رقص چمران در برابر مرگ
مهدی چمران: «شهید چمران با طراحی نظامی که داشت به همراه 45 نفر موفق شد برای اولینبار در تاریخ در سال 1354 تانکهای اسرائیل را به آتش بکشد.»
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مهدی چمران رییس شورای شهر تهران که به مناسبت سالگرد شهادت برادرش در خطبههای پیش از نماز جمعه تهران سخن میگفت، با قرائت متنی از شهید چمران که خطاب به لبنانیها نوشته بوده است گفت: او از آمریکا آمده بود نه حوزههای علمیه و اینچنین صحبت میکرد. او وارد لبنان شد و مبارزات خود را کنار امام موسی صدر و با حمایت کامل او آغاز کرد.
وی ادامه داد: او تظاهرات 70 هزار نفری را در بلعبک لبنان پایهگذاری کرد و تظاهرات دیگری را در منطقه سور کنار مرز اسرائیل با جمعیت 120 هزار نفری به راه انداخت و با اخطار به رییس جمهوری لبنان، حرکت المحرومین را آغاز کرد.
چمران مسلح کردن شیعیان لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی و گروههای چپگرا را از دیگر مبارزات شهید چمران برشمرد و گفت: این اقدامات باعث قدرت گرفتن لبنان شد و کار به جایی رسید که در همه جنگ های داخلی شیعیان لبنان نیز با قدرت حضور داشتند و امروز میبینیم که حزبالله نیروهای چندملیتی را از جنوب لبنان بیرون میکنند و در جنگ 33 روزه کسانی که آن موقع تعلیم دیده بودند، اسرائیل را با چنین لشکری بیرون میکنند.
وی شش روز پس از آغاز جنگ او در معیت مقام معظم رهبری برای جنگهای چریکی و جلوگیری از نفوذ بیشتر صدام به اهواز رفت و ستاد بزرگ جنگ را تشکیل دادند که خدمات بزرگی بود.
چمران سخنانش را با قرائت آخرین دست خط برادرش که یک ساعت و نیم قبل از شهادتش در مسیر حرکت نوشته است به پایان برد و اظهار داشت: «ای حباب، با تو وداع میکنم با همه زیباییها و جمال و جبروتت، با همهی کوهها و آسمانها، دریاها و صحراها، با همه وجود وداع میکنم، با قلبی سوزان و غمآلود به سوی خدای خود میروم و از همه چیز چشم میپوشم. ای پاهای من، میدانم شما چابکید، میدانم که در همه مسابقهها گوی سبقت از رقیبان ربودهاید، میدانم فداکارید، میدانم به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقهوار به حرکت درمیآیید، اما من آرزویی بزرگتر دارم، میخواهم شماها به بلندی طبع بلندم به حرکت درآیید. به قدرت اراده آهنینم محکم باشید. به سرعت تصمیمات و طرحهایم سریع باشید. این پیکر کوچک ولی سنگین از آرزوها و نقشهها و امیدها و مسوولیتها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید. در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید. شما سالهای دراز به من خدمت کردهاید. از شما آرزو میکنم که این آخرین لحظات را به بهترین وجه ادا کنید.
ای پاهای من سریع و توانا باشید، ای دستهای من قوی و دقیق باشید، ای چشمان من تیزبین و هوشیار باشید، ای قلب من این لحظات آخرین را تحمل کن، ای نفس مرا ضعیف و ذلیل نگذار تا چند لحظه دیگر با اراده و قدرت و توانا باش، به شما قول میدهم که پس از چند لحظه شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید و تلافی این عمر خستهکننده و این لحظات سنگین و سخت را دریافت کنید. من چند لحظه بعد به شما آرامش میدهم، آرامش ابدی. دیگر شما را زحمت نخواهم داد، شما را استثمار نخواهم کرد، دیگر فشار عالم و شکنجه روزگار را بر شما تحمیل نخواهم کرد، دیگر به شما بیخوابی نخواهم داد و از درد و شکنجه ضجه نخواهید زد. برای همیشه در بستر خاک نرم و آسوده خواهید بود اما این لحظات حساس، لحظات وداع با زندگی، لحظات لقاء پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ، باید زیبا باشد».
بخش هنرمردان خدا