امام ومدیریت زمان
اوقات با بركت
حضرت على(ع) در وصيت خود به بستگان و تمام كسانى كه توصيه آن امام بدانها مىرسد، فرمودهاند: «اوصيكما و جميع ولدى و اهلى و من بلغه كتابى بتقوى اللّه و نظم امركم؛(1) من شما را و تمام فرزندان و خاندانم و كسانى را كه اين وصيت نامه به آنان خواهد رسيد به پرهيزگارى و نظم امور خودتان وصيت مىكنم.»
امام خمينى كه در نسب و سيره، وارث راستين انبياء و اولياء بود اين دو توصيه اميرالمؤمنين (ع) را به تمام معنا در زندگى فردى،اجتماعى، سياسى، علمى و آموزشى خود به نحو احسن پياده كرد و براى تمامى ساعات شبانه روز خويش برنامهاى خاص داشت. مطالعه، عبادت، دعا و نيايش، ملاقاتها، رسيدگى به امور مسلمانان جهان، استراحت، اوقات فراغت، امور شخصى و خانوادگى، ارتباط با شخصيتها، حالات عاطفى و برخوردهاى خانوادگى همه برنامه ريزى شده و زمانى روشن و معين داشتند و همين استفاده صحيح و اصولى و حساب شده از اوقات موجب گرديده بود كه امام از تمامى لحظههاى عمر پربركت خويش به نحو شايستهاى بهره گيرند. حضرت على(ع) فرمودهاند: «للمتّقى ثلاث علاماتٍ: اخلاص العمل و قصر الامل و اغتنام المهل؛(2) پرهيزگار سه نشان دارد: اخلاص در عمل، كوتاهى در آرزو و بهره گرفتن از فرصتهاى پيش آمده.» و نيز آن امام متقين متذكر گرديدهاند: «الفرصة تمرّ مرّ السّحاب فانتهزوا فرص الخير؛(3) فرصت همچون ابر مىگذرد پس فرصتهاى خوب را غنيمت شماريد.» از آنجا كه امام اين دستورالعملهاى ارزشمند را نصب العين خويش قرار داد در كار و تلاش هرگز خستگى را ملاقات نمىكردند و همواره مىكوشيدند تا انبوهى از فعاليتها با نظم و تدبير و در فرصتهاى مقتضى انجام پذيرد، از اين جهت هيچ مسئلهاى را مشكل نمىديدند و تمامى دشوارىها به نظرشان آسان مىآمد. كسى نشنيده است كه ايشان بگويد چنان برنامهاى دچار صعوبت بوده و نمىتوان آن را انجام داد البته در برابر مشكلات ضمن انديشه و تفكر براى گرهگشايى آنها، با بصيرت كامل به خداوند توكّل داشتند و مدام مىگفتند: چيزى نيست ان شاء اللّه بر طرف مىگردد.(4)
گامهاى منظم
امام مقيد بودند سرساعت مقرر از بستر خواب يا استراحت بلند شوند و به امور مربوطه رسيدگى كنند. دقت داشتند در وقت معين غذا بخورند يا بخوابند. اگر كارى داشتند يا با فردى قرارى مىگذاشتند به هيچ عنوان زمان وعده را به عقب يا جلو نمىافكندند. آن قدر دقيق و منظم بودند كه اگر واقعاً بنا بود براى صرف غذا بيايند با پنج دقيقه تأخير، اهل خانه نگران مىشدند و با خود نجوا مىنمودند آيا دليل تأخير آقا چه بوده است؟ همه بى اختيار چشمها را متوجه اتاق محل اقامت امام مىنمودند تا دليل اين دير كردن را كشف كنند آن وقت مشاهده مىنمودند به عنوان نمونه كسى خدمتشان رسيده و سؤالى از ايشان كردهاند كه امام براى پاسخگويى لحظاتى با تأخير رسيدهاند.(5)
از آن ساعت كه امام از بستر خواب بر مىخاستند هيچ وقت بدون آينده نگرى و بى برنامه زندگى نكردند. اطرافيان نيز بر اساس دقت و نظم امام، برنامههاى خود را منظم مىنمودند و مىدانستند چه موقعى نزد آقا بروند، خود را مهيّا مىنمودند كه درست زمان استراحت آقا ايشان را زيارت كنند. به هيچ عنوان اجازه نداشتند هنگام عبادت، مطالعه و امور ديگر به محضر امام بروند. امام در آن موقع مقيد بودند حدود بيست دقيقه قدم بزنند و اين ورزش را هنگام صبح و عصر انجام مىدادند. در اين هنگام افراد مىتوانستند نزد امام بروند سؤالى بكنند، جوابى بشنوند و احوال ايشان را جويا شوند.(6)
پياده روى و قدم زدن امام مشهور است و از ايّام نوجوانى آن را ترك نكردهاند، در دوران جوانى اغلب روزها همراه دوستان قدم زنان به سوى باغهاى اطراف قم مىرفتند و ضمن تفريح سالم و نشاط بخش و مشاهده طراوت و سرسبزى طبيعت و شكوفايى گياهان، با يكديگر مباحثه مىكردند. بيشتر ايام تا بعدازظهر بيرون بودند و از هواى باز و سالم استفاده مىنمودند. در ايام جوانى بين طلبهها و ديگر اقشار رواج يافته بود كه حاج آقا روح اللّه هر روز صبح زود بعد از اقامه نماز و تعقيبات تا طلوع آفتاب جنب خانه خود يا در زمينهاى پشت باغ مشغول قدم زدن هستند. خانه امام در محله يخچال قاضى قم واقع بود كه در مجاورت آن باغ انار و انجير قرار داشت.
ايشان پس از كسب اجازه از صاحب باغ در فصول تابستان و زمستان صبحها در اين باغ و زمين هموار بعد از آن تا طلوع خورشيد قدم مىزد.(7)
در قيام 15 خرداد 1342 ه. ش كه امام را مأموران رژيم پهلوى دستگير نمودند و به تهران بردند ايشان را مدت نوزده روز در محلى نگه داشتند سپس به مدت بيست و چهار ساعت به يك سلول انفرادى انتقال دادند كه خود امام در اين باره فرمودهاند: طول آن اتاق چهار قدم و نيم بود و من طبق روال همه روزهام سه تا نيم ساعت در آنجا قدم زدهام و بدين گونه ايشان در چنين فضاى محبوس، كوچك و تاريكى با برنامه ريزى دقيق ورزش خود را چون هميشه انجام دادند و چنين محدوديت و حصرى مانع آن نگرديد.(8)
امام در هنگام انجام همين فعاليت به ظاهر جزئى و كم اهميت چندين كار ديگر را انجام مىدادند: به سلامتى خود فكر مىكردند، تجديد قوا مىنمودند، برخى روزنامهها و جرايد را از نظر مىگذرانيدند، ذكر مىگفتند و براى برخى امور انديشه نموده و برنامه ريزى مىكردند.
يكى از اشخاصى كه در نجف اشرف با امام در ارتباط بود از نظر وضع مزاجى دچار مشكلاتى شد و به كوشش عدهاى از دوستان براى معالجه به انگلستان رفت. دكتر معالج پس از بررسىهاى لازم گفت وى بيمارى خاصى ندارد امّا به دليل مطالعه زياد دچار فشار روانى و مغزى زيادى شده و اين عارضه بر اندامهاى ديگر چون قلب، ريه، كبد، استخوان و... اثر منفى گذاشته است. ذهن و فكر هم استراحت مىخواهد و چون اين امكان برايش فراهم نگردد كار ديگر اعضاء را دچار اختلال مىكند. بهتر است كمتر كار فكرى كنيد و هر روز پياده روى بنمائيد. هرچه قدر بيشتر راه برويد، حالتان مساعد شده و سلامتى خود را زودتر باز مىيابيد. وى مىگويد چون به نجف رفتم و اين ماجرا را براى امام بيان كردم ايشان نحوه تشخيص پزشك و شيوه درمان او را، تحسين نمودند و گفتند بسيار خوب است چون نظرشان را جويا شدم، پرسيدم آقا شما حاضريد صبحها در خدمتتان باشم و با هم راه برويم؟ فرمودند: كار خوبى است گفتم: پس اجازه مىدهيد فردا ماشين بياورم؟ فرمودند صبر كنيد فردا به شما مىگويم: فردا شب كه خدمتشان رفتم، فرمودند من قدم زدن را آغاز كردهام، پرسيدم كجا؟ جواب دادند: روى پشت منزل محل اقامت و آنجا روزى نيم ساعت پياده روى مىكنم! اين ماجرا مربوط به سه دهه قبل است و چون ايشان به پاريس رفتند اين روش را قطع نكردند. آية اللّه اشراقى(ره) گفته است: به آقا گفتيم پليس فرانسه ناراحت است و نگران آن هستند كه مبادا در هنگام قدم زدن شما نتوانند امنيت لازم را برايتان فراهم سازند. امام فرمودند: آنها به وظيفه خود عمل كنند و من هم كارم را انجام مىدهم و دست از برنامه روزانه قدم زدن خود برنداشتند.(9) يكى از نويسندگان معاصر مىگويد هنگامى كه امام دچار ناراحتى قلبى شدند و ايشان را از قم به تهران آوردند و در بيمارستان قلب بسترى كردند، روزى امام از پنجره به زمين پوشيده از برف بيمارستان نگريستند و گفتند اگر پزشك اجازه مىداد مىخواستم قدرى روى اين برفها راه بروم. اصرار امام را بر پياده روى مىدانستم ولى چون در سال 1347 ه.ش به نجف رفتم و خدمت ايشان رسيدم مشاهده كردم حياط خانه ايشان بيش از بيست متر مربع مساحت ندارد چگونه امام در آن فضاى كوچك در چنين هواى گرمى به قدم زدن مىپردازد تا آن كه متوجه شدم براى عملى شدن اين برنامه از پشت بام استفاده مىكنند.(10) البته سقف بامهاى نجف به گونه اى ساخته شده كه به خانههاى مجاور راه ندارد، زيرا اطرافش ديوار است. معمولاً برخى دعاها را در اوقاتى كه قدم مىزدند مىخواندند و لعن و سلام زيارت عاشورا را در اين حال زمزمه مىنمودند.
تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه
منبع پاسدار اسلام >> شماره ( 282 ) نویسنده : غلامرضا گلى زواره
پىنوشتها:
1. نهج البلاغه، نامه 47.
2. غررالحكم و درالكلم، حديث 737.
3. نهج البلاغه، حكمت 21.
4. روزنامه اطلاعات، شماره 21745.
5. پابه پاى آفتاب، ج 1، ص 115.
6. مجله سروش، شماره 476.
7. امام خمينى در آيينه خاطرهها، على دوانى، ص 56.
8. مجله پاسدار اسلام، شماره 24، آذر 1362، خاطرات محمد بروجردى، ص 61.
9. پابه پاى آفتاب، ج 3، ص 264 - 263.
10. امام خمينى در آينه خاطرهها، ص 57 - 56.