تبیان، دستیار زندگی
انسانهای عادی به بركت وجود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و وساطت ایشان كلام الهی را می شنوند و آن را تلقّی می كنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر موضوعی قرآن کریم 12

نزول مستمر قرآن بر مردم

قرآن کریم

قسمت اول: برترین نعمت خداوند

قسمت دوم: قرآن؛ نمایشگاه خداوند متعال

قسمت سوم: خدا در جای جای قرآن

قسمت چهارم: قرآن دور؛ قرآن نزدیک

قسمت پنجم: بهره‌مندی از مراتب قرآن کریم

قسمت ششم: قرآن با پیامبر یا پیامبر با قرآن

قسمت هفتم: قرآن مثل باران است

قسمت هشتم: پیامبر قرآن را عربی نخوانده است

قسمت نهم: خدا حرف نمی زند

قسمت دهم: بزرگترین کلمه خدا را می شناسید؟

قسمت یازدهم: مسلمانان جواب خدا را بدهند

قرآن كریم، تنها بر رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل نشده بلكه بر امّت ایشان نیز نازل می گردید. تعبیر خدای سبحان در بخشی از آیات كریمه این است كه ما قرآن را هم به سوی تو نازل كردیم و هم به سوی امّت تو. "وَأَنزَلْنَا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ "1، ما این كتاب و ذكر را به سوی تو نازل كردیم تا مبیّن و مفسّر آن چیزی باشی كه به سوی مردم نازل شده است. كسی كه بتواند مخاطب قرآن قرار گیرد و از قرآن جدا نباشد، می یابد كه نه تنها قرآن برای هدایت او نازل شده بلكه به سوی او هم نازل گردیده است. البتّه تفاوت دو نزول یاد شده در این است كه حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) واسطه نزول قرآن به سوی امّت است و مردم نزول قرآن را از طریق ایشان دریافت می‌كنند.

در كریمه‌ی‌ دیگری آمده است: "وَأَنزَلْنَا إِلَیْكُمْ نُورًا مُّبِینًا "2 خدایی كه "اصدق القائلین" است "و من أصْدق من الله قیلاً"3 می‌فرماید: ما قرآن و نور خود را به سوی شما نازل كردیم. یعنی آنچه كه به قلب امّت اسلامی می رسد، همان قسمت پایانی و نازله‌ی‌ قرآن و وحی الهی است كه خدا با آنان سخن می گوید؛ نه اینكه نور وحی خدا تا قلب مطهّر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده و از آن به بعد قطع شده باشد.

گاهی شما شخصی را مأمور می كنید تا پیامتان را به فلان شخص برساند؛ این پیام، كلامی است منقطع و بریده كه فقط به شخص واسطه و پیام رسان رسیده است و او كلام شما را برای مخاطب خود نقل می كند.

انسانهای عادی به بركت وجود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و وساطت ایشان كلام الهی را می شنوند و آن را تلقّی می‌كنند

امّا گاهی ممكن است بین شما و مخاطب پیامتان، وسیله و دستگاهی مانند بلندگو قرار دهید و صدای خود را مستقیماً

قرآن کریم

به او برسانید. در این صورت، كلام خود شماست كه توسط آن وسیله به گوش و دل مخاطب می رسد، البته این تشبیه فقط برای تقریب بعضی از مطالب به ذهن است وگرنه بین مثال و ممثّل فرق وافر است؛ زیرا حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) كه واسطه است كاملاً از وحی آگاه است و به مراتب بیش از جامعه اسلامی كه مرحله‌ی‌ نازل وحی را دریافت می‌نمایند از آن بهره‌مند می‌باشد. امّا در جریان بلندگو و مانند آن، هرگز آن وسیله مظهر متكلّم نبوده و معارف كلام وی را ادراك نمی نماید.

تلقّی جامعه اسلامی از رسالت نیز به این صورت است؛ یعنی قلب مطهّر حضرت رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و زبان مقدّس او كانال وحی است، نه چیزی را كتمان می كند چون "و ما هو علی الغیب بضنین"1 بخیل نیست كه وحی را كتمان كند و نه غیر از وحی چیزی می گوید، چون "وما ینطق عن الهوی" و آنچه كه می گوید و تلاوت می كند، عین همان است كه نازل می شود و نطق و تكلّم الهی است. "إن هو الاّ وحْی یُوحی".

در مباحث گذشته به تفصیل درباره‌ی‌ اقسام وحی و آیه‌ی‌ كریمه‌ی‌ "وما كان لبشر أن یكلّمه الله الاّ وحیا أو من وراء حجاب أو یرسل رسولاً فیوحی بإذنه ما یشاء انّه علی حكیم"2 سخن گفته شد و درباره‌ی‌ قسم سوم وحی، كه خدای سبحان آن را با "أو یرسل رسولاً فیوحی بإذنه ما یشاء" بیان فرموده، گفته شد كه یك قسم از وحی توسّط رسول الهی و فرشته‌ی‌ وحی صورت می گیرد.

گفتنی است كه كلمه "رسولاً" در آیه‌ی‌ مذكور مطلق است و می تواند علاوه بر رسول مَلِكی و فرشته، شامل رسول بشری نیز بشود و كلمه‌ی‌ "یوحی" نیز اطلاق دارد و اختصاصی به وحی تشریعی ندارد و شامل كلام تسدیدی و تأییدی می شود، زیرا گاهی با كلام خداوند تأیید غیبی حاصل می‌شود و كلمه‌ی‌ "لبشرٍ" نیز در صدر آیه مطلق است و نسبت به انسانهای غیر پیامبر نیز شمول دارد.

این آیه با این ویژگیها می‌تواند دلالت كند كه انسانهای عادی به بركت وجود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و وساطت ایشان كلام الهی را می شنوند و آن را تلقّی می كنند.

آیت الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم

تنظیم : گروه دین و اندیشه تبیان - عسگری


(1) سوره‌ی‌ نحل، آیه‌ی‌ 44.

(2) سوره‌ی‌ نساء، آیه‌ی‌ 174.

(3) سوره‌ی‌ نساء، آیه‌ی‌ 122.