شگفت ترین های تاریخ ایران
موزه ایران باستان، اولین موزه ایران به سبك جدید است كه در سال1316 توسط آندره گدار – باستانشناس فرانسوی – ساخته شد. بعدها ساختمان موزه اسلامی هم به موزه ایران باستان اضافه شد و مجموعه، نام «موزه ملی» گرفت گرچه ابزارهای سنگی موزه ملی ایران قدمت چند صد هزار ساله دارند اما كهنترین آثار نمایشگاه فعلی، بیش از 9هزار سال قدمت دارند و جوانترین آثار هم از دوره معاصر (قاجار) است.
از كهنترین آثار نقاشی ایرانی، نقاشی دیواری دوره اشكانی در كوه خواجه سیستان است كه در آن برج و باروی یك دژ – شبیه آنچه در كوه خواجه وجود دارد – به چشم میخورد؛ سبك و صحنهای كه آدم را به یاد نقاشی دیواری «پنجكنت» تاجیكستان میاندازد؛ بازی رنگهای گرم در سرزمین گرم سیستان.
یك گراز تپل 5هزار و 200 ساله، ساخته شده از سفال نخودی كه در چغمایش پیدا شده. پشتش یك سوراخ دارد كه معلوم نیست برای چه كاری بوده و بیشتر شبیه قلكهایی است كه در كارتونها میبینیم.
حلقه طلایی قدرت. راستش را بخواهید چون كاربرد این حلقه را نمیدانیم و در بیشتر نقش برجستهها، شاهان حلقهای شبیه به این در دست دارند، نامش را حلقه قدرت گذاشتهاند، با نقش 2شیر بالدار و یك كتیبه به خط و زبان عیلامی كه در آن نوشته شده كیدین هوتران، پسر كورش. حدود سال750 پیش از میلاد ساخته شده و از «ارجان» در نزدیكی بهبهان پیدا شده است. در خواندن نام ارجان باید «ر» را با تشدید تلفظ كنید وگرنه دچار اشتباه بعضی از باستانشناسان میشوید.
این خانواده 5نفره محترم، از كرمانیهای اصیل زمان باستان و هزاره سوم قبل از میلادند كه البته 3نفرشان در این نمایشگاه شركت كردهاند و دو تای دیگر به سفر خارج از كشور رفتهاند و در واقع سفیران فرهنگی ایران در آمریكای مركزی و كشور باستانی مكزیك هستند.
وقتی 80-70 سال پیش ماموران اداره ثبت به شهر آنها سفر كردند، متاسفانه به اشتباه فكر كردند نام شهر «خبیص»، همان خبیث به معنی پلید است و آن را به سلیقه خود به «شهداد» تغییر دادند! به این صورت نام زیبای باستانی خبیص كه معنیاش را هم نمیدانیم، تغییر كرد.
راستش این یكی هم معمایی است. سفالی است و شبیه عودسوزها و اشیای آیینی، چهارپایه دارد ولی نمای آن مثل یك ساختمان كنگرهدار است و از كرمانشاه اوایل هزاره دوم قبل از میلاد، آمده تهران.
لوح طلای یادبود داریوش به 3 زبان فارسی باستان،عیلامی و بابلی كه از پای بنای تختجمشید پیدا شده است. گاهی یك پرنده نادر را كه گونهاش در حال انقراض است، به شكل چند كیلو گوشت یا یك سیخ جوجهكباب میبینیم و لوح طلای داریوش را به شكل چند كیلو طلای آبشده كه گرمی فلان هزار تومان میارزد و بعد آبش میكنیم، به همین راحتی!
یك مرد به راحتی حریف 2 گاو شده. این هم یك پلاك برنزی كه از تپه حسنلوی آذربایجان پیدا شده. مرد، كلاهخودی شبیه سكاها بر سر دارد. بعضیها هم میگویند كلاهش شبیه اورارتوهاست. گروهی از سكاها در غرب دریای خزر زندگی میكردند؛ همان جایی كه اورارتوها (پدربزرگ ارمنیهای خودمان)
هم زندگی میكردند.
قربانی كردن از روشهای كهن ستایش ایزدان در ایران باستان بوده و بهترین قربانیها، قربانی گاو. اما این صحنه بیشتر یك زورآزمایی باستانی است تا صحنه قربانی؛ طرحی كه در آن انسانی 2 حیوان را در اختیار گرفته و باستانشناسان را به یاد گیلگمش میاندازد.
اما خیلیها با این داستان موافق نیستند. از سوراخهای ریز زیادی كه اطراف پلاك برای اتصال آن وجود دارد، پیداست كه توضیح اتیكت موزه – كه گفته به گردن اسب آویزان میشده – خیلی نباید جدی باشد.
شنیدهاید میگویند فلانی سرسنگین است؟ این دو تا دو قلوها هم واقعا سرسنگینند و اخمو! دو سردیس مرد كه از توده سنگهای به هم چسبیده، ساخته شده و به عبارتی مخشان پارهسنگ برداشته. هرچند که شما یکی از این سرهای سنگین را در تصویر بالا می بینید اما میگویند این دو سر سنگی از دوره سلوكی – پارتیاند که ما فکر می کنیم قیافهشان به این حرفها نمیخورد. شاید باستانشناسان موزه، چهرهشان را خوب به جا نیاوردهاند.
این حیوان مفرغی راستقامت شاخ شكسته هم با جفتش كه لنگه خودش است، از مارلیك گیلان آمدهاند تا در نمایشگاه عرضاندام كنند.
قوچ سفید زیبا و ظریف سنگیای كه در شاهرود پیدا شده و با آنكه جوان به نظر میرسد، با حدود 7هزار سال سن (هزاره پنجم پیش از میلاد) از پیرمردهای این نمایشگاه است!
واقعگرایی این سر گچی، عجیب است. حس و حال چهره خیلی خوب درآمده و لبخندش كم از غرابت لبخند مونالیزا ندارد. این سر گچی خوشتراش، یك ایزدبانوی ایرانی را نشان میدهد، نزدیك به 16 قرن قدمت دارد و در حاجیآباد فارس پیدا شده.
این قدیمیترین پرچم جهان است كه از یك صفحه با میله و لولا و دسته برنزی ساخته شده و در شهداد كرمان پیدا شده و البته چون در این چند هزار سال زنگ زده (زنگ مس، سبز رنگ است) سبز شده ولی در اصل نوعی درخشش فلزی داشته كه آفتاب را باز میتابانده و اصلا واژه درفش به معنی درخشان است.
روی آن، نقشی از یك نخل – كه هنوز هم در آنجا زیاد است – دیده میشود و 2 درخت دیگر و 5 آدم كوچك و بزرگ كه همه از بزرگان هستند و 2 شیر و یك گاو كوهاندار و چند مار شبیه مارهای جیرفت هم به چشم میخورند.
گروه گردشگری تبیان- الهام مرادی
منبع: همشهری آنلاین