تبیان، دستیار زندگی
مرحوم مفید از ابن‌قولویه به سندش از خیران اسباطی روایت کرده که گفت: در مدینه به نزد امام هادی (علیه‌السلام) رفتم، به من فرمود از واثق چه خبر داری؟ گفتم: قربانت گردم او سلامت بود و من اخیراً او را دیده‌ام. ده روز است که من از او جدا شده‌ام. حضرت فرمود: مرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگرش عباسیان به فعالیتهای امام هادی (علیه‌السلام)

شهادت امام هادی علیه السلام، سامراء

بعد از شهادت امام جواد (علیه‌السلام) فرزند بزرگوارش امام علی النقی جانشین پدر خود گردید. طبق مآخذ امامیه، اکثریت پیروان امام جواد (علیه‌السلام) امامت و جانشینی امام هادی (علیه‌السلام) را که در آن زمان هفت ساله بود، پذیرفتند و کمی سن آن حضرت در رسیدن به امامت مشکلی برای وی ایجاد نکرد، زیرا پدرش نیز در همین سن به امامت رسیده بود، در عین حال تعداد کمی از پیروان امام جواد (علیه‌السلام) امامت پسرش موسی را مورد تأیید قرار دادند، اما پس از اندک زمانی به پیکره اصلی امامیه پیوستند و امامت امام هادی را پذیرفتند.1

از امامت امام هادی هفت سال در دوران خلافت معتصم عباسی سپری شد و معتصم در سال 227 هجری درگذشت و در آن موقع امام علی النقی چهارده ساله بود پس از معتصم پسرش واثق به خلافت رسید و مدت دوازده سال از امامت علی النقی (علیه‌السلام) که گذشت واثق در سال 232 هجری پس از پنج سال و شش ماه و شش روز از دنیا رفت2 و پس از آن خلافت به متوکل رسید.

مرحوم مفید از ابن‌قولویه به سندش از خیران اسباطی روایت کرده که گفت: در مدینه به نزد امام هادی (علیه‌السلام) رفتم، به من فرمود از واثق چه خبر داری؟ گفتم: قربانت گردم او سلامت بود و من اخیراً او را دیده‌ام. ده روز است که من از او جدا شده‌ام. حضرت فرمود: مردم مدینه می‌گویند: واثق مرده؟ گفتم: من از همه کس دیدارم به او نزدیکتر است؟ فرمود: مردم مدینه می‌گویند او مرده، و چون فرمود: مردم می‌گویند دانستم که مقصودش از مردم خود آن جناب است سپس فرمود: جعفر چه کرد؟(مقصود جعفر بن معتصم، متوکل عباسی است) گفتم او در زندان به بدترین حالات بسر می‌برد، گوید: فرمود: آگاه باش که او هم اکنون خلیفه است، سپس فرمود: ابن زیات (وزیر واثق) چه شد؟ گفتم: مردم پشتیبانش بودند و فرمان، فرمان او بود. این قدرت برای او شوم بود سپس خاموش شد و فرمود: بناچار مقدرات و احکام خدا باید جاری شود ای خیران، واثق مرد و متوکل به جای او نشست و ابن‌زیات هم کشته شد. عرض کردم: چه وقت قربانت گردم؟! فرمود: شش روز پس از این که تو بیرون آمدی.3

با این که معتصم و واثق مقابل فعالیت‌های امام هادی را گرفته بودند ولی باز هم بیش از خلیفه قبلی مأمون و خلیفه بعدی متوکل، علویان را تحمل می‌کردند، بنا به نقل ابوالفرج اصفهانی اعقاب علی‌بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) و خویشان نزدیک آنها (طالبیون) در سامرّا جمع شدند و در آنجا بود که واثق به ایشان حقوق پرداخت کرد4 و همچنین طبق روایت یعقوبی واثق مالهای بسیاری در مکه و مدینه و دیگر شهرها بر هاشمیان و سایر قریش تقسیم نمود5 و نیز بنا به روایت ابن طقطقی چون واثق به خلافت رسید عموزادگان خود طالبیین را مورد احسان و نیکی قرار داد.6

امام هادی (علیه‌السلام) در زمان واثق در مدینه بود و جاذبه امامتش مردم را از اطراف به مدینه می‌کشید و امام جز تشریح و توضیح فقه امامیه کاری نداشت.

در این مرحله، امامیه تلاش‌های خود را در سازماندهی فعالیت‌های پیروان خویش متمرکز ساخته بودند.

هدهدی، گروه دین و اندیشه تبیان


1- اشعری، المقالات و الفرق، ص 99.

2- مجمل التواریخ و القصص، ص359 .

3- مفید، ارشاد، ص 309.

4- المقالات و الفرق، ص 396.

5- یعقوبی، ج2، ص483.

6- تاریخ الفخری، ص 176.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.