تبیان، دستیار زندگی
بعضى وقتها یك نقطه روشنى در وجود انسان هست كه اشعه وجود امام زمان(ع) در آن نقطه اثر مى كند و آن نورانیت زیاد مى شود. مثل آنها كه در جبهه بودند؛ ره صد ساله را یك شبه طى كردند، یك ساعته طى كردند، یك دقیقه طى كردند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رمز و راز تربیت انسان
انسان ,تربیت ,آیةالله امجد

بعضى وقتها یك نقطه روشنى در وجود انسان هست كه اشعه وجود امام زمان(ع) در آن نقطه اثر مى كند و آن نورانیت زیاد مى شود. مثل آنها كه در جبهه بودند؛ ره صد ساله را یك شبه طى كردند، یك ساعته طى كردند، یك دقیقه طى كردند

 مى دانیم كه یكى از شئون امامان معصوم(ع) و از جمله امام مهدى(ع) تربیت انسانها و هدایت آنها تا رسیدن به مقصد نهایى است. اما در این زمینه پرسشهاى مختلفى مطرح است. پرسشهایى از این است كه: در زمان غیبت این شأن امام چگونه محقق مى شود؟ امام مهدى(ع) چگونه انسانها را تربیت مى كنند؟ ویژگیهاى تربیت آن حضرت چیست؟ چگونه مى توان خود را در معرض تربیت امام عصر(ع) قرار داد و...

    براى یافتن پاسخ پرسشهاى یاد شده خدمت استاد بزرگوار اخلاق آیةالله محمود امجد رسیدیم و ایشان هم با صمیمیت تمام پذیراى ما شدند. آنچه در پى خواهد آمد ماحصل گفت و گوى ما با ایشان است. در زیر قسمت دوم از این مصاحبه تقدیم می شود.

قسمت اول را اینجا بخوانید

مراتب مختلف معرفت چه تأثیرى در میزان آمادگى انسان براى ظهور دارد؟

هر چه شخص معرفتش بیشتر باشد دلش بیشتر براى جامعه مى سوزد. درون و برونش یكى مى شود، چون درون و برونش مى سوزد، در دلش دعا مى كند، تلاش مى كند و فعالیت مى كند براى زمینه سازى حكومت جهانى امام زمان(ع).

     منظور از »هدایت به امر« كه در مورد امام زمان(ع) مطرح مى شود چیست؟

هدایت به امر؛ یعنى هدایت تكوینى (درونى) در برابر هدایت تشریعى. هدایت تشریعى این است كه مى گوید: این كار را بكن، آن كار را نكن، این كار خلاف است یا نیست.

امام، چهار منصب دارند: 1. مرجعیت دینى؛ 2. مرجعیت علمى؛ 3. مرجعیت حكومتى؛ 4. واسطه فیض بودن. ممكن است امام بالفعل منصب حكومت را نداشته باشد، اما منصب واسطه فیض بودن همیشه هست. او در پس پرده غیب است و در پس پرده غیب هم كار خودش را مى كند. در پس پرده غیبت كار ایشان واسطه فیض بودن و اشراف بر كل موجودات است. یعنى واسطه در ثبوت، اثبات است و تمام مراحل كمال انسانى است. بنابراین هدایت به امر یعنى اینكه حضرت در درون موجودات نفوذ دارد و حركت موجودات به سمت كمال به وسیله حضرت صورت مى گیرد.

     نحوه بهره مندى از نعمت هدایت حضرت چگونه است؟

انسان به اندازه اى كه در طیف مرحمت حضرت حجت(ع) و معرفتشان واقع بشود از آن حضرت بهره مى گیرد. شما ببینید، آهن ربا، براده هاى آهن را جذب مى كند اما، سنگ را جذب نمى كند. باید سنخیت ایجاد كرد. آن حضرت صفات عالیه دارد انسان هم باید صفات عالیه داشته باشد تا در حوزه جذب ایشان قرار گیرد.

مروت، عاطفه، آزادگى، ایثارگرى، بزرگوارى، كریمانه برخورد كردن با خلق اللَّه، اینها وسایل ارتباط و نزدیكى با حضرتند. داد و قال و... كه وسیله ارتباط نیست. سنخیت باید پیدا كنى تا در طیف مرحمت، محبت و معرفت واقع شوى. یك جذبه از هزار سال عبادت بهتر است. یك دفعه انسان را مى برند به عرش اعلا.

چگونه مى توان در حوزه جذب آن حضرت قرار گرفت و توفیق هدایت شدن به دست ایشان را پیدا كرد؟

انجام كارهاى نیك، عمل به دستورات شرع، داشتن صفات عالیه، داشتن اخلاق خوب، خدمت كردن به مردم، مهربان بودن، عاطفه داشتن. عاطفه از كمالات انسانى است. چون بزرگ ترین خادم بشریت انبیا و اولیا هستند و بزرگترین خادم بشریت امام زمان(ع) است؛ بنابراین با خدمت كردن مى توان با امام زمان رابطه برقرار كرد. انسان هر چه خدمتگزار صادق ترى براى مردم باشد ارتباطش با امام زمان(ع) قوى تر مى شود. بعضیها حاضر نیستند حتى نماز غفیله شان را براى انجام كار یك مسلمان ترك كنند، چنین شخصى چطور مى تواند با امام زمان ارتباط داشته باشد؟ نقل است امام صادق(ع) در اعتكاف بودند ولى رفتند كارهاى مردم را انجام دادند. برآورده كردن حاجت مؤمنان برابر با هزاران سال عبادت است.

حضرت چگونه به تربیت مردم و شیعیان خود مى پردازند؟

آفتاب كارش نور دادن و حرارت دادن است و اشیا به نسبت استعدادهاى خودشان، از این نور و حرارت استفاده مى كنند و كمال مى یابند. همان گونه كه موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره مند مى شوند. انسان نیز از نور وجود امام زمان(ع) بهره مند مى شود. وقتى آفتاب به گل و ریحان مى تابد، بوى عطرش حال آدم را جا مى آورد، اما همین آفتاب وقتى به گندابى مى تابد بوى گندش را زیاد مى كند.

بعضى وقتها یك نقطه روشنى در وجود انسان هست كه اشعه وجود امام زمان(ع) در آن نقطه اثر مى كند و آن نورانیت زیاد مى شود. مثل آنها كه در جبهه بودند؛ ره صد ساله را یك شبه طى كردند، یك ساعته طى كردند، یك دقیقه طى كردند.

     آیا مى توان گفت كه همه تربیتها از مجراى امام عصر(ع) صورت مى گیرد؟

غیر از این نیست. آفتاب نورافشانى اش به وسیله اوست، ماه تأثیراتش به وسیله اوست، تمام حركت موجودات تحت تأثیر تربیت اوست؛ منتها تربیت به سیاق خودش. در عالم خلقت یك چیزى زهر مى شود و یك چیزى عسل؛ بستگى به موجودى دارد كه آن را تولید مى كند. زنبورعسل باشد، عسل تولید مى كند، افعى باشد زهر تولید مى كند. هر چیزى خاصیت خودش را دارد. شما تخم حنظل را مى كارید؛ حنظل رشد و نمو مى كند. اما تخم خربزه را بكارید مى بینید كه خربزه شیرین به عمل مى آید. این شیرینى و تلخى مربوط به استعداد خود دانه است كه با عنایت حضرت این استعدادها به كمال مى رسند. استعداد شیطان ضلالت و گمراهى است، اگر قدرت به او بدهى گمراه مى كند؛ چون وجودش ضلالت و گمراهى را اقتضا مى كند؛ چون خودش غاوى است و اغواگرى در ذات اوست، همه كارش این است كه بشر را اغوا كند، بشر را از هدفش دور كند، بشر را گمراه كند و به پرتگاه ببرد تا انسان هم هدفش را گم كند و در نتیجه مثل او شقى شود.

     تربیت و معرفت امام زمان(ع) با هم چه رابطه اى دارند.

رابطه اى مستقیم دارند. هر چه تربیت عالى تر، معرفت عالى تر، هر چه معرفت عالى تر، تربیت عالى تر.

یعنى معیت دارد؛ هر چه معرفت بیشتر باشد تسلیم بیشتر مى شود. هر چه تربیت و تسلیم و... بیشتر شود معرفت بیشتر مى شود. تربیت و معرفت و آمادگى با یكدیگر تناسب دارند. هر چه معرفتش بیشتر باشد، تربیتش بیشتر است، هر چه تربیتش بیشتر باشد معرفتش بیشتر است. هر چه تربیت و معرفتش بیشتر باشد آمادگیش بیشتر مى شود. پس رابطه اى مستقیم دارند.

    به جوانهاى این دوره چه توصیه اى مى كنید؟

جوانهاى این دوره اگر مى خواهند سلامت و صلاح خودشان را تأمین كنند و خدمتگزار باشند باید دلداده امام زمان(ع) باشند و بدانند كه فرمانرواى كل عالم اوست و او مى تواند انسان را اصلاح كند. اگر انسان خودش را در اختیار او بگذارد اصلاح مى شود. دل ما از آهن كه سخت تر نیست، آهن به دست حضرت داوود(ع) نرم شد، باید دل را بدهیم به امام زمان(ع)، او دلبر ماست. اگر دلمان را بدهیم به امام زمان، امام زمان دل ما را اصلاح مى كند. بنابراین باید زیاد دعا كنیم براى فرج آقا امام زمان تا آن بزرگوار هم براى ما دعا كند. خودش فرمود: »أكثروا الدعاء بتعجیل الفرج فانّ ذلك فرجكم«؛ زیاد دعا كنید براى فرج، فرج شما همین است.

جوانهاى امروز بهترین راهشان توجه به آقاست. بدانند كه یك آقایى دارند كه این آقا آنها را مى بیند، ناظر است. منتها ما او را نمى بینیم. تو از جان خودت مى خواهى خبردار شوى با جان جانانت حرف بزن. بگو: آقا! تو فرمانرواى كل عالمى. تمام موجودات در قبضه شماست. من را در قبضه خود بگیر. این درخواست هم باید صادقانه صورت بگیرد نه این كه از او بخواهیم ظهور كند و به میل ما رفتار نماید.

«امام شناسى» بهترین بحث براى جوانان است - كه متأسفانه رایج نیست - تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند. امام را بشناسند به نورانیت نه این كه بگویند: قربان چشمان امام زمان(ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان كفشش بروم، اینها فایده ندارد، كافى نیست. امام زمان كه این نیست. امام زمان یك مقام الهى دارد كه همه ما سر سفره او هستیم. باید بدانیم كه سر سفره او هستیم. این سفره مال امام زمان است. این مغز ما مال امام زمان(ع) است.

براى فرج زیاد دعا كنید. یك فرج عمومى است كه ان شاءاللَّه تشكیل حكومت است و یك فرج خصوصى است. یكى از خدمتهاى به امام زمان(ع) دعا كردن است. خود ایشان هم دعا مى كنند. وقتى شما به آقایى مثل او خدمت كنید چندجور افاضه مى كند؛ براى انسان گشایش ها مى شود؛ بینشش بالا مى رود و امكانات براى او ایجاد مى شود. این است كه باید نسل جوان ما براى تكامل روح خودشان دائماً به یاد حضرت باشند.

مرحوم آیةاللَّه حاج آقا اباصالح فاطمى قمى توصیه مى كنند كه با خطاب «یا اباصالح» و «یا صاحب الزمان» به حضرت توجه پیدا كنید و باز ایشان مى فرماید: من در سجده یومیه در بین الطلوعین بین حالت خواب و بیدارى یك حالتى پیدا كردم و دیدم در یك بیابانى گم شده ام، هاتفى صدا مى زند: «یا اباصالح المهدى اغثنى» من نمى دانستم این كنیه حضرت است، بعد از این ماجرا فهمیدم كنیه حضرت است. یكى از كنیه هاى حضرت «اباصالح» است. او پدر هر چه آدم صالح است. بنابراین آدم باید صالح باشد

مجله موعود  شماره 37 مصاحبه با آیةالله امجد

تنظیم برای تبیان مولا دوست