تبیان، دستیار زندگی
باور كنید این اصلا خوشایند نیست كه این روزها نه در خانه‌های ایرانی صدای پخش سریالی می‌آید كه شما از نوع دوبله آن كاملا می‌توانید متوجه شوید كه تلویزیون روی كانال فارسی وان ثابت شده‌است. اما میان خوش آمدن و نیامدن ما یك بحث است و میان این واقعیت كه این ش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تهدیدی به نام فارسی1

فارسی1 و مالک صهیونیست آن!

  1. هیچ‌كدام از شبكه‌های ماهواره‌ای برای جمهوری اسلامی ایران نه تهدید بوده‌اند و نه هستند و نه خواهند بود و باورپذیری و پشتوانه عمومی مردم به رسانه‌ ملی به دلایل مختلف كه الان قابل بحث نیست، بسیار بالاتر از این است كه بعضی از شبكه‌های ماهواره‌ای چه فارسی زبان و چه غیرفارسی زبان بخواهند رقیب و تهدیدی جدی برای كشور باشند؛ من نگاهم دقیقا نسبت به این شبكه‌ها این است

باور كنید این اصلا خوشایند نیست كه این روزها نه در خانه‌های ایرانی صدای پخش سریالی می‌آید كه شما از  نوع دوبله آن كاملا می‌توانید متوجه شوید كه تلویزیون روی كانال فارسی وان ثابت شده‌است.

اما میان خوش آمدن و نیامدن ما یك بحث است و میان این واقعیت كه این شبكه ماهواره‌ای درست مانند انبوه سریال‌هایی كه با زیر نویس فارسی در بازار دست به دست می‌چرخند،  جایی میان خانواده‌ها باز كرده است یك بحث دیگر، حتی اگر رئیس صدا و سیما در گفت‌وگو با ایسنا بگوید: «هیچ‌كدام از شبكه‌های ماهواره‌ای برای جمهوری اسلامی ایران نه تهدید بوده‌اند و نه هستند و نه خواهند بود و باورپذیری و پشتوانه عمومی مردم به رسانه‌ ملی به دلایل مختلف كه الان قابل بحث نیست، بسیار بالاتر از این است كه بعضی از شبكه‌های ماهواره‌ای چه فارسی زبان و چه غیرفارسی زبان بخواهند رقیب و تهدیدی جدی برای كشور باشند؛ من نگاهم دقیقا نسبت به این شبكه‌ها این است».

باید بپذیریم اگر فارسی وان بر خلاف انتظار ما راه به خانه‌ها باز كرده و تقریبا دارد به یك تب دچار می‌شود، ایراد از ماست

آقای ضرغامی متأسفانه داستان را كمی بعدتر سیاسی كرده‌اند و حضور مردم در انتخابات سال گذشته را دلیل بی‌توجهی مردم به این رسانه‌های خارجی ذكر كرده‌اند، درحالی‌كه اساس بحث بر سر چیز دیگری است. ظاهرا نه شبكه ماهواره‌ای فارسی وان سیاسی محسوب می‌شود(این شبكه‌ای است كه صبح تا شب سریال‌های كره‌ای و سریال‌های  دست چندم آمریكا ، كلمبیا و...  را پخش می‌كند) و نه مردم در سریال‌هایی چون« لاست» و« فرار از زندان» و انبوه دیگری از سریال‌ها كه دیگر از شمارش خارج شده دنبال سیاست هستند (لااقل در ظاهر كه اكثر مردم آنها را صرفا برای سرگرمی دنبال می‌كنند).

پس بیایید داستان را  طور دیگر ببینیم و اتفاقا از منظر رسانه‌ای و صرفا سریال‌سازی‌ به این قضیه نگاه كنیم تا این تهدید را جدی بگیریم چون سریال‌سازی یكی از مهم‌ترین بخش‌هایی است كه هر 5 شبكه تلویزیونی داخلی روی آن سرمایه‌گذاری(بخوانید سرمایه‌گذاری ملی) می‌كنند و با هم در رقابت هستند تا بیایید آمار بگیریم كه از وقتی كه متاسفانه  فارسی‌وان به خانه‌ها راه یافته و سریال‌های غیروطنی رو به فزونی گرفته چقدر از آمار تماشاگران سریال‌های داخلی كاسته شده است؟ آن وقت شاید كمی احساس خطر كردیم.

دكترهای روانپزشك معتقدند 3‌مرحله برای درمان یك بیمار كه آسیب روحی دیده وجود دارد؛ اول آنكه بپذیرد بیمار است و با پای خودش برای درمان مراجعه كند، دوم اینكه به بیماری‌اش آگاه شود و نمودهای آن را در جسم و ذهنش ببیند و سوم اینكه در راه درمان همكاری كند.

باید بپذیریم اگر فارسی وان بر خلاف انتظار ما و با وجود آنكه یك شبكه ماهواره‌ای با سریال‌هایی است كه در عرصه سریال‌سازی‌ دست چندم حساب می‌شوند و عموما از شبكه‌های كابلی آن سوی مرزها پخش شده و در دوبله نیز آنقدر ضعیف هستند كه حرفی در دفاع از آنها نمی‌توان زد،  راه به خانه‌ها باز كرده و تقریبا دارد به یك تب دچار می‌شود، ایراد از ماست.

اگر تا چندی پیش تنها تب دیدن سریال لاست و فرار از زندان و« 24 » وجود داشت كه به هر حال استقبال از آنها به‌دلیل نوع ساختار جذابشان قابل اعتنا بود اما امروز دیگر هر روز یك سریال تازه به بازار می‌آید و زیر نویس می‌شود و دست به دست می‌چرخد و اگر اینچنین استقبالی صورت می‌گیرد باز هم ایراد از ماست.

همه اینها تهدید هستند، نه از این باب كه بتوان درها را بست و جلوی ورود آنها را گرفت كه تجربه نشان داده نمی‌شود، بلكه از این بابت كه به مرور سریال‌های ایرانی مخاطبان خود را از دست بدهد و سریال‌سازی‌ در ایران دچار رخوت شود.

مرحله اول این است كه بیماری موجود را بپذیریم و از آن فرار نكنیم. باید بپذیریم جایی ضعف داشته‌ایم كه طی این همه سال  به این راحتی تسلیم بازار جهانی شده‌ایم، حتی بازار نه چندان قدرتمند آن.

مرحله بعد دیدن نشانه‌های بیماری است؛ بپذیریم و ببینیم طی این سال‌ها چقدر سریال‌های سطح نازل به مردم تحویل داده‌ایم، آنها را با پایان‌های اشتباهی سركار گذاشته‌ایم، با كمترین كار كارشناسی شده محتواهایی شعاری را به آنها تحمیل كرده‌ایم، در ساخت سریال‌های تاریخی با همه هزینه‌ای كه شده كمترین جاذبه را ایجاد كرده‌ایم تا آنجا كه اكثر سریال‌های طنز ما شبیه هم، سریال‌های تاریخی‌مان با ساختاری كمابیش مشابه، سریال‌های خانوادگی‌مان با تم و لوكیشن‌ها و بازیگران و... مشابه و حتی گاه در نقش‌هایی مشابه راهی آنتن شده‌اند و چون رسانه، رسانه ملی بوده و هیچ شبكه خصوصی هم در رقابت با آن نبوده خودمان را دیده‌ایم و با خودمان، خودمان را محك زده‌ایم و راضی بیرون آمده‌ایم (البته این به معنای آن نیست كه طی این سال‌ها سریال‌های ارزشمندی ساخته نشده اما تعداد آنها به قدری نیست و نبوده كه این روزها به دادمان برسد).

حتی در یك محك در داخل سیمای خودمان و در مواجهه با پخش سریال «جومونگ» و پیش‌تر « امپراتور دریاها» و حالا«  امپراتور بادها» و استقبالی كه مردم از این سریال‌های كره‌ای كردند تا سریال‌های تاریخی خودمان كه در حال پخش بوده یا هستند، ‌می‌توان به نتایج جالب اما تأسف‌باری رسید. به راستی چرا سریال‌های كره‌ای در كشور ما اینقدر محبوب شده‌اند؟ آیا غیر از این است كه آنها قوانین سریال‌سازی‌ و روایت و جذابیت را به درستی رعایت می‌كنند و نبض مخاطب را در دست دارند؟

در سریال‌های ما عنصر غافلگیری تقریبا روبه صفر است. الگوها از پیش تعیین شده‌اند و آدم بدها و آدم خوب‌ها در همان نمای اول لو می‌روند. حتی با دیدن یك بازیگر كل شخصیت او لو می‌رود چرا كه معمولا سریال‌سازان ما ترجیح می‌دهند كمتر ریسك كنند و نقش‌های متفاوت را به بازیگران بدهند. در همان 3-2 قسمت اول می‌توان روند سریال را حدس زد، حتی پایان آن را. ریتم سریال‌هایمان هم كه فرقی نمی‌كند، خانوادگی باشد یا طنز یا تاریخی.

در نحوه روایت هم كه روایت خطی بدیهی‌ترین راه پیش رویمان است. با این حساب آیا مخاطب حق ندارد دنبال فضاهای جدید در دنیاهای جدید بگردد؟ (باز هم البته باید پرانتز را برای معدود سریال‌های خوب سیما باز گذاشت) آیا به جا نیست به جای چشم بستن روی حقایق، واقعیت‌ها را دید و آن وقت انتظار داشت رئیس صدا و سیما به جای آنكه بگوید این شبكه یا سریال‌ها تهدیدی برای ما محسوب نمی‌شوند، بگوید ما تمام تلاش خود را برای ارتقای سطح سریال‌سازی‌ در كشورمان به كار خواهیم بست و حتما از تجارب خوب سریال‌سازی‌ دیگران استفاده می‌كنیم و برنامه‌ای برای برنامه‌سازانمان در این نهاد ملی طراحی خواهیم كرد.

حتی چه ایرادی دارد كه گروه‌های موفق سریال‌سازی را به ایران دعوت كنیم تا تجاربشان را در اختیارمان بگذارند.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی