بياني از امام خمینی(ره) راجع به اختيارات ولايت فقيه:
«اين توهم که اختيارات حکومتي رسول اکرم (ص) بيشتر از حضرت امير (ع) بود، يا اختيارات حکومتي حضرت امير(ع) بيش از فقيه است باطل و غلط است. البته فضائل حضرت رسول اکرم (ص) بيش از همه عالم است؛ و بعد از ايشان فضائل حضرت امير (ع) از همه بيشتر است؛ لکن زيادي فضائل معنوي اختيارات حکومتي را افزايش نمي دهد. همان اختيارات و ولايتي که حضرت رسول و ديگر ائمه ، صلوات الله عليهم در تدارک و بسيج سپاه داشتند ، تعيين ولات و استانداران، گرفتن ماليات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختيارات را براي حکومت فعلي قرار داده است؛ منتها شخص معيني نيست روي عنوان " عالم عادل" است.
وقتي مي گوييم ولايتي را که رسول اکرم (ص) و ائمه (صلوات ا... عليهم) داشتند، بعد از غيبت، فقيه عادل دارد؛ براي هيچ کس اين توهم نبايد پيدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه (عليهم السلام) و رسول اکرم(صلوات ا... عليه) است. زيرا اينجا صحبت از مقام نيست، بلکه صحبت از وظيفه است. ولايت يعني حکومت و اداره کشور و اجراي قوانين شرع مقدس، يک وظيفه سنگين و مهم است؛ نه اينکه براي کسي شان و مقام غير عادي بوجود بياورد و او را از حد انسان عادي بالاتر ببرد. به عبارت ديگر، "ولايت" مورد بحث، يعني حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصوري که خيلي از افراد دارند، امتياز نيست بلکه وظيفه اي خطير است... مثلا يکي از اموري که فقيه متصدي ولايت آن است اجراي حدود است. آيا در اجراي حدود بين رسول اکرم(ص) و امام و فقيه امتيازي است؟ يا چون رتبه فقيه پائين تر است بايد کمتر بزند؟...
جمهوري اسلامي يعني احكام اسلام، بايد احكام، احكام اسلام باشد. اين حرفهايي كه ميزنند كه خير اگر چنانچه ولايت فقيه درست بشود ديكتاتوري ميشود اينها از باب اين است كه ولايت فقيه را نميفهمند چيست؟ [ميگويند] ولايت فقيه نبايد بشود براي اينكه بايد حكومت ملّت باشد. اينها ولايتفقيه را اطلاع بر آن ندارند مسائل اين حرفها نيست ولايت فقيه ميخواهد جلوي ديكتاتوري را بگيرد نه اينكه ميخواهد ديكتاتوري كند. اينها از اين ميترسند كه مبادا جلو گرفته بشود، جلوي دزديها را ميخواهد بگيرد. اگر رئيسجمهور با تصويب فقيه باشد با تصويب يك نفري كه اسلام را بداند چيست، درد براي اسلام داشته باشد، اگر درست بشود نميگذارد اين رئيسجمهور يك كار خطا بكند و اينها اين را نميخواهند. اينها اگر يك رئيسجمهور غربي باشد همة اختيارات را دستش بدهند هيچ مضايقهاي ندارند و اشكالي نميكنند؟ اما اگر يك فقيهي كه يك عمري را براي اسلام خدمت كرده علاقه به اسلام دارد با آن شرايطي كه اسلام قرار داده است كه نميتواند يك كلمه تخلف بكند [اشكال ميكنند] اسلام دين قانون است. پيغمبر هم خلاف قانون نميتوانست بكند، نميكرد هم، البته نميتوانست هم بكند.خدا به پيغمبر ميگويد كه اگر يك حرف خلاف بزني رگ و تينت [رگ گردنت] را قطع ميكنم. حكم قانون است. غير از قانون الهي كسي حكومت ندارد، براي هيچكس حكومت نيست نه فقيه و نه غيرفقيه ،همه تحت قانون عمل ميكنند مجري قانون هستند ، همه، هم فقيه و هم غير فقيه همه مجري قانوناند- فقيه ناظر بر اين است كه اينها اجراي قانون بكنند،خلاف نكنند، نه اينكه خودش يك حكومتي بكند، بلكه ميخواهد نگذارد اين حكومتهايي كه اگر چند روز بر آنها بگذرد برميگردند به طاغوتي و ديكتاتوري، ميخواهد نگذارد بشود.»
تنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه
منبع:
صحيفه امام، ج10، ص353