تبیان، دستیار زندگی

نگاه به ساقی‌نامه در ادب فارسی

ساقی نامه گونه‌ای شعر است كه اغلب در قالب مثنوی و در بحر متقارب سروده می‌شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : زهره سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 

نگاه به ساقی‌نامه در ادب فارسی

گفته اند: ساقی‌نامه عبارت است از : نوعی شعر مثنوی در بحر متقارب كه در آن شاعر، خطاب به ساقی كند در مضامینی در یاد مرگ و بیان بی ثباتی حیات دنیوی و پند و اندرز و حكمت و غیره آورد. با این كه این نوع شعر را به علت ذكر باده و جام، با سایر اشعار خمریه، مناسبتی است اما دو شرط این كه مثنوی باشد و در بحر متقارب گفته آید، آن را نوع خاصی در میان اشعار فارسی قرار می‌دهد و نیز روح خاص فلسفی واخلاقی و عرفانی این نوع منظومه‌ها، با مضامین عادی سایر خمریات تفاوتی آشكار دارد. (1)

و اما خمریه به اشعاری اطلاق می‌شود كه شاعر در آن از موضوع هایی مانند ساقی و ساغر و مینا و جام و خم و سبو و میكده و می‌فروش و دختر رز و تاك و محتسب و صبوحی وفصل گل وشكستن توبه و حریفان مخمور و نعره مستانه و به طور كلی از می‌و می‌گساری، گفتگو می‌نماید.(2)

مؤلف فاضل كتاب شعر وادب فارسی، ساقی‌نامه را از متفرعات اشعار خمریه به شمار می‌آورد كه خطاب به ساقی در طلب شرب مدام سروده می‌شود، لیكن تفاوت آن با اشعار دیگر از این نوع، دو شرط اساسی یعنی : مثنوی بودن و در بحر متقارب سروده شدن آن است .(3)

كار سرودن ساقی‌نامه در میان شاعران فارسی زبان به اندازه‌ای رونق می‌یابد كه ادیب پژوهنده‌ای به نام ملا عبد النبی فخرالزمانی قزوینی (متوفی به سال 1307 هجری قمری) یكی از شاعران و نویسندگان عهد صفوی كه از ایران به هندوستان مهاجرت كرده است، تذكره‌ای به نام «میخانه» تألیف كرده كه در آن منحصراٌ شرح احوال شاعرانی آمده است كه سراینده ساقی‌نامه باشند. او در این كتاب، ترجمه احوال 46 تن از این شاعران را همراه با ساقی‌نامه آنها آورده است(كه البته این رقم شامل كسانی نیست كه اشعار خود را در قالب ترجیع یا تركیب بند سروده‌اند .)

با این كه تذكره میخانه كتاب بزرگ ونسبتا قطوری است، با این وجود باز هم نام عده زیادی از ساقی‌نامه سرایان در آن از قلم افتاده یا مؤلف، اطلاعات چندانی از شرح احوال آنها نداشته است یا به طور كلی آنان را نمی‌شناخته كه مصحح فاضل ودانشمند كتاب، استاد احمد گلچین معانی، این نوع كم وكاستیها را در پاورقی‌ها جبران كرده است .

همچنین بعد از تألیف این تذكره، باز هم بسیاری از شاعران فارسی گوی، چه در ایران وچه در هندوستان، ساقی نامه‌های بسیاری سروده‌اند كه آنها را نیز استاد گلچین معانی – مصحح تذكره میخانه- در كتاب دیگری به نام تذكره پیمانه، كه در حقیقت ذیلی بر تذكره قبلی به شمار می‌آید، گرد آوری و چاپ كرده است.

نگاه به ساقی‌نامه در ادب فارسی

ملاعبدالنبی در كتاب تذكره میخانه خویش، شرح احوال ساقی‌نامه سرایان را از حكیم نظامی گنجه‌ای شروع كرده و امیر خسرو دهلوی را بعد از نظامی دومین سراینده ساقی‌نامه به شمار آورده است اما ناگفته نباید گذاشت كه ساقی نامه‌های این دو شاعر، منظومه‌های مستقلی در این باره نیست، بلكه بیتهای پراكنده‌ای است كه در خلال مثنوی‌های خمسه آنان آمده است.

به استناد پژوهشهای ارزنده زنده یاد دكتر محمد جعفر محجوب ، ظاهراٌ به نظر می‌رسد كه نظامی در این شیوه هم از فخرالدین اسعد گرگانی ، تقلید كرده باشد ؛ هر چند از جزئیات زندگی وی وآثارش، بجز منظومه ویس ورامین (در بحر هزج مثمن محذوف یا مقصور ) چیزی به دست ما نرسیده است ولی اشعار پراكنده‌ای در فرهنگها به نام فخرالدین اسعد یا فخری گرگانی، ضبط شده است كه نشان می‌دهد وی مثنوی دیگری در بحر متقارب داشته كه نام ونشان وموضوع آن تا اكنون بر ما پوشیده مانده است. از جمله در فرهنگ جهانگیری، در ذیل واژه «وروغ» به معنی كدورت وتیرگی، این بیت آمده است :

بیا ساقی آن آب صافی فروغ / كه از دل برد زنگ واز جان وروغ

و همچنین در ذیل تركیب «زنده رود » این بیت را می‌بینیم :

مغنی بیا وبیار این سرود / كه ریزم زهر دیده صد زنده رود  (4)

اگر انتساب این بیت‌ها به فخرالدین اسعد قطعی باشد، بیت اول كه خطاب به ساقی است و مطابق شیوه ساقی نامه‌ها، موقوف المعنی است وموضوع آن در بیت یا ابیات بعدی كامل می‌شود، كه امروز آن بیت یا ابیات بعدی را در اختیار نداریم، با این حساب، به احتمال زیاد سرمشق نظامی در سرودن ساقی‌نامه و مغنی نامه، مثنوی(فعلاٌ گمشده ) فخرالدین اسعد بوده كه ممكن است ساقی‌نامه او هم (همچون ساقی‌نامه نظامی ) مستقل نبوده است، بلكه پاره‌ای از بیتهای آن مانند اسكندر نامه نظامی با خطاب، بیا ساقیا » یا، مغنی بیا » آغاز می‌شده است .

بنابراین می‌توان در مجموع نتیجه گرفت كه در شعر فارسی، قدیمی ترین خطاب به ساقی ومغنی، متعلق به مثنوی گمشده فخرالدین اسعد گرگانی یا شاعران پیش از وی (از جمله فردوسی ) كه مثنوی هایی در بحر متقارب، خطاب به ساقی سروده‌اند. (5)

اما اگر منظومه‌های مستقل را ملاك عمل قرار دهیم از همه قرائن چنین بر می‌آید كه خواجوی كرمانی ( در گذشته به سال 750 هجری قمری ) و سلمان ساوجی ( درگذشته به سال 778 ) و از لحاظ اهمیت كار، بخصوص حافظ شیرازی ، از نخستین گویندگانی هستند كه هر یك منظومه مستقلی از این نوع سروده و موجب اعتبار و رونق آن گشته‌اند .

باری، بعد از حافظ سرودن ساقی‌نامه از انواع متد اول شعر فارسی به حساب می‌آید تا آنجا كه بسیاری از شاعران، مثنوی هایی عرفانی ومستقل در بحر متقارب سروده‌اند كه در آنها اصطلاحات خمری را در معانی خاص عرفانی به كار برده‌اند.(6)

از اواخر قرن دهم سرودن ساقی نامه، جنبه عام پیدا می‌كند كه اغلب شاعران، از لحاظ سبك و روش كار، به ساقی‌نامه و مغنی نامه حافظ عنایت دارند وگاهی در این ساقی نامه‌ها همچون قصیده، به ستایش ممدوح نیز می‌پردازند. گذشته از این، انواع دیگری از شعر از قبیل ترجیع وتركیب بند وحتی رباعیاتی با مضمون ومحتوای ساقی نامه‌ای سروده می‌شود.(6)

در میان این سرایندگان بعد از حافظ، حكیم پرتوی ( م. 941 ه.ق )، نوعی خبوشانی (م. 1018 )ظهوری ترشیزی ( م. 1025 ) و   میر رضی آرتیمانی (م. 1037 ) از شهرت واعتبار فراوانی برخوردارند.

چنانكه گفته شد بیشتر ساقی نامه‌ها در قالب مثنوی ودر بحر متقارب ( فعولن فعولن فعولن فعل ) سروده شده‌اند و اغلب ابیات آنها با خطاب، بیا ساقی یا، بده ساقی آغاز می‌شود و معنی كلی آنها این است كه ساقی بیا و باده‌ای را كه چنین و چنان است به من بده كه چنین وچنان هستم مانند این نمونه :

بیا ساقی آن تلخ شیرین گوار
كه شیرین كند تلخی روزگار
به من ده كه تلخ است ایام من
 ز ایام من تلخ تر، كام من

(امیدی تهرانی)(7)

معمولاٌ بیت‌های خطابی، موقوف المعانی است و بیت اول مقدمه‌ای است برای نتیجه یا نتیجه گیری هایی كه در بیت یا بیت‌های بعدی می‌آید واز نظر دستور زبان نیز، اغلب جمله‌ها در بیت اول ناتمام می‌ماند و فعل آنها در بیت یا بیت‌های بعد می‌آید .

مغنی نامه نیز بخشی از ساقی‌نامه است كه در بیتهای آن با خطاب، مغنی بیا  آغاز می‌گردد :

مغنی  بیا  چنگ را ساز   كن 
به قول وغزل قصه آغاز كن
كه بار غمم بر زمین دوخت پای
به ضرب اصولم برآور زجای

              

«حافظ » (8)

وگاهی هم با بیا مطربا شروع می‌شود :

بیا مطربا زان كه وقت نواست
 بزن این نوا رادر آهنگ راست
كه كج جز گرفتار خواری مباد
بجز  راست  را رستگاری مباد

               

« جامی » (9)

برخی از شاعران مبتكر از قبیل ظهوری ترشیزی و میر رضی آرتیمانی و… با هنر نمایی بسیار از تلفیق ساقی‌نامه با مناجاتهای پرشور وسوگند‌های پر سوز، شاهكارهای بدیعی آفریده‌اند .

معمولاٌ ساقی‌نامه از بخشهای گوناگونی تشكیل می‌گردد كه هر بخشی از آن دارای موضوع واحدی است. برای نشان دادن محتوای اصلی ساقی نامه‌ها به طور اختصارنمونه هایی عرضه می‌شود :

1-در توحید ونعت پیامبر (ص) و اولیای دین (ع) یا همان اصطلاحات خاص میخانه ای:

ثنا می‌كنم ایزد پاك را  
ثریا ده طارم تاك را
كه خورشید را صورت جام از اوست
شراب شفق در خم شام از اوست
از او لاله نشأ ه برفرق می
وزاو شكر نغمه در كام نی…

«ظهوری ترشیزی»(10)

2-در مناجات و سوگند :

الهی به مستان میخانه ات 
به عقل آفرینان دیوانه ات
به دردی كش لجه كبریا
كه آمد به شأ نش فرود انما
به دری كه عرش است او را صدف 
به ساقی كوثر، به شاه نجف
به نوردل صبح خیزان عشق   
 زشادی به انده گریزان عشق
به رندان سرمست آگاه دل    
كه هرگز نرفتند جز راه دل…
كزان خوبرو چشم بد دور باد  
غلط دور گفتم كه خود كور باد 

«رضی الدین آرتیمانی» (11)

3-در پند و اندرز و حكمت و اخلاق و بی اعتباری جهان :

بیا ساقی آن جام گیتی نما
كه از جم رسیده است دورش به ما
به من ده كه دوران گیتی مدام 
 زدستی به دستی رود همچو جام

              

«امیدی تهرانی» (7)

4-در اوصاف ساقی، می‌فروش، شراب، میخانه، صبح وشام وبهار و…

5-در عشق ومغازله كه بعضی از شاعران (از جمله ظهوری ترشیزی) غزلهایی را در بحر متقارب با ظرافت وهنر نمایی خاصی در متن          ساقی‌نامه خود گنجانیده‌اند (مانند آنچه در مثنوی ویس ورامین، وخسرو وشیرین نظامی آمده است)

6-در شكایت از روزگار و اننتقاد ار اوضاع واحوال زمانه ومردم آن وبی وفایی دنیا و…

صدا هر دم آید ز دیوار ودر
كزین خاكدان الحذر الحذر…
عجب روزگاری گران محنت است 
كه بر مردگان زنده را حسرت است
بلا ریز گردیده گردون دون
شده كار دین همچو دنیا زبون
چو زلف بتان عالم آشفته است
به هردل، سیه مار غم خفته است
چو در عالم هوش نبود سكون 
من  و عالم  بیخودی و جنون

«حكیم پرتوی » (12)

7-در نكوهش زاهد ومحتسب و ناصح وفلك وعقل وغیره :

مغنی سحر شد خروشی برآر 
زخامان افسرده جوشی بر آر
كه افسرده صحبت زاهدم
خراب می‌وساغر و شاهدم 

             

« رضی الدین آرتیمانی » (13)

8-در تمثیل و حكایت:

دلم سوخت بر حال دیوانه‌ای
كه می‌گشت بر گرد ویرانه ای
سری پر زسودا، دلی پرزیار
برآورده فریاد، شوریده وار
كه گبرم به كیش محبت، اگر
به جز یار دانم خدای دگر
بدو گفتم:‌ای كافر حق گزار 
از این حرف بس كن ! بنالید زار:
كه بهر پرستیدن آن صنم   
به ملك وجود آمدم از عدم
وگرنه مرا ذوق هستی نبود 
سر وبرگ یزدان پرستی نبود 

«مرشد بروجردی » (14)

9-در وصف الحال و بث شكوی :

به حدی پریشانم از روزگار 
كه لذت نمی‌یابم از زلف یار
رسد هر زمانم شكستی دگر 
اگر مومیایی شوم سربه سر
اگر راز دل  را برون افكنم  
سخن را به گرداب خون افكنم
درونم چنان پر شد از دود آه  
كه امید را در دلم نیست راه

«مرشد بروجردی » (14)

10 -وصیت نامه .

اغلب گویندگان در اثنای ساقی‌نامه خود وصیت نامه‌های دلنشینی سروده‌اند كه ازآن میان وصیت نامه حاج ملا هادی سبزواری با توجه به مقام والا وفضایل علمی وكمالات بسیارش، لطافت وحال وهوایی دیگر دارد :

 

ندیمان وصیت كنم بشنوید 
 كه عمر گرامی به آخر رسید
چو این رشته عمر بگسسته شد
 به آغاز، انجام پیوسته شد
بشد ملك تن بی سپهدار جان 
به یغما ربودند ملك روان
خدا را دهیدم به می‌شستشوی 
بپاشید سدرم از آن خاك كوی
بسازید تابوتم از چوب تاك 
كنیدم می‌آلوده در زیر خاك
چو از برگ رز نیز كفنم كنید
به پای خم باده دفنم كنید…
ز مرد وزن اندر شب وحشتم 
نیاید كسی بر سر تربتم
بجز مطرب آید زند چنگ را 
مغنی كشد سرخوش آهنگ را
به خونم نگارید لوح مزار
كه هست این شهید ره عشق یار
چهل تن زرندان پیمانه زن
شهادت كنند این چنین بر كفن
كه این را به خاك درش نسبت است
ز دردی كشان می‌وحدت است
ندیدیم  كاری از او سر  زند 
بجز این كه پیوسته ساغر زند (15)

                                 

در پایان ویژ گی‌های اصلی ساقی‌نامه را می‌توان بدین گونه جمع بندی كرد :

الف : در قالب مثنوی سروده شده‌اند .

ب : بیشتر اوزان این مثنوی‌ها در بحر متقارب مثمن محذوف یا مقصور (فعولن فعولن فعولن فعل ) است. اما گفتنی است با این كه اكثر صاحب نظران و پژوهشگران یكی از خصوصیات ساقی‌نامه را داشتن بحر متقارب قلمدادكرده‌اند، لیكن پاره‌ای از شاعران بدین اصل پای بند نمانده و در اوزان دیگر نیز ساقی‌نامه هایی سروده‌اند از جمله حزین لا هیجی وحیاتی گیلانی، ساقی‌نامه هایی در بحر هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف و مقصور ( مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل ) و جز آن سروده‌اند. (نمونه را به صفحه 814 تذكره میخانه مراجعه شود .)

ج : دریافت كلی ساقی نامه‌ها تركیبات واصطلاحات میخانه‌ای و خراباتی از قبیل می‌،میكده، جام، خرابات، پیر مغان ،ساغر، پیمانه و امثال اینها در معنی‌های مجازی و عرفانی به كار می‌رود. شایان ذكر است كه قافله سالار بزرگ ساقی‌نامه سرایان، حكیم نظامی گنجه‌ای نیز درباره مجازی بودن این اصطلاحات ، در مؤخره ساقی‌نامه خود، به صراحت گوشزد می‌كند كه :

نپنداری‌ای خضر پیروز پی
كه از می‌مرا هست مقصود، می
از آن می‌، همه بیخودی خواستم 
بدان بیخودی مجلس آراستم
مرا ساقی از وعده ایزدی است  
صبوح از خرابی، می‌از بیخودی است
وگرنه به یزدان كه تا بوده ام  
به می‌دامن لب نیالوده ام
گر از می‌شدم هرگز آلوده كام
حلال خدای است بر من حرام(16)

                

د : آن روح عرفانی وفلسفی واخلاقی – كه قبلاٌ بدان اشاره شد – در كالبد ساقی نامه‌ها معنویت و گیرایی خاصی می‌بخشد كه از یك سو موجب امتیاز ساقی نامه‌ها از سایر اشعار خمری می‌گردد و از سوی دیگر باعث انسجام ویكپارچگی كل بیتهای آن می‌شود. والسلام .


 

پاورقی‌ها وارجاعات:                          

1-لغت نامه دهخدا                               

2-شعر وادب فارسی صفحه 224                    

3-لغت نامه                                      

4- تذكره میخانه صفحه 32 حاشیه                   

5-شعر وادب فارسی صفحه 237                    

6-لغت نامه                                       

7-تذكره میخانه صفحه 148                        

8-دیوان حافظ صفحه 592                         

9-تذكره میخانه صفحه109

10-همانجا صفحه365

11-دیوان رضی الدین آرتیمانی صفحه18

12-تذكره میخانه صفحه 128

13-دیوان رضی الدین آرتیمانی صفحه19

14-تذكره میخانه صفحه606 وصفحه 609

15-دیوان حاج ملا هادی سبزواری صفحات 130 و131

16-شرفنامه نظامی گنجه‌ای صفحه


 

 

مأخذ:

1-تذكره میخانه تصحیح احمد گلچین معانی چاپ سوم انتشارات اقبال

2-شعر وادب فارسی :زین العابدین مؤتمن. بنگاه مطبوعاتی افشاری سال 1346

3- لغت نامه دهخدا

4- دیوان رضی الدین آرتیمانی به كوشش محمد علی امامی چاپ اول انتشارات خیام

5- گلهای جاویدان، شادروان رهی معیری چاپ سوم انتشارات پیك فرهنگ

6-دیوان حاج ملا هادی سبزواری-مدرس چاردهی انتشارات محمودی

7- دیوان حافظ به سعی سایه چاپ دوم انتشارات چشم وچراغ

8-شرفنامه حكیم نظامی- وحید دستگردی موسسه مطبوعاتی علمی


 

 

شهرزاد شیدا

تهیه وتنظیم برای تبیان : زهره سمیعی – بخش ادبیات