تبیان، دستیار زندگی
مسابقات قهرمانی باشگاه ها بود. سال پنجاه و پنج. مقام اول مسابقات، هم جایزه نقدی می گرفت و هم به انتخابی کشور می رفت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پوریای ولی

شهید ابراهیم هادی

مسابقات قهرمانی باشگاه ها بود. سال پنجاه و پنج. مقام اول مسابقات، هم جایزه نقدی می گرفت و هم به انتخابی کشور می رفت. ابراهیم در اوج آمادگی بود. هر کس یک مسابقه از او می دید این مطلب را تایید می کرد. حریف پایانی او محمود( ک ) بود، وقتی وارد تشک شدند، حریف او چیزی به ابراهیم گفت که متوجه نشدم. بعد هم جایی در بالای سالن بین تماشاگرها به او نشان داد. من هم بر گشتم و نگاه کردم. دیدم پیرزنی تنها، تسبیح به دست، بالای سکوها نشسته. نفهمیدم چه گفتند و چه شد. اما ابراهیم خیلی بد کشتی گرفت و نهایتا کشتی را باخت. با عصبانیت سمت ابراهیم آمدم. داد زدم و گفتم: این چه وضع کشتی گرفتن بود. ابراهیم خیلی آرام و با لبخند همیشگی گفت: اینقدر حرص نخور! موقع خارج شدن از سالن کشتی حریف ابراهیم من را صدا زد و گفت شما دوست ابراهیم هستید، گفتم بله، بی مقدمه گفت عجب رفیق با مرامی دارید. من قبل از مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما می خورم، اما هوای ما رو پیش مادر و برادرام که بالای سالن نشسته اند داشته باش و مارو ضایع نکن. مانده بودم چه بگویم با خود فکر می کردم و بیاد پوریای ولی و به یاد تمرینهای سختی که ابراهیم در این مدت تحمل کرده بود افتادم .

کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی

برای خرید اشتراک کتاب کلیک کنید.

تنظیم: آقایی


برای خرید کتب دفاع مقدس کلیک کنید.

برای خرید کتب خانواده کلیک کنید.

برای خرید از فروشگاه اینترنتی کلیک کنید.