تبیان، دستیار زندگی
«اسلام تعدیل مى‏خواهد، نه جلو سرمایه را مى‏گیرد و نه مى‏گذارد سرمایه آن‏طور بشود كه یكى صدها میلیارد دلار داشته باشد... و این یكى شب كه برود پیش بچه‏هایش نان نداشته باشد... این عملى نیست، نه اسلام با این موافق است، نه هیچ انسانى با این موافق است.»14
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عدالت در اندیشه امام
امام

زیربنای روابط اجتماعی و پایه های معاشرت انسانها یکی دیگر از مبانی فلسفی یک نظام تربیتی است. اگر جامعه ای بر مبنای قدرت و یا سودگرایی شکل گرفت مسیر آن با جامعه ای که بر پایه عدالت شکل گرفته است متفاوت است. عدالت و برقراری مساوات و تقسیم عادلانه امکانات جامعه و قرار گرفتن هر چیز و هر کس در جایگاه خود، آثار فراوانی در شکل گیری تشکلات سیاسی و اجتماعی جامعه دارد.

عدالت عبارت است: از اينكه آن استحقاق و آن حقى كه هر بشرى به موجب خلقت خودش، و به موجب كار و فعاليت خودش به دست آورده است، به او داده شود، نقطه مقابل ظلم است كه آنچه را كه فرد استحقاق دارد به او ندهند و از او بگيرند، و نقطه مقابل تبعيض است كه دو فرد كه در شرايط مساوى قرار دارند، يك موهبتى را از يكى دريغ بدارند و از ديگرى دريغ ندارند.1

‌ عدالت‌ و حمايت‌ از حقوق‌ اكثريت‌ مستضعف‌ از ويژگي‌هاي ‌حكومت‌ ايده‌آل‌ و از اهداف تشکیلات است‌. عدل‌ و عدالت‌ به‌ معناي‌ پرداخت‌ حقوق‌ و امتيازات‌ شهروندان بر اساس‌ استعداد، و لياقت‌ آنها است‌. ايجاد عدالت‌ اجتماعي‌ و دفاع‌ از حقوق‌ خود و ضعيفان‌ كه‌ از مصاديق‌ بارز عدالت‌ است‌ بخشي‌ از حقوق‌ مردم‌ است‌. اين‌ حق‌ پيوسته‌ از سوي‌ توانگران‌ و حكومت‌ تهديد و محدود مي‌شود. قرآن مومنان را سفارش نموده است که هرگاه ظلمی بر کسی وارد شد باید به مومنین پناه ببرد.

«وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمْ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ؛2 و کسانی که زمانی بر آنها ظلم می شود به مومنین پناه می برند و از آنها یاری می طلبند.»

و مومنین نیز باید به دفاع از حقوق برادران ایمانی خود برخیزند. تأکید قرآن کریم بر عدالت خواهی و مطالبه حقوق خود و جامعه از مصادیق مهم مشارکت سیاسی است.3

امام خمینی نیز عدالت را سنت ثابت الهی می داند و می فرماید:

«حکمت آفریدگار بر این تعلّق گرفته که مردم به طریقۀ عادلانه زندگی کنند و در حدود احکام الهی قدم بردارند، این حکمت همیشگی و از سنتهای خداوند متعال و تغییر ناپذیر است.»4

از منظر امام(ره) عدالت همه جانبه هدف اسلام و از مقاصد قرآن کریم است. 5و عدالت اجتماعی را مهمترین وظیفه انبیا بر می شمارد:

«در حقیقت مهمترین وظیفه انبیا(ع) برقرار کردن یک نظام عادلانۀ اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است... .»6

از این رو به نظر ايشان، اسلام را دينى است كه براى همه بخش‏هاى زندگى انسان چه در اجتماع و چه در خانواده، قوانين و مقررات دارد كه مطابق با روحيه و خلقت انسان است و در صورت عمل به آنها، به سعادت و كمال خواهد رسيد و از اين رو اين قوانين مطابق با عدالت و انصاف است.

«اسلام آمده تا به جامعه نظم بدهد. امامت اعتباری و حکومت برای تنظیم امور جامعه است.»7

امام(ره) به آزاد بودن افراد در برخوردارى و بكار انداختن استعدادها و لياقت‏ها و توانايى‏هايشان تاكيد مى‏نمايد و بيان مى‏كند مردم مى‏توانند از اين استعدادها بهره‏بردارى نموده و به هر جايگاه و مقامى كه خواستارند دست‏يابد، زيرا از نظر ايشان، هيچ فرد يا گروهى داراى حق ويژه نيست و ملاك و معيار همان توانى است كه فرد از خود نشان مى‏دهد. ايشان با تاكيد فراوانى به هيات حاكمه، از آنان مى‏خواهد تا هم سطح كم درآمدترين اقشار جامعه زندگى كنند و دائما از زندگى على (ع) مثال مى‏آورد كه چگونه خود را با شهروندان دولت اسلامى يكسان مى‏دانست.8 و راه رسيدن به چنين شرايطى اين است كه حكومت‏به قانون عمل كند (كه به تبع آن مردم نيز به قانون عمل خواهند كرد) زيرا قانون چنانكه ذكر شد به سود و نفع تمامى اقشار جامعه مى‏انديشد.9

وقتى قانون و حكومت مبتنى بر قانون وجود داشته باشد، نهايى‏ترين تامين‏كننده عدالت، عمل به قانون خواهد بود. قانون هنگامى ارزشمند است كه به آن عمل شود. امام عمل به قانون را عاملى براى از بين رفتن اختلافات و ايجاد برابرى مى‏داند.10 با عمل به قانون، كار ويژه آن كه ايجاد نظم عادلانه است، محقق خواهد شد. ايشان در اين زمينه معتقد است:

«اسلام به قانون نظر آلى دارد، يعنى آن را آلت و وسيله تحقق عدالت در جامعه مى‏داند، وسيله اصلاح اعتقادى و اخلاقى و تهذيب انسان مى‏داند. قانون براى اجرا و برقرار شدن نظم اجتماعى عادلانه به منظور پرورش انسان مهذب است.»11

عدالت ‏به دنبال رعايت‏حقوق همه افراد است و امام احقاق حق را با تمام لوازم و آثار آن مى‏پذيرد. اين مطلب را در اين كلام ايشان مى‏توان ديد.

«اگر احكام اسلام پياده شود مستضعفين به حقوق خودشان مى‏رسند. تمام اقشار ملت‏به حقوق حقه خودشان مى‏رسند. ظلم و جور و ستم ريشه‏كن مى‏شود... . در جمهورى اسلامى آزادى است، استقلال است... مستمندان به حقوق خودشان مى‏رسند. عدالت الهى بر تمام ملت‏سايه مى‏افكند.»12

ايشان با دادن پيام آزادى و استقلال، اجازه و اختيار افراد در بهره‏مندى از حقوق خود را به آنها نويد مى‏دهد و با ريشه‏كن نمودن ظلم و ستم مانع از تضييع حقوق آنان مى‏گردد. از مهمترين مسائل نزد امام (ره) احقاق حقوق مستمندان و مستضعفين و اقشار كم درآمد است، و در كمتر جاى ديگرى بتوان يافت. ايشان به طور مكرر تاكيد مى‏كند كه بايد به منافع كليه اقشار جامعه توجه نمود و منافع عموم را در نظر داشت.13 براى تحقق اين هدف، همواره به مسئولين در اين مورد سفارش مى‏نمود. از این رو عدالت و توازن را يكى از شرايط مهم توسعه كشور مى‏داند. امام در جايى مى‏فرمايد:

«اسلام تعديل مى‏خواهد، نه جلو سرمايه را مى‏گيرد و نه مى‏گذارد سرمايه آن‏طور بشود كه يكى صدها ميليارد دلار داشته باشد... و اين يكى شب كه برود پيش بچه‏هايش نان نداشته باشد... اين عملى نيست، نه اسلام با اين موافق است، نه هيچ انسانى با اين موافق است.»14


فرآوری سید مهدی موسوی گروه حوزه علمیه


منابع:

1. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج18، ص 154 ، 155.

2. شوری، آيه: 39.

3. حجرات، آيه: 9.

4. ولایت فقیه، ص31.

5. صحیفه نور، ج3، ص123؛ ج17، ص252

6. ولایت فقیه، ص59.

7. ولایت فقیه: ص 75

8. صحيفه امام، ج 2، ص 7 - 6 - 345

9. همان، ج 14، ص 413 و 414.

10. همان، ج 14، ص 413 و 414.

11. امام خمينى، ولايت فقيه، ص 62

12. صحيفه امام، ج 6، ص 525.

13. امام خمينى، ولايت فقيه، ص 74.

14. صحيفه امام، ج 8، ص 470.