تبیان، دستیار زندگی
روایتگری یعنی دمیدن روح تازه در جسم انسان‌ها، به این نحو كه یك روایتگر كاروان‌های راهیان نور با استفاده از قرار گرفتن در فضای مقدس جبهه‌ها، با دادن اطلاعات و آگاهی به
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ملاک گزینش راویان نور

گفت‌وگو با یوسف اوغلی، راوی كاروان‌های راهیان نور

راهیان نور

روایتگری یعنی دمیدن روح تازه در جسم انسان‌ها، به این نحو كه یك روایتگر كاروان‌های راهیان نور با استفاده از قرار گرفتن در فضای مقدس جبهه‌ها، با دادن اطلاعات و آگاهی به شنونده، تأثیر این محیط مقدس را دو چندان كرده و باعث تغییر نگرش زائر می‌‌شود


راوی باید دلسوز ارزش‌ها باشد

تماس برقرار شد و صدایی كه لهجه شیرین آذری در خود داشت، خبر از همصحبتی‌‌مان با یك راوی كاروان‌های راهیان نور را می‌‌داد. یوسف اوغلی، رزمنده‌ای از مشكین‌شهر استان اردبیل است، كه قرار بود در یك تماس تلفنی با هم از نقش راویان در این كاروان‌ها بگوییم و بشنویم آنچه را كه یك راوی در سینه داشت.

 معرفی خود راوی از زبان خودش

یوسف اوغلی هستم متولد 1345 در مشكین شهر، اولین بار سال 63 به جبهه رفتم و جسته و گریخته تا آخر جنگ در جبهه‌ها حضور داشتم. هم اكنون در زادگاهم زندگی می‌‌كنم و از سال 80-79 روایتگری جنگ را شروع كردم.

اگر اشتباه نكنم سال 79 كاروان‌های راهیان نور هنوز رونق نگرفته بودند، چطور از آن موقع روایتگری را آغاز كردید؟

بله. آن موقع هنوز زائران مناطق جنگی به صورت رسمی و در قالب كاروان‌های راهیان نور به منطقه اعزام نمی‌‌شدند. ما نیز به صورت خودجوش به همراه عده‌ای از دوستان و آشنایان برای بازدید از مناطق جنگی رفته بودیم كه طی راه سؤالاتی برای اعضای جوان‌تر كاروان پیش آمد و از همان موقع این احساس در من شكل گرفت كه باید پاسخی به این سؤالات بدهم. خوب یادم می‌‌آید كه در داخل اتوبوس 40-30 نفر نشسته و همگی منتظر بودند تا كسی برای‌شان توضیحاتی از مناطق بازدید شده بدهد، من هم برخاستم و كار روایتگری را از همان موقع شروع كردم.

به طور رسمی از كی راوی كاروان‌های راهیان نور شدید؟

از سال 84 كه كاروان‌های راهیان نور به صورت رسمی كار خود را آغاز كردند، من هم فرصت را مغتنم شمرده و راوی این كاروان‌ها شدم.

با توجه به حضور چندین ساله‌تان در این كاروان‌ها، كار راوی‌ها در طول زمان چه تغییراتی كرده است؟

عمده‌ترین تغییر در خصوص ماهیت سؤال‌هایی است كه از ما پرسیده می‌‌شود. اوایل سؤال‌ها بیشتر در مورد وقایع روی داده در عملیات‌ها بود و اكنون سؤال‌ها عمق و دامنه بیشتری یافته و مسائل اعتقادی و تحلیلی را نیز در بر می‌‌گیرند. به طور مثال سؤال پیرامون چرایی ادامه جنگ در بعد از فتح خرمشهر و مواردی از این دست از جمله سؤالاتی هستند كه غالباً جوان‌ها و قشر تحصیلكرده یعنی دانشجوها طرح می‌‌كنند. در این بین نیز عده‌‌ای بدون غرض در پی پاسخ سؤالات پیش آمده هستند و عده‌ای نیز با هدف تشویش فضا ایرادهای بی‌اساسی را طرح می‌‌كنند.

روایتگری یعنی دمیدن روح تازه در جسم انسان‌ها، به این نحو كه یك روایتگر كاروان‌های راهیان نور با استفاده از قرار گرفتن در فضای مقدس جبهه‌ها، با دادن اطلاعات و آگاهی به شنونده، تأثیر این محیط مقدس را دو چندان كرده و باعث تغییر نگرش زائر می‌‌شود

مورد خاصی هم از این افراد مغرض در ذهن دارید؟

بله، یك مورد همان موضوع چرایی ادامه جنگ بعد از سال 61 بود كه تقریباً از چند سال پیش باب شده بود و به طور مرتب از ما پرسیده می‌‌شد. به تجربه دریافته‌ام كه تكرار یك سؤال و جوی كه در زمانی خاص ایجاد می‌‌شود، هدایت شده است و از منشأ خاصی نشأت می‌‌گیرد. چنین سؤال‌ها و ایجاد تشكیكاتی هر از گاهی به وجود می‌‌آید و ما هم باید آمادگی خود را برای پاسخگویی به آنها حفظ كنیم.

این آمادگی چطور به دست می‌‌آید؟

مسلماً یك راوی باید با شرایط زمان پیش برود و با مطالعه و افزودن آگاهی خود برای مقابله با این گونه جوسازی‌ها و انحرافات فكری آماده باشد. البته این را هم بگویم كه خیلی از جوانان ما با شرایط زمان جنگ آشنایی ندارند و افراد مغرض نیز از همین عدم آگاهی آنها برای طرح شكیات خود استفاده می‌‌كنند. مسلماً وقتی ما به جوان‌ها توضیح می‌‌دهیم كه جبهه‌های جنگ تنها منحصر به مرز شلمچه نبود و بعد از سال 61 نیز نیروهای عراقی در قسمت‌های دیگری از مرز حضور داشتند، خود به خود جوان می‌‌فهمد كه اتمام جنگ در آن مقطع زمانی خیلی هم كار راحتی نبوده است.

در یك جمله تعریف روایتگری از منظر شما چیست؟

روایتگری یعنی دمیدن روح تازه در جسم انسان‌ها، به این نحو كه یك روایتگر كاروان‌های راهیان نور با استفاده از قرار گرفتن در فضای مقدس جبهه‌ها، با دادن اطلاعات و آگاهی به شنونده، تأثیر این محیط مقدس را دو چندان كرده و باعث تغییر نگرش زائر می‌‌شود. كار یك راوی به نوعی امر به معروف و نهی از منكر است. همه می‌‌دانیم كه امر كردن به كارهای خوب و نهی انسان از كارهای بد نتیجه‌ خوبی در بر خواهد داشت. پس كار یك راوی نیز در جهت سوق دادن جامعه به سوی كارهای نیك و نهی آن از كارهای بد است.

با چنین تعریفی از روایتگری، آیا كاستی‌هایی در این خصوص می‌‌بینید؟

یك ایراد مهم در بحث روایتگری عدم تداوم آن در طول سال است. اگر كار ما یك كار ارزشی و آگاه كردن جوانانمان است، پس چرا باید كاروان‌های راهیان نور در سال تنها یك ماه و آن هم از 15 اسفند تا 15 فروردین به مناطق عملیاتی اعزام شوند؟ پیشنهاد من این است كه از وجود راوی‌ها در اردوها، دانشگاه‌ها، مدارس، نشست‌ها و گردهمایی‌های مختلف استفاده شود و آن را محدود به زمان خاصی نكنیم.

به عنوان یك راوی با سابقه چه ویژگی‌هایی را برای یك راوی كاروان‌های راهیان نور در نظر می‌‌گیرید؟

به نظر من مهم‌ترین ویژگی یك روای این است كه دلسوز ارزش‌ها باشد و بتواند در انتقال و پاسداشت این ارزش‌ها نقش خوبی ایفا كند. با چنین خصوصیاتی یك راوی حتماً نباید خود در جنگ حضور داشته باشد، مهم این است كه معتقد به حفظ ارزش‌های دفاع مقدس و نظام اسلامی باشد و در این راه از جان مایه بگذارد. با توجه به اینكه با گذشت زمان احتیاج به ورود جوان‌ترها به این عرصه احساس می‌‌شود، هم اكنون جوانان خوبی داریم كه به نحو احسن از عهده روایتگری جنگ برمی‌‌آیند.

راوی باید از جنس جنگ باشد

آسیب شناسی اردوهای راهیان نور

شهید ضابط،راوی نور

جنگ به روایت یک راوی نام آشنا

جوان آنلاین

بخش هنرمردان خدا