تبیان، دستیار زندگی
این شماره درباره از دماغ فیل افتاده هایی سخن می گوییم که همه را ریز می بینند مگر خودشان را...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کلینیک اینترنتی رایگان

(10)

غرور

درباره از دماغ فیل افتاده هایی که همه را ریز می بینند الا خودشان را

هو الشافی

به کلینیک اینترنتی "نور" خوش آمدید. اینجا یک مرکز بهداشت اخلاقی است.

در اینجا با تجویز نسخه های شفابخش کلام خدا و اهل بیت علیهم السلام، در پی آنیم تا خود و شما را از شر بیماریهای مهلک روحی و اخلاقی برهانیم.

پس اگر دردمند هستید و در پی درمان، با این اوراق همراه شوید.

ملاحظه: جهت آشنایی بیشتر با این مرکز درمانی پیشنهاد می کنم مدخل این سلسله نوشتار را حتما بخوانید.

شایع ترین بیماری در تاریخ

یكى از رذایل اخلاقى كه نه تنها در میان علماى اخلاق معروف و مشهور است در میان توده‏هاى مردم نیز از جمله صفات زشت ‏شناخته شده مى‏باشد «غرور» است. این صفت رذیله موجب از خود بیگانگى و جهل نسبت ‏به خویشتن و دیگران و فراموش كردن موقعیت فردى و اجتماعى خود و غوطه‏ور شدن در جهل و بى‏خبرى است.

غرور سرچشمه صفات رذیله دیگرى مانند خودبرتربینى و تكبر و عجب و خودپسندى و ترك تواضع و كینه و حسد نسبت‏به دیگران و تحقیر آنها مى‏شود.

مى‏دانیم یكى از عوامل اصلى رانده شدن شیطان از درگاه خدا «غرور» او بود و یكى از علل عدم تسلیم بسیارى از اقوام پیشین در برابر دعوت انبیاء وجود همین صفت نكوهیده در وجود آنان بود.

اقوام پیشین در برابر دعوت انبیاء همین صفت نكوهیده در وجود آنان بود.

فرعونها و نمرودها به خاطر غرورشان از خدا دور شدند و به سرنوشت‏ شومى كه عبرت براى همگان شد گرفتار گشتند.

«غرور» گاه در یك فرد پیدا مى‏شود و گاه قوم و ملت‏ یا نژادى در چنگال این رذیله اخلاقى گرفتار مى‏شوند و بى شك قسم دوم خطرناك‏تر است؛ زیرا گاه كشور یا دنیایى را به آتش مى‏كشد و نمونه آن جنگ جهانى اول و دوم بود كه حداقل یكى از علل عمده آن غرور و نژادپرستى آلمانى‏ها بود.

مساله غرور و نخوت از آن روزى كه آدم پا به این كره خاكى نهاد، در تمام دورانهاى تاریخ و عصر انبیاى پیشین تا امروز، یكى از سرچشمه‏هاى اصلى و خطرناك فساد و انحراف و كفر و نفاق بوده است، مطالعه در این آیات نشان مى‏دهد كه تا چه حد این صفت رذیله مایه بدبختى گروه عظیمى از انسانها و جوامع بشرى مى‏شود و اگر هیچ دلیلى بر زشتى این رذیله اخلاقى جز همین آیات نباشد كافى است.

نكوهش غرور در روایات اسلامى

مذمت از این خوى زشت در احادیث اسلامى نیز بازتاب گسترده‏اى دارد:

1- در حدیثى از امام امیرمؤمنان(ع) مى‏خوانیم: «سكر الغفلة و الغرور ابعد افاقة من سكر الخمور!؛ مستى غفلت و غرور از مستى شراب طولانى‏تر است». [1]

2- در حدیث دیگرى از همان حضرت مى‏خوانیم: «جماع الشر فى الاغرار بالمهل و الاتكال على العمل؛ كانون بدى‏ها در مغرور شدن به مهلت الهى و اعتماد بر اعمال(ناچیز) است». [2]

انسان عمل خیر ناچیزى انجام مى‏دهد و به وسیله آن خود را اهل نجات مى‏داند و آزادى بى قید و شرطى براى خود قائل است‏یا اینكه گناهانى از او سر زده و مهلت پروردگار سبب غرورش مى‏شود.

6- در سخن دیگرى آن حضرت غرور و خودبینى را یكى از موانع پندپذیرى انسان مى‏شمرد، مى‏فرماید: «بینكم و بین الموعظة حجاب من العزة؛ در میان شما و موعظه حجابى از غرور است»! [3]

علت این بیماری چیست؟

اسباب غرور و خودبینى بسیار زیاد است و مغروران گروه‏هاى مختلفى هستند:

مغروران به علم و دانش و آنها كسانى هستند كه وقتى به مقامى از علم مى‏رسند غرور و خودبینى بر آنها عارض مى‏شود

در حدیثى از امام امیرمؤمنان(ع) مى‏خوانیم: «سكر الغفلة و الغرور ابعد افاقة من سكر الخمور!؛ مستى غفلت و غرور از مستى شراب طولانى‏تر است».

در حدیثى از رسول خدا(ص) مى‏خوانیم كه به ابن مسعود فرمود: «یابن مسعود! لاتغترن بالله و لاتغترن بصلاحك و علمك و عملك و برك و عبادتك؛ اى ابن مسعود! به(كرم) خدا مغرور نشو و همچنین به صالح بودن و علم و عمل و نیكوكارى و عبادت‏هایت»! [4]

در این حدیث به عوامل دیگر غرور از جمله اعمال صالح، انفاق در راه خدا و عبادات اشاره شده كه هر كدام از آنها مى‏تواند عاملى براى مستى غرور گردد.

افراد صالح كم ظرفیتى را مى‏بینیم كه هرگاه توفیق انجام عبادات یا اعمال نیكى پیدا مى‏كنند ناگهان بر مركب غرور سوار شده و خود را اهل نجات و سعادت مى‏شمرند و همه مردم در نظرشان كوچك مى‏شوند و همین امر باعث هلاكتشان مى‏گردد.

یكى دیگر از عوامل غرور، مغرور شدن به لطف و كرم و مغفرت خداست، افرادى هستند كه بى محابا و جسورانه گناه مى‏كنند، هنگامى كه از آنها سؤال شود این چه كار زشتى است كه شما انجام مى‏دهید؟ مى‏گویند: خداوند كریم و غفور و رحیم است، خدایى را كه ما مى‏شناسیم از آن بالاتر است كه گناهان این بنده ناچیز را به رخ او بكشد و به خاطر آن ما را مجازات كند، اصولا اگر ما گناه نكنیم عفو و كرم خدا چه مى‏شود؟

این گونه افكار انحرافى و سخنان غیر منطقى جرات آنها را در گناه بیشتر مى‏كند و باعث سقوط و هلاكتشان مى‏شود!

به همین دلیل در قرآن و روایات اسلامى از این نوع غرور شدیدا نهى شده است در آیه‏6 سوره انفطار مى‏خوانیم: «یا ایها الانسان ما غرك بربك الكریم؛ اى انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار كریمت مغرور ساخته است»؟

امیرمؤمنان(ع) در تفسیر این آیه مى‏فرماید: «یا ایها الانسان ما جراك على ذنبك؟ و ما غرك بربك؟ و ما انك بهلكة نفسك؟!؛ اى انسان! چه چیز تو را بر گناهت جرات داده؟ و چه چیز تو را در برابر پروردگارت مغرور ساخته؟ و چه چیز تو را به هلاكت‏خویشتن علاقه‏مند كرده است». [5]

فرق است بین كسى كه گناه مى‏كند و جسور است و گویى خود را طلبكار مى‏داند و بین كسى كه گناهى از او سرزده و شرمنده است و امید به رحمت حق دارد، اولى بر مركب غرور سوار است و دومى دست ‏به دامن لطف پروردگار زده است.

جهل و نادانى یكى دیگر از اسباب غرور است، همان گونه كه علم و دانش گاه سبب غرور مى‏شود جهل و نادانى نیز در بسیارى از جاهلان سبب غرور است. در حدیثى از امیرمؤمنان مى‏خوانیم: «من جهل اغر بنفسه و كان یومه شرا من امسه؛ كسى كه جاهل است مغرور به خویشتن مى‏شود و امروزش بدتر از دیروز اوست»! [6]

دیگر از اسباب غرور كه گروه زیادى را در كام خود فرو برده است دنیا و زرق و برق دنیا، مال، مقام، جوانى، زیبایى و قدرت است.

در حدیثى از امیرمؤمنان على(ع) مى‏خوانیم: «الدنیا حلم و الاغترار بها ندم؛ دنیا خواب و خیالى بیش نیست و مغرور شدن به آن سبب پشیمانى است»! [7]

از شگفتیها این است كه همه مردم با چشم خود زوال سریع نعمت‏ها و از میان رفتن اموال و ثروت‏ها و سقوط حكومت‏ها و قدرت‏هاى دنیوى را همه روز با چشم خود مى‏بینند، اما هنگامى كه خودشان به آن مى‏رسند چنان مغرور مى‏شوند كه فكر مى‏كنند آنچه مربوط به آنهاست جاودانى است و هرگز از آنها گرفته نمى‏شود!

تشخیص علایم بیماری غرور

بى‏اعتنایى به مردم، بى توجهى به حلال و حرام الهى، رعایت نكردن ادب با بزرگان و ترك محبت‏با دوستان و بستگان، بى‏رحمى نسبت‏به زیردستان، ذكر سخنان ناموزون و دور از ادب، سر دادن خنده و قهقهه بلند، دویدن در حرف دیگران، نگاه‏هاى تحقیرآمیز به صالحان و پاكان و عالمان و همچنین راه رفتن به صورت غیر متعارف، پا را به زمین كوبیدن، شانه‏هها را تكان دادن، نگاه‏هاى غیر متعارف به زمین و آسمان نمودن و حتى گاهى كارهاى دیوانگان را انجام دادن اینها همه از نشانه‏هاى غرور است.

نسخه های شفابخش

از آنجا كه غرور غالبا ناشى از جهل و عدم شناخت‏خویشتن و قدر و منزلت انسان در پیشگاه خداست نخستین گام درمان این بیمارى اخلاقى شناخت ‏خویشتن و معرفت پروردگار و نیز شناخت لیاقت‏ها و شایستگى‏ها در انسانهاى دیگر است.

اگر انسان به گذشته خویش برگردد كه طفلى بود از هر نظر عاجز و ناتوان و به آینده خویش بنگرد كه پیر و ناتوان و از كار افتاده مى‏شود و اگر چند روزى قدرت، مال، ثروت، جوانى و زیبایى دارد، همه آنها در معرض انواع آفات است و طبق ضرب‏المثل معروف «به مالت نناز كه به شبى از بین مى‏رود و به جمالت نناز كه به تبى از بین مى‏رود!» همه اینها آسیب‏پذیر است.

و نیز اگر به تاریخ پیشینیان بنگرد و سرعت زوال قدرت‏ها و از میان رفتن اموال و نابودى امكانات با خبر شود هرگز مست غرور نخواهد شد.

چگونه انسان به عملش مغرور شود و حال آنكه ممكن است‏با ضربه‏اى كه به مغز او تصادفا وارد شود نه تنها همه علومش را فراموش كند حتى نام خود را نیز فراموش كند؟!

چگونه به اموالش مغرور گردد در حالى كه با یك نوسان بازار و پیش آمدن یك حادثه مهم اجتماعى، سیاسى و یا نظامى نه تنها همه ثروت خود را از دست دهد بلكه بدهى زیادى به بار آورد؟!

چگونه به قدرتش بنازد در حالى كه ممكن است فردا آن را از دست دهد و پشت میله‏هاى زندان باشد!

به هر حال آنچه انسان را از مركب غرور پایین مى‏كشد و به مستى غرور پایان مى‏دهد شناخت‏خویشتن و اوضاع جهان و بى اعتبارى و شدت دگرگونى احوال آن است.

قرآن مجید به مغروران خطاب مى‏كند و با این سخن بیدارگر به آنها هشدار مى‏دهد، مى‏فرماید: «اولم یسیروا فى الارض فینظروا كیف كان عاقبة الذین من قبلهم كانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اكثر مما عمروها و جائتهم رسلهم بالبینات فما كان الله لیظلمهم و لكن كانوا انفسهم یظلمون؛ آیا در زمین گردش نكردند تا ببینند عاقبت كسانى كه قبل از آنها بودند چگونه بود؟ آنها نیرومندتر از اینان بودند و زمین را(براى زراعت و آبادى) بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد كردند عمران نمودند و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند(اما آنها انكار كردند و كیفر خود را دیدند) خداوند هرگز به آنها ستم نكرد، آنها به خودشان ستم مى‏كردند». [8]

شبیه همین معنى در سوره غافر آیه 21 و 82 نیز آمده است.

«غرور» گاه در یك فرد پیدا مى‏شود و گاه قوم و ملت‏ یا نژادى در چنگال این رذیله اخلاقى گرفتار مى‏شوند و بى شك قسم دوم خطرناك‏تر است؛ زیرا گاه كشور یا دنیایى را به آتش مى‏كشد و نمونه آن جنگ جهانى اول و دوم بود كه حد اقل یكى از علل عمده آن غرور و نژادپرستى آلمانى‏ها بود.

اگر انسان درست ‏به جسم و روح و امكانات خود توجه كند كه چقدر آسیب ‏پذیرند و چگونه حوادث كوچك مى‏توانند زندگى او را بر هم زنند، هرگز مست و مغرور نمى‏شود.

در حالات «ایاز» وزیر معروف مقتدر سلطان محمود غزنوى نقل كرده‏اند كه همه روز در اطاق مخصوصى مى‏رفت و در را مى‏بست و بعد از لحظاتى بیرون مى‏آمد، بینندگان تعجب كردند كه در این اطاق چه سرى نهفته است كه همه روز «ایاز» به آن سركشى مى‏كند، بعد از تحقیق معلوم شد لباس دوران چوپانیش را در آنجا گذارده و همه روز به آنجا مى‏رود و به آن نگاه مى‏كند و مى‏گوید: ایاز تو چوپان بودى! اكنون كه خداوند تو را به مقام وزارت رسانده مغرور مباش، از این بترس كه فردا مقامت را از دست ‏بدهى و از گذشته نیز ناتوان‏تر شوى»!

منبع: اخلاق در قرآن، ج 2 -ص251، با تلخیص فراوان

فرآوری: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان

------------------------------------------------

[1]. غررالحكم.

[2]. همان مدرك.

[[3]. نهج البلاغه، كلمات قصار، حكمت 282.

[4]. مكارم الاخلاق، جلد 2، صفحه 350.

[5]. نهج البلاغه، خطبه‏223.

[6]. غررالحكم، شماره 8744.

[7]. همان مدرك، شماره 1384.

[[8]. روم، 9.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.