ترجمه قرآن ارفع در ترازوی نقد
این ترجمه در سال 1381 توسط انتشارات فیض كاشانى در 5200 نسخه به چاپ رسیده است. مزیت این ترجمه در روانى عبارات و خوشخوانى آنهاست. عبارات آن بسیار ساده و بىپیرایه و قابل فهم عموم است و هر كس مىتواند به راحتى از این ترجمه استفاده كند و مترجم محترم در این راه توفیق خوبى حاصل كرده است. از نظر حروفچینى و چاپ نیز در حد مطلوب است، به ویژه آنكه شماره آیات در ترجمه سر سطر آورده شده و كار خواننده را آسانتر كرده است.
اما معایب و ایرادات آن هم كم نیست؛ اولاً فاقد مقدمه یا مؤخره مترجم است؛ از این رو نمىتوان از روش كار وى آگاه شد.
ثانیاً هیچ گونه شرح و توضیحى ـ ولو در موارد ضرورى ـ داده نشده، لذا ممكن است خوانندگان گرامى درباره برخى آیات دچار شبهه شوند. بدیهى است كه ترجمه صِرف بسیارى از آیات قرآن كریم بدون توضیحات لازم، چه در مسائل فقهى و چه در مسائل كلامى، ایجاد شبهه مىكند و در موارد تاریخى نیز موجب ابهام مىگردد كه باید ابهامها زدوده شود.
ثالثاً بىدقتىهاى فراوانى در آن به چشم مىخورد كه در یك نگاه اجمالى حدود 40 مورد از اشتباهات غیر قابل گذشت در نظر آمد كه اكنون به 30 مورد از آنها اشاره مىشود:
1. بقره، 106: مَا نَنسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَیْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا .... «هیچ حكمى را محو نمىكنیم و یا متروك نمىسازیم، مگر آنكه بهتر از آن یا همانندش را جایگزین آن مىنماییم».
در این آیه «ما» در «ما ننسخ» كه شرطیه است «ما»ى نافیه گرفته شده و براى اصلاح معناى آیه یك «الاّ» (مگر) كه در آیه نیست در ترجمه افزوده گشته است.
2. بقره، 187: عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَكُمْ ... «خداوند مىدانست كه شما دلهاى خویش را به خیانت وامىدارید... و بخورید و بیاشامید تا از طلوع صبح رشته سپید از رشته سیاه براى شما آشكار گردد».
اولاً «انفسكم» به «قلوبكم» ترجمه شده و صحیح آن چنین است: «خداوند مىدانست كه شما (به سبب نزدیكى با همسرانتان در شبهاى ماه رمضان) به خود خیانت مىورزید...».
ثانیاً اشتباه برخى از مترجمان تكرار شده و «الخیط الابیض من الخیط الاسود» كه مراد خط سپید فجر از خط سیاه شب است، به تشخیص رشته سپید از رشته سیاه در روشنایى فجر، ترجمه شده است.
3. بقره، 188: وَتُدْلُواْ بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ «... و براى خوردن قسمتى از مال مردم به گناه بخشى از آن را نزد حكام جور مىفرستید...» در اینجا «تدلوا» كه عطف به «لاتأكلوا» و فعل نهى است، به صورت «تدلون» ترجمه شده، یعنى «نفرستید» به «مىفرستید».
4. نساء، 33: وَلِكُلٍّ جَعَلْنَا مَوَالِیَ مِمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ ... «براى همه وارثان از میراث پدر و مادر و نزدیكان سهمى قرار دادهایم».
در اینجا معلوم نیست كه كلمه «سهمى» را از كجا آوردهاند؟ و كلمه «موالى» هم ترجمه نشده است و شاید «سهمى» را ترجمه «موالى» قرار داده است! در صورتى كه این آیه را دو گونه مىتوان ترجمه كرد:
الف) و براى هر مالى كه پدر و مادر و نزدیكان به جاى نهند وارثانى قرار دادهایم.
ب) و براى هر میتى نسبت به مالى كه به جاى نهد وارثانى قرار دادهایم كه آنها پدر و مادر و نزدیكانند.
5. مائده، 62: وَتَرَى كَثِیرًا مِّنْهُمْ یُسَارِعُونَ فِی الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ... «و مىبینى كه بسیارى از آنها در انجام گناه و دشمنى و خوردن مال حرام بر یكدیگر سبقت مىگیرند...».
در اینجا «یسارعون» (پیش مىتازند) به صورت «یتسارعون» و «یتسابقون» (بر یكدیگر سبقت مىگیرند) ترجمه شده است. منظور آیه این كه لازم نیست با یكدیگر مسابقه دهند و بر یكدیگر سبقت گیرند، بلكه هر یك بدون توجه به دیگرى به سوى این كار پیش مىتازد.
6. مائده، 63: لَوْلاَ یَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ ... «اگر علماى یهود و نصارا آنها را از سخنان گناه و حرامخوارى مانع نمىشوند چه بدعمل مىكنند». در اینجا «لولا» كه براى تحضیض و به معناى «چرا نهى نمىكنند» است، لولاى شرطیه و امتناعیه به معناى «اگر نهى نمىكنند» گرفته شده است.
7. انعام، 30: وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُواْ عَلَى رَبِّهِمْ ... «و اگر ببینى آنها را در آن هنگام كه در پیشگاه پروردگارشان ایستادهاند...». در این آیه «وُقِفُوا» فعل مجهول (بازداشت شدهاند) به صورت وَقَفُوا فعل معلوم (ایستادهاند) ترجمه شده است.
8. انعام، 108: وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ ... «به آنانى كه غیر خدا را مىخوانند ناسزا نگویید تا آنان از روى دشمنى و نادانى به خداوند ناسزا گویند». در اینجا «الذین» كه به بتها برمىگردد و در واقع مفعول «یدعون» است، به مشركان برگردانده شده و در واقع فاعل «یدعون» قرار داده شده است. معناى صحیح آیه چنین است: «به آنهایى كه مشركان به جاى خدا مىخوانند (یعنى به معبودهاى مشركان) ناسزا نگویید تا آنان نیز از روى دشمنى و نادانى به خداوند (كه معبود شماست) ناسزا نگویند».
9. اعراف، 156: إِنَّا هُدْنَـا إِلَیْكَ «ما به سوى تو هدایت یافتهایم». «هدنا» كه از «هود» است(بازگشتیم) به صورت «هدینا» كه از «هدى» است (هدایت یافتهایم) ترجمه شده است.
10. یوسف، 41:یَا صَاحِبَیِ السِّجْنِ «اى هم زندانىهاى من». این اشتباه در بسیارى از ترجمهها رخ داده كه یاى تثنیه به جاى یاى متكلم دانسته شده و كلمه «مَن» اضافه گردیده است، در حالى كه در اصل «یا صاحبین السجن» بوده كه نون تثنیه در حالت اضافه حذف گردیده و «یا صاحبى السجن» شده است. بنابراین «اى دویار زندانى» صحیح است.
ادامه دارد ....
نویسنده: حسین استاد ولى
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان