اعراب فعل مضارع (قسمت اول)
اهداف درس:
1- آشنایی با فعل مضارع مرفوع و اعراب آن از طریق نمایاندن افعال
2- آشنایی با فعل مضارع منصوب و اعراب آن
3- آشنایی با اعراب اصلی و فرعی افعال
4- بیان علامت های نصب و تفاوت معنایی آن ها
* همان طور که می دانید برخی از افعال مبنی هستند و برخی معرب که افعال مبنی مورد بحث ما نیست زیرا اعراب آن ها همیشه ( در حالت رفع و نصب ) ثابت است، امّا بشنوید از افعال معرب:
از میان افعال، تنها افعال مضارع معرب هستند که اعراب رفع آن ها را در زیر مشاهده می کنید:
همان طور که دیدید در صیغه های 1- 4- 7- 13- 14 اعراب فعل به صورت ضمّه در انتهای فعل ظاهر شده است، اما در صیغه های 2- 3- 5- 8- 9- 10 و 11 ضمّه قادر نبوده ظاهر شود لذا ثبوت نون در انتهای آن را علامت رفع فعل می دانیم.
نکته:
توجه داشته باشید که تنها « ضمّه » علامت اصلی شمرده می شود و در فعل هایی که « ثبوت نون » علامت رفع آن محسوب می شود، می گوییم علامت آن فرعی است.
تمرین: افعال مضارع مرفوع را در آیات و احادیث زیر ببینید:
و لقد خلقنا الإنسانَ و نعلمُ ماتُوَسوسُ به نفسهُ (ق / 16)
* منهومان لایشبعان: طالبُ علمٍ و طالبُ دنیا (نهج البلاغه / کلمة 457)
* تُبصِرینَ عیوبَ غیرِکِ و لا تَنظُرینَ إلی نقائصکِ!
و اما فعل مضارع منصوب:
چنان چه یکی از علامت های نصب بر سر فعل مضارع ظاهر شود، حرکت آن تغییر می کند که همانند علامت رفع، در دو شکل اصلی و فرعی ظاهر می شود:
باز هم علامت فتحه در صیغه های 1- 4- 7- 13 و 14 ظاهر شده و در صیغه های 2- 3- 5- 8- 9- 10 و 11 حرف « نون » که علامت رفع فعل شناخته می شد، حذف شد و ما حذف « نون » را در این صیغه ها علامت نصب فعل می دانیم.
پس: علامت « فتحه » علامت اصلی شمرده می شود و در سایر افعال که حذف نون را علامت نصب می دانیم، اعراب فرعی است.
تمرین: افعال مضارع منصوب را در آیات و احادیث زیر ببینید:
* و أن تصوموا خیرٌ لکُم (بقره / 184)
* قال إنیّ سأخطب فی الحاضرین، قلنا: إذَن تَهِّیِجَ عواطفهم
* الإمام علی (ع): لیس الخیرُ أن یَکثُرَ مالُک و ولدک و لکن الخیرَ أن یکثُرَ علمُئلو أَن یَعظُمَ حِلمُک (نهج البلاغه/حکمُة 94)
علامت های نصب « أَن- لَن- کَی- إذَن- حتّی و لِ » هستند که هر گاه قبل از فعل مضارع قرار گیرند، آن را منصوب می کنند.
- ذهبتُ إلی المدرسة و أردتُ أن أتحدّثَ مع معلّمی حول مشکلتی: به مدرسه رفتم و خواستم که در مورد مشکلم با معلم صحبت کنم.
- لن ینجحَ الکسل: تنبل هرگز موفق نمی شود.
- رکضتُ کی أصلَ إلی الباص: دویدم تا اینکه به اتوبوس برسم.
- قلتُ لمعلمیّ: أنا قد درستُ جیّداً و الان أرید أن أذهبَ، قال: إذن تَستطیعَ أن تذهبَ: به معلمم گفتم: من درسم را خوانده ام و الان می خواهم بروم، او گفت: بنابراین می توانی بروی.
- فاصبروا حتّی یحکُمَ: صبر پیشه سازید تا اینکه خداوند حکم کند.
- اُصلّی لِأَتقربَّ إلی الله: نماز می خوانم برای اینکه / تا به خدا نزدیک شوم.
گروه مدرسه اینترنتی سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزاده
تنظیم: سمیرا بادامستانی