فیزیك ستارگان در قرآن
(قسمت اول)
لخلق السماوات والأرضأكبر منخلق الناسولكنّ اكثر النّاس لایعلمون. (غافر،40/ 57)
البته خلقت زمین و آسمانها بسیار بزرگتر و مهّمتر از خلقت بشر است ولیكن اكثر مردم این معنا را درك نمی كنند.
بنـام خداونـد جـان و خـرد
كزین برتر اندیشه بـرنگذرد
خداوند نـام و خداونـد رای
خداوند روزی ده ورهنمای
خداوند كیهان و گردون سپهر
فروزنده ماه و ناهید و مهـر
مقدمه:
علم ستاره شناسی از قدیمی ترین و در عین حال پیشرفته ترین علوم بشری است. از آنجا كه جهان خارج از كرهی خاكی ما و مسائل آن در محدودهی ستاره شناسی قرار میگیرد. دامنهی این علم بیش از همهی علوم دیگر گسترده است. از نخستین تصورات و برداشتهای بشر اولیه نسبت به عالم لایتناهی و ماه و خورشید و ستارگان و كهكشانها تا پیشرفته ترین سفینه ها، آخرین تجهیزات فنی رصد خانه های كنونی، همگی دستاوردها و زمینه های علم ستاره شناسی هستند. امروزه بشر نه تنها پا از سیارهی خود فراتر نهاده بلكه فضاپیماهای مصنوع وی تا آخرین سیارات منظومهی شمسی را نیز پشت سرگذاشته اند و به آن سوی منظومهی ما راه یافته اند.
قرآن مجید در آیهی یاد شده، به عظمت خلقت آسمانها و كهكشانها و ستارگان و زمین اشاره می كند و در آیات فراوانی انسان را به تفكر و تدّبر در آفرینش آسمانها و ستارگان درخشان و تحوّلات شگرفی كه در اوضاع آنها پدید می آید و نظام متقنی كه بر آنها حكمفرماست دعوت می كند. درست به دلیل وجود همین نظم است كه قوانین طبیعی مفهوم پیدا می كنند. دانشمندان علوم تجربی با تكیه و اعتماد به وجود نظم در طبیعت مشتاقانه در پی كشف قوانین علمی موجود در همه زمینه های جهان خلقت هستند.
مرحوم علاّمهی طباطبایی(ره) در توضیح یكی از معانی «موسعون»می نویسد: منظور توسعه دادن به خلقت آسمان خواهد بود، كه بحث های ریاضی امروز هم آن را تأیید میكند.
در یك سری از آیات قرآن كریم به این مسأله كه خلقت تمام موجودات أعم از كوچكترین ذرات اتمی، تا تركیب آنها و گیاهان و جانداران و انسان و زمین و آسمان و كهكشانها و جریان امور همگی آنها روی حساب می باشد و دارای اندازه ای معین و مشخص و در هر مورد قابل محاسبهی دقیق می باشد.1
ذیلاً به برخی از این آیات اشاره می كنیم:
…و ما یعزب عن ربك من مثقال ذرة فی الأرض و لا فی السّماءِ و لا أصغر منْ ذلك و لا أكبر إلاَّ فی كتاب مبین. (یونس، 61/10) … از علم پروردگار تو حتی هم وزن ذره ای پوشیده نیست، نه در زمین و نه در آسمان، و هیچ كوچكتری و بزرگتری از آن نیست مگر آن كه در كتابی روشن ضبط است.
شرح كوتاه آیه :
درالمنجد كلمهی «ذرّه» به «اتم» معنی شده.2 پس كوچكتر از اتم (اصغر من ذلك) درواقع شامل ذرات بنیادی عالم می باشد. (الكترونها، پروتونها، نوترونها، فوتونها، پنتونها و كواركها و…) و با عنایت به تفسیر المیزان، مراد از كتاب مبین امری است كه نسبتش به موجودات، نسبت برنامهی عمل است به خود عمل، و هر موجودی در این كتاب یك نوع اندازه و تقدیر دارد. از این جهت می توان حدس زد كه مراد از كتاب مبین، مرتبهی واقعی اشیا و تحقق خارجی آنها باشد كه قابل پذیرفتن هیچ گونه تغییر نیست.3
همین برنامه عمل اجزای عالم از كوچكترین ذرات تا دنیای كهكشانها و وجود حساب و كتاب در اندازهی جرم، سرعت، زمان، بارالكتریكی، نوع حركت و مدارها، اندازهی حركت، فشار، طرز قرار گرفتن ذرات بنیادی اتم ها كنار یكدیگر و… پارامترهای دیگر (مانند: ثابت جاذبهی نیوتن، سرعت نور در فضا، ثابت پلانك، بارالكترون و…) است كه دانشمندان برمبنای آنها قوا نین فیزیكی و شیمیایی و نجوم و… را به دست آورده اند. به طور مثال زمان وقوع خورشید گرفتگی20 مرداد و نقاطی از كره زمین را كه به طور كامل و یا ناقص می توانند این واقعهی طبیعی (كه خود نمونه ای از آیات الهی و نظم موجود در جهان هستی می باشد) ببینند را با پیش بینی بسیار دقیق اعلام نمایند.
نمونه آیاتی دیگر در این مورد عبارتند از:
…وخلق كل شیءفقدّره تقدیراً ( فرقان، 25/2)
… و همه چیز را آفرید و برای آن اندازه ای معین مقرر داشت.
…و كل شیءعنده بمقدار (رعد، 13/8)
…و هر چیز نزد او مقدار معین دارد.
و السمآء رفعها و وضع المیزان (الرحمن، 55/ 7)
و آسمان را برافراشت و میزان [عدل و نظم] را در عالم وضع كرد.
هو الّذی جعل الشمس ضیاء والقمر نوراً وقدّره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ماخلق اللّه ذلك إلاّ بالحقّ یفصّل الآیات لقوم یعلمون.( یونس،10/5)
اوست خدایی كه خورشید را روشنی بخش و ماه را نورانی قرار داد و برای آن منزلگاههایی مقدر كرد تا عدد سال ها و حساب [كارها] را بدانید. خداوند این را به جز بهحق نیافریده است. او آیات خود را برای دانشمندان شرح می دهد.
…ما تری فی خلق الرّحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور. (ملك ،67/3)
…تو در خلقت خدای رحمان، بی نظمی و نقصان نخواهی یافت. پس باز [به دیده عقل در نظام آفرینش] بنگر، آیا خللی در آن می یابی؟
می توان نتیجه گرفت كه كشف نظم و انسجام طبیعت (یعنی قوانین طبیعی) و اتقان صنع باری تعالی یكی از مسائل عمدهی طبیعت شناسی است.
مامعتقدیم كه قرآن كتاب هدایت برای انسانهاست و حاوی تمام چیزهایی است كه بشر در حوزهی ایمان و عمل بدانها نیاز دارد. به نظر ما قرآن یك دائرة المعارف علمی نیست، و نباید قرآن را الزاماً با نظریه های متغیّر علمی تطبیق داد. از طرف دیگر نمی توان كتمان كرد كه در قرآن اشارات مكّرر به پدیده های طبیعی آمده است. اما اینها برای تعلیم علوم نیست. بلكه هدف آنها تشویق مردم است به تعلّم علوم طبیعی و در نتیجه توجه به عظمت خلقت و در نهایت نزدیكی به خالق جهان.4
اما همین قرآن ما را به تدّبر در آیاتش و تعقّل و تفكّر فراخوانده است:
كتاب انزلناه الیك مبارك لیدّبّروا آیاته و لیتذكّر اولوا الالباب(ص، 38/ 29)
كتابی خجسته برتو فرستاده ایم تا در آیات آن بیندیشند و خردمندان دریابند و پندگیرند.
اِنَّ فی خلق السموات والأرض و اختِلافِ الَّلیل و النّهار… لآیات لقوم یعقلون. (بقره،164)
در خلقت آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز و… در همه اینها آیات روشنی بروجود خدا برای اهل تعقّل است.
كذلِك نفصّل الآیات لِقَوم یتفكّرون (یونس/24)
اَولم یتفكّروا فی أنفسهم…(روم،30/8)
نكته ای كه باید بپذیریم این است كه برای فهم بهتر آیات قرآنی تنها معلومات عمیق زبان عربی كافی نیست بلكه علاوه برآن باید واجد اطلاعات علمی بسیار متنوع نیز بود. این حقیقت از گذشته های بسیار دور مورد تأكید قرآن پژوهان قرار گرفته كه:
«كلّ من كان حظه فی العلوم اوفر، كان نصیبه من علم القرآن اكثر»5
كسی كه از علوم زمانه خود بیشتر بداند، نصیبش از حقیقت قرآن بیشتر است.
بنابراین، سخن از تفسیر عصری به معنای منطبق كردن علوم بر قرآن نیست، بلكه سخن از پردهبرداری از معنای آیه در سایهی دانستنیهای بیرونی است. یكی از ویژگیهای تفسیر عصری، تفسیر علمی است اما تأكید می كنیم كه منظور از تفسیر علمی در این جایگاه، این است كه باید از علوم موجود هر عصر، در فهم نكات قرآن استفاده شود، زیرا در قرآن موارد بسیاری از مسائل خلقت زمین و آسمان، شمس و قمر، مشارق و مغارب، بروج و نجوم، شب و روز، ابرو باران، و دهها مسأله آفرینش هستی سخن گفته شده است.
مامعتقدیم كه قرآن كتاب هدایت برای انسانهاست و حاوی تمام چیزهایی است كه بشر در حوزهی ایمان و عمل بدانها نیاز دارد. به نظر ما قرآن یك دائرة المعارف علمی نیست، و نباید قرآن را الزاماً با نظریه های متغیّر علمی تطبیق داد. از طرف دیگر نمی توان كتمان كرد كه در قرآن اشارات مكّرر به پدیده های طبیعی آمده است. اما اینها برای تعلیم علوم نیست. بلكه هدف آنها تشویق مردم است به تعلّم علوم طبیعی و در نتیجه توجه به عظمت خلقت و در نهایت نزدیكی به خالق جهان
مسلماً فهم كامل و تفسیر منطقی این دسته از آیات، متوقف بردانستنیهایی از علوم تجربی و انسانی و تحوّلات علمی روز است. زیرا مفسّر در برابر این همه آیات ناچار است توضیح دهد. نكات غامض و پیچیدهی آنها را بیان كند. موضع قرآن را در برابر مسائل بسیاری كه خود به آنها اشاره كرده شرح دهد. و چنین كاری با تفسیر عصری و علمی ممكن است، به این معنا كه معارف قرآن را به گونه ای بیان كند كه دست كم با مسلمات علوم روز منافاتی پیدا نكند. ما معتقدیم قرآن، كلام وحی و مافوق نظریات علمی است و سخنش برخاسته از فرهنگ زمانه و متأثر از دانستنیهای آن زمان نیست، تا قرآن در طرح این مسائل، عقاید آنان را در نظر گرفته باشد و طبق سلیقه و اعتقاد آنان سخن گفته باشد، بلكه قرآن در طرح نظریات علمی قصد جدّی داشته است.
خداوند با آگاهی كه از تمام پدیده های جهان دارد، به گونه ای سخن گفته است كه مردم آن روز و هر عصر دیگر استیحاش نكنند و سخن قرآن برای آنان نامأنوس جلوه نكند، قل انزله الذی یعلم السّر فی السموات و الارض (فرقان 6/) (بگو قرآن را كسی فرستاده كه از اسرار هستی، آن گونه كه هست اطلاع دارد.) اما مخالف با حقیقت جهان هم سخن نگفته است، چنان كه فرموده: و انه لكتاب عزیز لایاتیه الباطل… (فصلت،41/41ـ42):(به راستی آن كتابی ارجمندی است، از پیش رو و از پشت سرش باطل به سویش نمیآید.) یعنی معنی ندارد قرآن چیزی را بگوید كه با حقایق علمی ناسازگار و برخلاف آن باشد و با علم به باطل بودنش باطل را قصد كند. بنابراین، مفسّر عصری باید در قسمتهایی از آیات مربوط، مفسّر علمی هم باشد و نكات و اشارات قرآن را به خوبی توضیح دهد. اما مرز میان دانستنیها و تئوریها و فرضیه های علمی همچنان محفوظ است؛ و مفسّر در این میدان، گام سوز و محتاط است.6 و باید در نظر بگیریم كه: «قرآن قطعی است و علوم غیر قطعی، بنابراین باید علوم بر قرآن تطبیق شود، نه بالعكس.»7 البته برخی از مفسّران گذشته و معاصر در تفاسیر خود از مطالب علمی بهره بردهاند. به طور مثال علاّمه طباطبایی(ره) و آیت اللّه مكارم شیرازی و… با رعایت اعتدال از تفسیر علمی در موارد لزوم استفاده كرده اند.8
ما در اینجا فقط به چند نمونه از آیات قرآن كه به نجوم و فیزیك ستارگان اشاره دارد، میپردازیم.
انبساط عالم
والسّماء بنینها بأیید و إنّا لموسعون (ذاریات، 51/47)
ما آسمان را با قدرت بنا كردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم. [بسط می دهیم]
انبساط جهان با شكوهترین پدیدهی مشكوف دانش نو می باشد و معرفتی است كه امروزه كاملاً به نبوت رسیده و بحثها تنها درباره الگویی است كه طبق آن انجام میگیرد.
انبساط جهان كه از تئوری نسبیت عمومی الهام گرفته و درسال 1929 كشف آن توسط ستاره شناس امریكایی ادوین هابل اعلام شد مبنایی فیزیكی در بررسیهای طیف كهكشانها دارد، تغییر محل طیفها با قاعدهی معین به سوی قرمز به وسیلهی دور شدن كهكشانها از یكدیگر بیان شدنی است. لذا وسعت جهان پیوسته روبه ازدیاد است و هرقدر فاصله از ما بیشتر شود فراخی به همان اندازه زیادتر خواهد گردید.
شرحآیه
آنچه به «ما آن را بسط می دهیم ـ وسعت می بخشیم» ترجمه شده اسم فاعل جمع «موسعون»از فعل «اوسع»است كه دربارهی اشیا ـ عریض كردن، گستردن، وسیعتر كردن، جادارتركرد ـ معنی می دهد. عده ای كه برای تفسیرشان از آرای علمی صلاحیتدار استفاده می كنند همین معنی را كه نقل شد عرضه می دارند. هم چنین تفاسیر «منتخب»كه از طرف «شورای عالی امور اسلامی قاهره»نشرشده، انبساط جهان را بدون كمترین ابهام ذكر میكنند.9
مرحوم علاّمهی طباطبایی(ره) در توضیح یكی از معانی «موسعون»می نویسد:
منظور توسعه دادن به خلقت آسمان خواهد بود، كه بحث های ریاضی امروز هم آن را تأیید میكند.10
در تفسیر نمونه ذیل این آیه چنین آمده:
…با توجه به مسألهی آفرینش آسمانها در جملهی قبل و با توجه به كشفیات اخیر دانشمندان در مسألهی «گسترش جهان»كه ازطریق مشاهدات حسی نیز تأیید شده است، معنی لطیف تری برای آیه می توان یافت و آن اینكه خداوند آسمانها را آفریده و دائماً گسترش می دهد.11
در كتاب «مرزهای نجوم»نوشته «فردهویل» می خوانیم:
تندترین سرعت عقب نشینی كرات كه تاكنون اندازه گیری شده نزدیك به 66 هزار كیلومتر در ثانیه است، كهكشانهای دورتر در نظر ما به اندازه ای كم نورند كه اندازه گیری سرعت آنها به سبب عدم نور كافی دشوار است، تصویرهایی كه از آسمان برداشته شده، آشكارا این كشف مهم را نشان می دهد كه فاصلهی این كهكشانها بسیار سریعتر از كهكشانهای نزدیك افزایش مییابد.12
«جان الدر» در این زمینه می گوید:
جدیدترین و دقیقترین اندازه گیریها در طول امواجی كه از ستارگان پخش میشود، پرده از روی یك حقیقت عجیب و حیرت آور برداشته، یعنی نشان داده است مجموعهی ستارگانی كه جهان از آنها تشكیل می یابد پیوسته با سرعتی زیاد از یك مركز دور می شوند، و هر قدر فاصلهی آنها از این مركز بیشتر باشد بر سرعت سیر آنها افزوده میشود، مثل این است كه زمانی كلیه ستارگان در این مركز مجتمع بوده اند، و بعد از آن از هم پاشیده، و مجموعهی ستارگان بزرگی از آنها جدا و به سرعت به هرطرف روانه می شوند. دانشمندان از این موضوع چنین استفاده كرده اند كه جهان دارای نقطهی شروعی بوده است.13
«گیورگی [ژرژ] گاموف»فیزیكدان روسی در كتاب «آفرینش جهان»در این زمینه چنین میگوید:
فضای جهان كه از میلیاردها كهكشان تشكیل یافته در یك حالت انبساط سریع است، حقیقت این است كه جهان ما در حال سكون نیست، بلكه انبساط آن مسلم است. پیبردن به اینكه جهان ما در حال انبساط است كلید اصلی را برای گنجینهی معمّای جهان شناسی مهیّا می كند، زیرا اگر اكنون جهان در حال انبساط باشد لازم می آید كه زمانی در حال انقباض بسیار شدیدی بوده است.14
و اما جالب توجه اینكه تعبیر به «اِنّالموسِعُون» (ما گسترش دهندگانیم) بااستفاده از جملهی اسمیه و اسم فاعل، دلیل بر تداوم این موضوع است ونشان می دهد كه این گسترش همواره وجود داشته، و هم چنان ادامه دارد،و این درست همان چیزی است كه امروز به آن رسیده اند كه تمام كرات آسمانی و كهكشان ها در آغاز در مركز واحدی جمع و متمركز بوده (باوزن مخصوص فوق العادهسنگین) سپس انفجار عظیم و بی نهایت وحشتناكی [بیگ بانگ] درآن رخ داده، و به دنبال آن اجزای جهان متلاشی شده، و به صورت كرات و كهكشان ها در آمده، وبه سرعت در حالت انبساط و توسعه است.15
این ها مواردی بود كه در تفسیر نمونه ذیل آیهی فوق به آن اشاره شده و در اینجا فقط به چند نكتهی دیگر در مورد انبساط جهان می پردازیم.
در جهان منبسط شونده، فقط فاصلهی بین كهكشانها زیاد میشود. جابجایی خطوط طیفی كهكشانها نشان میدهد كه آنها با سرعت بسیار زیاد نسبت به یكدیگر در حركتند. مثلاً تعدادی از كهكشانهای گروه محلی ما سرعتهایی حدود 300 تا 400 كیلومتر در ثانیه (حدود 1/000/000 كیلومتر در هر ساعت) دارند. به یاری اثر دوپلر، فقط سرعت آن مؤلفه از حركت اندازهگیری میشود كه در خط دید، یعنی در جهت و راستای رصد ما قرار دارد.
ماهیت انبساط چیست؟ مركز آن كجاست؟ عامل اصلی انبساط كدام است؟ اینها پرسشهایی هستند كه به هنگام بحث درباره انبساط جهان مطرح میشوند.
محاسبهی سن جهان از طریق مطالعهی انبساط امكان پذیر است، زیرا با در دست داستن میزان انبساط می توان به زمانی در تاریخ جهان بازگشت كه تمام كهكشانها در نقطه ای متمركز بودهاند. ما این زمان را اصطلاحاً آغاز جهان می نامیم. بنابراین، زمان بین آغاز تا حال عبارتست از سنّ جهان.
با توجه به اینكه سنّ زمین حدود چهار تا پنج (4/5) میلیارد سال و سنّ منظومهی شمسی كه از اندازه گیری سنّ شهاب سنگها عملی شده حدود 4/6 میلیارد سال است، می توان اعتقاد داشت كه سنّ كل جهان نیز نمی تواند بیشتر از یازده میلیارد سال باشد. ولی در محاسبهی سنّ پیرترین ستارگان كهكشان راه شیری، به مقادیر بین دوازده تا پانزده میلیارد سال می رسیم. این محاسبات برمبنای مدل اقلیدسی جهان می باشد. ولی محاسبهی سنّ جهان بر مبنای هندسههای غیر اقلیدسی، رسیدن به مقادیر بیشتر از پانزده میلیارد سال را ممكن می سازد.16
نویسنده: سیّد محمد حسین امیدیانی
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
پاورقیها:
1.موسوی همدانی ، ترجمهی تفسیر المیزان، 19/160،ذیل تفسیر آیهی 5، سورهی الرحمن.
2. احمد سیّاح، فرهنگ دانشگاهی 1، ترجمهی المنجد الأبجدی ـ عربی به فارسی/431، تهران: انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1374.
3. ترجمهی تفسیر المیزان، 7/182، ذیل تفسیر آیهی 59، سورهی انعام.
4. دكتر مهدی گلشنی، قرآن و علوم طبیعت، /102و 119،120، تهران: نشر مطهر، 1375.
5.بدر الدین زركشی، البرهان فی علوم القرآن،2/ 48.
6. سید محمّد علی ایازی، قرآن و تفسیر عصری/41 و 42و 194 ـ 196، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1376.
7. محمد علی رضایی اصفهانی، درآمدی برتفسیر علمی قرآن،340، به نقل از آیت اللّه محمّد هادی معرفت، قم: انتشارات اسوه، 1375.
8. همان/ 327 ـ 348، بهطور مشروح موافقان تفسیر علمی را بیان كرده است.
9. دكتر بوكای، مقایسه ای میان: تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه: مهندس ذبیح الله دبیر/225 ـ 226، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1374.
10. ترجمهی تفسیر المیزان، 18/573.
11. مكارم شیرازی تفسیر نمونه،22/373.
12. همان، به نقل از: «مرزهای نجوم» ترجمه: رضا اقصی/ 338 ـ 340.
13. همان/374، به نقل از: «آغاز و انجام جهان»/74ـ77 (باتلخیص).
14. همان.
15. همان/375.
16. پاول هاچ، ساختار ستارگان و كهكشانها، ترجمه: توفیق حیدرزاده/250ـ261، تهران: سازمان جغرافیایی و كارتوگرافی گیتاشناسی، 1372.