تبیان، دستیار زندگی
بزرگترین سرمایه داران، صاحبان شرکت های مشهور و برندهای معروف، از فوتبال و عرصه ای که فوتبال در آن به نمایش درمی آید، بهره برده و به معرفی و تبلیغ محصولات خود می پردازند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فوتبال، ماکت نمادین دنیای رقابت ها

بزرگترین سرمایه داران، صاحبان شرکت های مشهور و برندهای معروف، از فوتبال و عرصه ای که فوتبال در آن به نمایش درمی آید، بهره برده و به معرفی و تبلیغ محصولات خود می پردازند.

این بدان معناست که فوتبال در جهان امروز، تنها یک ورزش نیست و به رویدادی بین المللی و جهانی بدل شده است و

جام جهانی

موقعیت مناسبی را برای تجارت فراهم ساخته است. تجارتی که از سرگرمی منتج شده است.

نظریه ای وجود دارد مبنی بر اینکه «همزمان با تحولاتی که بعد از انقلاب صنعتی رخ داد یک زمان و وقت آزاد در زندگی بشر به وجود آمد و برای پرکردن این وقت آزاد برنامه ریزی هایی انجام شد که  در این باره،  شاهد رویکردهای متفاوتی هستیم. نظریه ی بوردیو، جامعه شناس متاخر و برجسته ی فرانسوی این است که نوعی مبارزه بین نهادهای مختلف اجتماعی به وجود آمد که با برنامه ریزی های مختلف در صدد جذب افراد مختلف به خصوص جوانان و نوجوانان به سمت خود برآمدند...»

جامعه صنعتی اوقاتی به نام فراغت را برای افراد تعریف کرد و با ایجاد محصولاتی سرگرم کننده به نیازهای زندگی جدید پاسخ داد. به این ترتیب رقابتی سخت میان شرکتها و نهادهای سرگرم کننده به وجود آمد. در این میان فوتبال نیز به عنوان ورزشی سرگرم کننده نقش مهمی را ایفا می کرد.

فوتبال یک ورزش مدرن است. ورزش مدرن بیش از آنکه در راستای تقویت قوای جسمی باشد، یک کالای فرهنگی قلمداد می شود. کالایی که در زمان فراغت مصرف می شود « و فراغت یکی از حوزه های مهم تمدن جدید است که با گسترش خود ، کم و کیف تولید فرهنگی را هم دگرگون کرده است. ازجمله ی این دگرگونی ها پیدایش حوزه ی سرگرمی است که مرکزتولید و مصرف فرهنگی ایام فراغت محسوب می شود. ورزش مدرن یکی از کانون های مهم تولید و مصرف سرگرمی است و از این رو می توان آن را کالایی فرهنگی قلمداد کرد.»

آنچه ورزش مدرن را به پدیده ای جهانی تبدیل کرده، رشد وسایل ارتباط جمعی است. رسانه ها همچون واسطه ای قدرتمند در فراگیر شدن و جذب مخاطب، عمل می کنند.

«در جامعه های ماقبل مدرن ، تماشاگری (مخاطب بودن) در اهمیت کمتر نسبت به بازیگری ، به صورت مستقیم عملی می شد. اما اکنون خیل عظیمی از تماشاگران به صورت غیر مستقیم و از طریق رسانه های همگانی مخاطب یا تماشاگر رویدادهای ورزشی اند. این موضوع ورزش مدرن را به حوزه ی فرهنگ عامه متصل کرده است."

ظهور رسانه های جدید و پیشرفته، فاصله های زمانی و مکانی را از بین برده و تصور تازه ای از فضا را در اذهان شکل داده است.

تکنولوژی که می تواند تمامی حرکات بازیکنان در زمین فوتبال را ظرف چند ثانیه تصویر برداری کند و آنرا در برابر دیگان میلیونها مخاطب از سرتاسر کره زمین قرار دهد، به نظر قدرتمند می آید.

به این ترتیب جمعیت های چندصد میلیونی در اقصی نقاط عالم و در زمانهای متفاوتی، روزانه شاهد و مخاطب رخدادهای ورزشی می شوند.

جام جهانی

این مسئله می تواند فضای خاصی را برای تماشاگران و مخاطبان ایجاد کند. به این صورت که مثلا یک ایرانی با اشتیاق مسابقات جام جهانی را دنبال می کند و دائما آرزوی قهرمانی تیم ملی ایتالیا را در سر می پروراند. این یک آرزوی فراملیتی است. احساسی است که فراتر از مرزهای یک جامعه حرکت می کند.

یکی از اثرات این توسعه، ایجاد حس مشارکت در تجربه های اجتماعی با سایر مردم جهان است .« شباهت ساز و کارهای ورزش مدرن باساز و کارهای جهان مدرن ، بیش از شباهت ساز و کارها و کارکردهای  ورزش سنتی و ورزش مدرن است. یکی از مهمترین لوازم جهان مدرن که از پیامدهای سلطه ی عقلانیت ابزاری است ، تلاش برای " کالایی کردن" همه چیز است . در این جهان همانطور که " اثر" فرهنگی به " کالا"ی فرهنگی تبدیل می شود ، ورزش هم از فعالیت به کالا تبدیل می شود و از صورت فعالیتی که صرفا در جهت گسترش ظرفیتهای خلاقانه انسان عمل می کند، خارج می گردد.

بر همین اساس می توان گفت که مدرن شدن ورزش به منزله ی تبدیل شدن آن به کالاست.» و در بین ورزشهای مدرن ، فوتبال جایگاه خاصی دارد. جذابیت این ورزش به علت دارا بودن مولفه های منحصر به خود سبب فراگیر شدن آن شده است. البته جدا از اینکه فوتبال را کالای فرهنگی بنامیم می توان گفت در این ورزش نکات مهم و مثبت نیز وجود دارد.

آنچه مشخص است اینکه در دنیای امروز بسیاری از عناصر دنیای مدرن در فوتبال یافت می شود. با نگاهی عمیق به مختصات رخدادی مثل جام جهانی فوتبال، می توان مدرنیته را فهمید. با نگاه جامعه شناختی به فوتبال می توان اقتصاد،سیاست و فرهنگ دنیای جدید را شناسایی کرد.

.... موضوع این است که فوتبال همه ی متن جامعه ی مدرن است و وجوه مدرنیته در درون آن است، نه اینکه فوتبال انعکاسی از آن و متاثر ازآن است. با این معنا مطالعه ی جامعه شناختی فوتبال خیلی مهم تر از مطالعه ی جامعه شناختی سیاست ، قدرت و دولت و..می تواند باشد.»

فوتبال ماکتی نمادین از دنیای  رقابت های بیرونی است . دنیای سرکش و رها ولی قانونمند . در دنیای که دیگر معجزه ایی نیست و انسانها به واسطه اتکا به عقلانیت خود ، دعا و اتفاق را در زندگی روزمره خود کمرنگ تر از گذشته می بینند ، فوتبال دنیایی سر شار از معجزه های عجیب و غریب است و شادی ها و غم های بی پایانی را برای علاقه مندان خود به ارمغان می آورد. (به نقل از محمد کامبد،مجله فصل نو)

فوتبال را می توان به عنوان عرصه ای برای درک زندگی خواند. فوتبال یک زندگی کوچک را نمایش می دهد که افراد دخیل در آن، همگی جزئی از یک کل محسوب می شوند. و در صورتی به هدف می رسند که همه اجزا بتوانند در کلیت بزرگتر خود را تعریف کنند و هماهنگ سازند. البته خصلت درونی این ورزش جامعه مدرن بر خلاف خصلتهای جامعه صنعتی جدید است. چون سرمایه داری می خواهد کلیت زندگی را کمرنگ کند و انسانها را در ورطه روزمرگی شان غرق کند.

در جهانی که هرچه بیشتر فرد گرا شده است ، فوتبال عرصه کوچکی است که نشان می دهد ، می توان در یک جمع برای جمع کوشید و سهم فردی خود را یافت نمود. این می تواند یک خصوصیت آموزنده برای این ورزش  پرطرفدار دنیای مدرن باشد.

فاطمه ناظم زاده/گروه جامعه و سیاست