و تكلیف به ما لایطاق (تكلیفی كه در طاقت بشر نیست) نكرده است. و از طرفی موجوداتی را كه شایستگی و قابلیت كمالات عقلانی و معنوی را دارند از هدایت تشریعی بهره‌مند ساخته و معارف و احكام و تعالیم دینی را از طریق عقل و وحی به آنان آموخته است.

استدلال بر حكمت خداوند

بهترین راه برای اثبات حكمت الهی تدبر در نظام هستی و شگفتی‌ها و زیبایی‌های آن می‌باشد. اگر انسان در خلقت آسمان و زمین و موجودات عالم نیك بنگرد، می‌یابد كه این همه نظم و هماهنگی و استواری و خلل‌ناپذیری دلالت بر علم و حكمت و عدل الهی دارد، به عنوان مثال: جوی كه از گازهای نگهبان بر سطح زمین تشكیل شده است، آن اندازه ضخامت (در حدود 800 كیلومتر) و غلظت دارد كه بتواند همچون زرهی زمین را از نشر مجموعه مرگبار بیست میلیون سنگهای آسمانی در روز كه با سرعتی در حدود 150 كیلومتر در ثانیه به آن برخورد می‌كند، در امان نگاه دارد.

فرآوری گروه دین و اندیشه تبیان - عسگری


1- حدید، 9

2- طه، 14.

3- بقره، 183.

4- حج، 28.

5- بقره، 193.

6- بقره، 179.

7- احزاب، 53.

8 توبه، 103.

9- مائده، 91.

10 ابراهیم، 2

11- طه، 14.

12- بقره، 183.

13- حج، 28.

14- بقره، 193.

15- بقره، 179.

16- احزاب، 53.

17- توبه، 103.

18- مائده، 91.

19- ابراهیم، 2.

20 - تفسیر نور، ذیل آیه 9 سوره حدید.

21 . مفردات راغب اصفهانی، ذیل واژه حكم.

22 . سجده، 7.

23 . اعلی، 2 و 3.

24- طه، 50.

25- خطبه 91.