تبیان، دستیار زندگی
انسان منافق، تنها در اندیشه حفظ خویش و نشان دادن چهره‏اى مقبول از خود است . او باید چنین باشدزیرا در صورت کشف باطن و حقیقت او ، نه کسى با او دوستى مى‏کند و نه محبت کسى را جلب مى‏کند . او باید چنان ظاهر را بیاراید و خود را آراسته به سجایاى اخلاقى نشان دهد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویژگى‏هاى منافقان اجتماعى ـ اخلاقى

سریال امام علی، ، معاویه، حکمیت،مروان،عثمان، امام،علی

شخصیت پیچیده انسان، امکان تفکیک کامل و روشن صفات در هم فرو رفته او را نمى‏دهد. از این رو تنها ملاک تقسیم ویژگى‏ها و اختصاص هردسته به تعدادى از آنها، شیوع و فراوانى بیش‏تر آن در هر دسته است اینک از منافقانى سخن خواهیم گفت که شک و تردید آنان نه در اعتقادات ظاهرى که در توحید واقعى است و از این رو در معاشرت‏ها و رفتارهاى اخلاقى ـ اجتماعى خود، به شرک خفى و ریا گرفتار آمده‏اند.

1- آراستگى دروغین

انسان منافق، تنها در اندیشه حفظ خویش و نشان دادن چهره‏اى مقبول از خود است . او باید چنین باشدزیرا در صورت کشف باطن و حقیقت او ، نه کسى با او دوستى مى‏کند و نه محبت کسى را جلب مى‏کند . او باید چنان ظاهر را بیاراید و خود را آراسته به سجایاى اخلاقى نشان دهد که دیده‏ها از ظاهر او به باطنش نپردازند. از آن رو او به‏دروغ و نیرنگ متوسل مى‏شود تا زیورهاى بدلى بر روح خود بیاویزد و به جاى پیراستن جان، عیان را بیاراید. سخن امام على‏علیه السلام در همین باب است : بالکذب یتزین اهل النفاق؛ 1 منافقان به دروغ ، خود را مى‏آرایند .

و المنافق قوله جمیل و فعله الداء الدخیل 2 ؛  منافق ، گفتارش زیبا و کردارش بیمارى درون است . منافق زیبا مى‏نماید و زیبا مى‏گوید تا بیمارى درونى خویش را بپوشاند و هدف خود را مخفى نگاه دارد، و تا آن‏جا که بتواند در دل‏ها نفوذ کند و انسان‏ها را بفریبد و به کام خود برسد . زیبا و شیوا سخن گفتن در همه جامعه‏ها و براى همه انسان‏ها جذاب بوده و شگرد همیشگى رهبران و افراد سودجو است . این ویژگى، شباهت بسیارى به خصلت دیگر منافقان، یعنى چاپلوسى و تملق دارد.

منافق تنها با زبان به مردم احترام مى‏گزارد و به تحسین و تکریم ظاهرى آنها مى‏پردازد؛ اما در پس این ظاهرسازى، مردم را نادان و حتى سفیه مى‏داند و در عوض خود را صالح و مصلح و بى‏عیب و نقص مى‏بیند.

2- چاپلوسى

منافقان در روابط اجتماعى خود بدون آن که به ضوابط اخلاقى پایبند باشند و تنها براى کسب منفعت آنى و زودگذر دنیایى، خود را به قطب‏هاى قدرت در جامعه نزدیک مى‏کنند و با به کار بستن شیوه‏هاى غیر اخلاقى ـ از دروغ و ریا گرفته تا تملق و ثنا خود را در دل صاحبان مال و مقام جاى مى‏دهند . اینان که راه نفوذ در دیگر انسان‏ها را آموخته و نقطه ضعف و قوت هرکسى را پیدا کرده‏اند، با ستایش‏ها و تملق نابجا ، دامى پنهان مى‏گسترند و شکار خود را صید مى‏کنند . با گستاخى و بى‏شرمى داد سخن مى‏دهند، و ناکرده را کرده و ناگفته را گفته جلوه مى‏دهند و خود و ممدوح خود را به شقاوت مى‏اندازند.

امام علی

امام على‏علیه السلام این ویژگى ترکیبى منافق را چنین بیان کرده است : انسان منافق، تنها در اندیشه حفظ خویش و نشان دادن چهره‏اى مقبول از خود است . او باید چنین باشدزیرا در صورت کشف باطن و حقیقت او ، نه کسى با او دوستى مى‏کند و نه محبت کسى را جلب مى‏کند.. 3  ؛ گفتنى است که سرکرده منافقان مدینه، عبدالله بن ابى سلول نیز با همین شیوه قصد اغفال على را ـ به خیال خود ـ مى‏کند؛ اما با کلام کوبنده حضرت روبه‏رو مى‏گردد «اى عبد الله ، تقوا پیشه کن نه نفاق که منافق بدترین آفریده خدا است.» 4 شاید حدیث دیگر امام‏علیه السلام نیز ناظر به همین ویژگى باشد؛ آن جا که مى‏فرماید : المنافق لسانه یسر و قلبه یضر 5 ؛ زبان منافق شادمان مى‏کند و دلش زیان مى‏رساند . در حدیث دیگرى که نفس اماره را به منافق تشبیه کرده است ، وجه شبه آن دو را تملق نام مى‏برد.6

3- چندرنگى

از آن‏جا که منافق در زندگى و اعتقادات خود، مردد و مذبذب است و وابستگى عقیدتى به هیچ مکتبى ندارد ، در زندگى روزمره و معاشرت اجتماعى خود نیز ثابت و استوار نیست و همواره به رنگ‏هاى محیط، گروه، دوستان و آشنایان درمى‏آید . اگر روزى ، توانگرى و گشاده‏دستى و خرج و انفاق در راه و کار مخصوصى ، رواج یابد ، او را از توانگران و سخاوتمندان مى‏بینم و اگر روزگارى ، درویشى و صوفیگرى سکه رایج بازار فخر فروشان گردد ، او را با کشکول گدایى مشاهده مى‏کنیم . این تلون و رنگ به رنگى به منافق امکان زیستن و ایمنى مى‏دهد ؛ زیرا شناخته نمى‏شود و همرنگى با محیط ، او را یکى از اجزاى حقیقى و درست کار پیرامونش نشان مى‏دهد . او به‏واقع بى‏رنگ و بى‏چهره است و هرلحظه و هرجا به مقتضاى حال رنگ عوض مى‏کند. نه عقد قلبى دارد که بر آن بایستد و نه جوهره‏اى که با رنگ خود نمایان شود.

منافق ، گفتارش زیبا و کردارش بیمارى درون است . منافق زیبا مى‏نماید و زیبا مى‏گوید تا بیمارى درونى خویش را بپوشاند و هدف خود را مخفى نگاه دارد.

منافق با این کار از دنیاى خود محافظت مى‏کند؛ چهره ساختگى‏اش را پوششى براى درون نازیبایش مى‏سازد؛ اظهار خیر مى‏کند، اما در باطن جز شر و زشتى ندارد.7 برخلاف شخص تقیه‏کننده که باطنى نیکو و سیرتى زیبا دارد، اما در تنگناى زمانه و فشار روزگار، خود را بد سرشت و زشت نشان مى‏دهد تا در نهان دین خود را حفظ کند. منافق با جماعت، همرنگ است و اگر بمیرد ، بر خاکستر و یا خاک کردنش میان هندو و مسلمان نزاع درمى‏گیرد . هیچ کس او را دشمن خود نمى‏پندارد و او نیز دشمنى‏اش را بروز نمى‏دهد. او مبنایى براى رعایت امور اخلاقى ندارد و به فرموده امام على : عادة المنافقین تهزیع الأخلاق؛8 ؛ به تغییر همواره خلق و خوى خود، عادت کرده است

4- آسان‏گیرى بر خود و سخت‏گیرى بر مردم

اگرچه منافق با چاپلوسى و زبان‏بازى ، خود را نزدیک و صمیمى نشان مى‏دهد و ادعاى محبت و علاقه دارد، در درون نه دوستدار است ، نه عیب‏پوش؛ بلکه کوچک‏ترین عیب‏ها را دیده و براى وقتى مناسب، ذخیره کرده است . او تنها با زبان به مردم احترام مى‏گزارد و به تحسین و تکریم ظاهرى آنها مى‏پردازد؛ اما در پس این ظاهرسازى، مردم را نادان و حتى سفیه مى‏داند9  و در عوض خود را صالح و مصلح و بى‏عیب و نقص مى‏بیند . امام على‏علیه السلام در همین باره مى‏فرماید : المنافق لنفسه مداهن وعلى الناس طاعن؛ 10  ؛منافق نسبت به خود مسامحه روا مى‏دارد و بر مردم خرده مى‏گیرد.

منبع : نفاق و منافقان در نگاه امام موحدان از هادی مسعودی
گروه دین و اندیشه تبیان


1- غرر الحكم، حدیث . 4222

2-  غرر الحكم، حدیث . 1578

3-  غرر الحكم، حدیث . 1853

4-  بحار الانوار، ج 35 ، ص .340

5- غرر الحكم، حدیث . 1576

6- النفس الأمارةالمسولة بالسوء تتملق تملق المنافق وتتصنع بشیمة الصدیق الموافق. غررالحكم، حدیث .2106

7-  ر.ك: تبیان، ج 1، ص . 54

8-  غرر الحكم، حدیث 6244 ؛ جاحظ، مائة كلمة، ص 51، ح . 68

9-  ر.ك: بقره، آیه . 13

10-غرر الحكم، حدیث . 2008

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.