تبیان، دستیار زندگی
بیانات مقام معظم رهبری : قوام و خمیر مایه ی شعر ، همین خیالی است که شما آن را پرواز می دهید. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شعرا به هنگام تخیل ، مفاهیم را سبک و سنگین کنند

آیت الله خامنه ای
بیانات مقام معظم رهبری :

قوام و خمیر مایه ی شعر ، همین خیالی است که شما آن را پرواز می دهید. شما چیزهایی را می بینید که چشم معمولی آنها را نمی بیند . آن رقت خیالتان، خیلی چیزها را به شما نشان می دهد که ما در چشم معمولی ، آنها را نمی بینیم. اصلا شعر، یعنی این . اگر این نباشد، شعر وجود ندارد. وقتی که خیال را به سراغ مفاهیمی می فرستید که می خواهید آنها را بیاورید، این مفاهیم را سبک و سنگین کنید. خیال، جسور و بی منطق است ؛ طبیعتش این است . خیال در جایی می رود می نشیند، که جای نشستن نیست . شما وقتی می خواهید آن را به داخل ذهن خودتان بیاورید ، برایش لفظ درست می کنید ؛ ولی حتما سبک و سنگینش کنید ؛ زیرا هر یک کلمه شعر شما ، اگر بناست در جایی اثر بگذارد، شما با آن همراهید.

شعرا به هنگام تخیل ، مفاهیم را سبک و سنگین کنند

ببینید چه می خواهید بگویید؛ آن چیز درست را بگویید. مثلا فرض کنید در همین شعری که الان خوانده شد، شما به فرودستان می گویید که خون فرادستان را بریزند؛ در حالی که به این کلیت، اصلا درست نیست. ما اسلامی فکر می کنیم؛ آنارشیستی که فکر نمی کنیم . این، تفکر آنارشیسم است؛ حتی تفکرات چپ و افراطی و مارکسیستی و امثال اینها هم نیست؛ آنها هم این طوری نمی گویند . من یقین دارم و برایم روشن است که شما هم این را نمی خواهید بگویید. جوان انقلاب، نمی تواند این فکر را داشته باشد؛ اما حرف شما این را می گوید . می گوید شما برو دستت را تا مرفق به خون فرادست خضاب کن! فرودست و فرادست، حدی که ندارد. یعنی در این سلسله مراتب اجتماعی و اقتصادی، هر کسی در هر جایی که ایستاده، هم فرودست و هم فرادست است. وانگهی، ما کدام فرادست را می زنیم؟ ما آن کس را که ظالم و کافر و طاغی و متعرض به دیگران است، می زنیم. ملاک، اینهاست. اگر نباشد، فرودست یا فرادست باشد، فرقی نمی کند.

شما الان این کمند خیال را پرتاب کرده اید و مفاهیمی را صید می کنید. خیال به هر جا که می خواهد، می رود و شما گاهی نمی خواهید؛ اما او می رود. لیکن هر جا که او رفت، ملاک نیست و به هر جا که خیال رسید، آدم آن را نمی کشد . ممکن است شما تور را به دریا بیندازید و عوض ماهی، لنگ کفش بیرون بیاید . در این صورت، شما آن را بالا نمی کشید و رهایش می کنید.

غرضم این است که مخصوصا شما جوانان به این نکات توجه بکنید؛ چون قاعده ی یک دنیای جدید هستید. آدم خودش را درست ارزیابی نمی کند. من تا حدی شاید بتوانم شماها را ارزیابی کنم؛ ولی شماها بیش از این هستید که حتی من ارزیابی بکنم. یعنی الان گوشت نویی بالامی آید و شما آن گوشت نویید. آن گوشت نو، بعدا همه کاره ی این دست است . تمام خطوط را او معین می کند، علامت انگشت را او معین می کند، اوست که به آب و آتش می خورد، و اوست که حس می کند. بنابراین درآینده، همه کار دست اوست . مواظب این گوشت نو باشید. شما که پایه ی این قاعده ی اصلی هستید، به آن کاری که انجام می دهید، توجه بکنید.

منبع: حدیث ولایت ، جلد چهارم ، ص 38-37

تهیه و تنظیم : مهسا رضایی - بخش ادبیات تبیان