تبیان، دستیار زندگی
آن مرد در جواب من گفت : نه تنها از این موضوع یك ذره به من برنخورد بلكه خیلى هم خوشحال شدم زیرا ما اروپاییها را مى ستاییم كه مردمى صریح هستند و رودروایسى هاى بیجا ندارند. من كه قبلا از ایشان وقت نگرفته بودم و لذا از صراحت ایشان خیلى خوشم آمد آیا این كه ایش
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرجعی بدون رودربایسی
اسلام ،اخلاق ،آیت الله  بروجرد

آن مرد در جواب من گفت : نه تنها از این موضوع یك ذره به من برنخورد بلكه خیلى هم خوشحال شدم زیرا ما اروپاییها را مى ستاییم كه مردمى صریح هستند و رودروایسى هاى بیجا ندارند. من كه قبلا از ایشان وقت نگرفته بودم و لذا از صراحت ایشان خیلى خوشم آمد آیا این كه ایشان بدون تعارف فرمودند حالا من كار دارم.

شهید مطهری می گوید: درسالهایى كه در قم مشغول تحصیل بودم شخصى از خطباى معروف ایران به قم آمد، و اتفاقا حجره بنده را براى دید و بازدید خود انتخاب نمود.

در این ایام یكىاز افراد ایشان را در وقت نامناسبى به خانه آیت اللّه بروجردى برده بود و آن موقع درست هنگامى بود كه مرحوم آقاى بروجردى به مطالعه می کرد  ، چون  معظم له ساعتى بعد مى بایست تدریس مى فرمودند. در ضمن برنامه مرحوم آقاى بروجردى این بود كه در وقت مطالعه هیچ كس را نمى پذیرفتند.

در مى زنند و مى گویند: به آقا بگویید فلانى به ملاقات شما آمده است

آن شخص برمى گردد و مى گوید: آقا فرمودند من فعلا مطالعه دارم ، وقت دیگرى تشریف بیاورید.

آن شخص محترم هم برمى گردد و اتفاقا همان روز به شهر خود مراجعت مى نماید. شهید می گوید : همان روز موقعى كه آیت اللّه بروجردى براى درس آمدند من را در صحن دیدند و فرمودند : بعد از درس براى دیدن فلانى به حجره شما مى آیم

گفتم : ایشان رفته اند.

فرمود: پس وقتى كه ایشان رادیدى بگو: حال من وقتى تو به دیدن من آمدى مانند حال تو بود، وقتى مى خواهى براى ایراد سخنرانى آماده شوى ، من دلم مى خواست هنگامى با هم ملاقات كنیم كه حواسم جمع باشد و با هم صحبت كنیم در حالى كه آن موقع من مطالعه داشتم و مى خواستم براى درس بیایم .

پس از مدتى آن شخص را ملاقات كردم ، وشنیده بودم كه بعضى از افراد شایعه كرده و به او گفته بودند:

تعمدى در كار بوده كه به تو توهین شود و تو را از در خانه برگردانند.

من به آن مرد محترم گفتم : آیت اللّه بروجردى مى خواستند به دیدن شما بیایند و چون مطلع شدند كه شما حركت كردید معذرت خواهى نمودند.

  1. آن مرد در جواب من گفت : نه تنها از این موضوع یك ذره به من برنخورد بلكه خیلى هم خوشحال شدم زیرا ما اروپاییها را مى ستاییم كه مردمى صریح هستند و رودروایسى هاى بیجا ندارند. من كه قبلا از ایشان وقت نگرفته بودم و لذا از صراحت ایشان خیلى خوشم آمد آیا این كه ایشان بدون تعارف فرمودند حالا من كار دارم بهتر بود یا اینكه باناراحتى مرا مى پذیرفت و دائما در دل خود ناراحت بود و با خود مى گفت این بلا چه بود كه بر من نازل شد وقت مرا گرفت و درس مرا خراب كرد؟! اتفاقا من بسیار خوشحال شدم كه در كمال صراحت و رك گویى مرا نپذیرفت . چقدر خوب است مرجع مسلمین اینطور صریح باشد.

به نقل از : مسئله حجاب ، ص 117 و 118