تبیان، دستیار زندگی
عملکردسینمای ما در جامعه امروز را مشاهده کنید، همانطور که اشاره شد سینمای ما با رویکردی زوایه دار با ارزش های انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ غربی در جامعه به عنوان رسانه ای الگو ساز برای جوانان، انان را به سوی معیارهایی سوق می دهد که جزو خط قرمزهای فرهنگی ما
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بسم الله الرحمن الرحیم

رابطه سینما با گشت ارشاد!؟

سینما از عوامل رونق در کار گشت ارشاد است، اگر باور نمی کنید متن زیر را به دقت بخوانید.

سینما

سینما یکی از وسایل ارتباط جمعی است، یک رسانه تاثیرگذار و فرهنگ ساز. فیلم های سینمایی ما امروزه بیش از پیش مرزهای فیزیکی سینما شکسته و وارد خانه های ایرانی شده، طبق آمارهای متشر شده در سال گذشته 1500000فیلم سینمایی پخش خانگی شده.

اما آیا این آمار خبری نوید بخش است؟

رابطه سینما و گشت ارشاد

سینمای ما که به عنوان یک رسانه می تواند طبق فرموده امام راحل، یا مصداقی برای کشاندن جامعه به سمت صلاح و فساد باشد و یا می توان به آن به عنوان یک دانشگاه نگریست، دانشگاهی که باید وظیفه اش تربیت اقشار جامعه باشد و مطابق با آرمان های انقلاب پیش رود.

سینمای امروز با فاصله گرفتن از آرمان های انقلاب و ترویج برخی از ارزش های غیراخلاقی، سرمایه داری و.... غرق در دهکده جهانی ارتباطات شده و فرهنگ امپریالیسم رسانه ای بر آن حاکم شده است. از مظاهر این ادعا می توان به بد حجابی بازیگران مرد و زن، اشاعه روابط نامشروع میان نامحرم، رواج فرهنگ مصرف گرایی، رقص و استفاده از موسیقی های غیرمجاز که به تکرار شاهد آن هستیم، اشاره کرد.

سینمای ما دچار غربزدگی شده است و موجبیت تکنیک او را فرا گرفته است،، و همین امر یکی از عواملی است که شهید آوینی رسانه را بسان یک ابزار ندانسته و ندید؛  

شاید سینمای غرب شاخص ما شده است و این گفته امام(ره) را به فراموشی سپرده ایم که فرمودند:"ما که می گوییم اسلام را ما می خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما می توانیم. اما آن که ما می توانیم این است که می توانیم به وسیله دستگاه هایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروه هایی که در خارج می روند، اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم" یقینا یکی از همین دستگاه ها سینما می باشد، سینمایی که به نظر می آید امروزه الگویی برای ترویج فرهنگ غربی به خصوص بد حجابی در جامعه ما شده است تا کانونی برای اشاعه فرهنگ انقلاب اسلامی به جهان.

به نظر می رسد با اینچنین سینمایی که هم اکنون با آرمان ها و ارزش های فرهنگی ما فاصله گرفته است، آمارها پیامی نوید بخش نداشته باشند.

ما نه تنها نتوانستیم آنطور که مطلوب است پیام تولید کنیم و حتی نتوانستیم جلوی ضدارزش هایی که به صورت پیام در سینمای ما تولید شده و بیش از پیش وارد شبکه های خانگی ما شده است را بگیریم

اینکه چرا ما نمی توانیم و موفق نشده ایم آنطور که باید سینما را در دست بگیریم، خود مسئله مهمی است و علاوه بر این گویا سینما را صرفا به عنوان وسیله سرگرمی می نگریم و فقط درصدد ارضا ذائقه مخاطب هستیم؛ به جای آن که برای او ذائقه سازی بکنیم. در سینمای جهان می بینیم که به چه زیبایی مفاهیم مهم سیاسی و اجتماعی از طریق این پرده جادویی به مخاطبان آموزش داده می شود. سینمای غرب با استفاده از تکنیک های سینمایی و ارتباطاتی به راحتی توانسته ذهن مخاطب را در دست بگیرد و خودآگاه و حتی ناخودآگاه او را به هر طرف که می خواهد بکشاند. به طور مثال ترویج مصرف گرایی را به راحتی و بدون هیچ زحمتی در جوامع نهادینه کرده و توانسته از این طریق ارزش های مطلوب نظام سرمایه داری را در جهان و به خصوص جوامع خود رواج دهد.

مثال دیگر که می توان بدان اشاره کرد بحث اسلام هراسی و منجی قرار دادن امریکا برای نجات دنیا از خطر تروریست های جهانی است  که موضوعی ادامه دار در سینمای غرب به ویژه هالیوودمی باشد. هالییود با ساخت فیلم هایی به خصوص از بعد از 11سپتامبر 2001 توانست موج اسلام هراسی را در جهان راه بیندازد و راه را برای اشغال افغانستان و عراق و دست اندازی به سایر کشورهای منطقه در مقابل خود باز کند.

مهندسی و مدیریت پیام از جمله تکنیک هایی است که رسانه های غربی برای تاثیر در مخاطب به خوبی ازآن بهره می برند و ما متاسفانه در ایجاد این پیام های مطلوب و انتقال آن به مخاطب دچار ضعف هایی می باشیم. ما نه تنها نتوانستیم آنطور که مطلوب است پیام تولید کنیم حتی نتوانستیم جلوی ضدارزش هایی که به صورت پیام در سینمای ما تولید شده و بیش از پیش وارد شبکه های خانگی ما شده است را بگیریم. ما اکنون پیام هایی را به مخاطب انتقال می دهیم که هماهنگی عجیبی با فرهنگ غرب دارند که مثال های از آن را در فیلم هایی چون دوخواهر، آقای هفت رنگ، زنبور عسل و..... می بینیم که در ذهن جوانان ما رسوخ کرده و به مرور زمان برای آانان فرهنگ و الگو می شود.

رابطه سینما و گشت ارشاد

گشت ارشاد

طرح ارتقای امنیت اجتماعی، برنامه اجرایی نیروی انتظامی است که در راستای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت عنوان «طرح جامع عفاف» اجرا شد.  یکی از بخش ها و مراحل اجرایی این طرح، گشت ارشاد بود.

گشت ارشاد، که در جهت امنیت اخلاقی انجام گرفت، مصوبه شورای فرهنگی است و این مصوبه در آخرین روزهای فعالیت دولت هشتم به تصویب رسید و اوایل روی كار آمدن دولت احمدی‌نژاد اجرایی شد و پلیس هم طبق قانون، باید آن را اجرا می‌كرد.

اما بعد از خللی که درسال 88 به خصوص در ایام رقابت های سیاسی انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و حوادث بعد از آن در جریان کار این طرح به وجود آمد در اردیبهشت ماه سال 89 خبری جدیدی از طریق مجاری خبری و اطلاع رسانی به افکار عمومی مردم  رسید، فرمانده انتظامی تهران بزرگ با بیان اینکه منتظر تصویب و ابلاغ طرح امنیت اخلاقی برای اجرا هستیم، در مورد گشت‌های ارشاد گفت: گشت ارشاد به مفهوم قبلی نداریم اما قطعا باید افرادی باشند که تذکر بدهند.

طرح توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در سال 82 توسط شورای فرهنگی، اجتماعی زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و پس از گذشت چند سال از تصویب طرح مقرر شد در سال 84 به ادارات و سازمان های سراسر کشور ابلاغ شود، اما در سال 88 خبر تعطیلی طرح از سوی رئیس جمهور در رسانه ها منتشر شد.

قانون عفاف و حجاب که تاکنون اجرانشده باقی مانده بود، پس از تذکرات مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان روحانی مجلس با ایشان، و گلایه از وضعیت حجاب در جامعه و عدم توجه کافی دولت مورد توجه دوباره قرار گرفت. این طرح جدید رویکردی فرهنگی تر نسبت به گشت ارشاد دارد و  طبق گفته سردار ساجدی نیا در صورت وجود گشت ارشاد  روش کار آن با رویکرد قبلی متفاوت می باشد. این رویکرد فرهنگی را می توان در بخش هایی از قانون آن مشاهده نمود از جمله: ایجاد مراكز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازی، ترویج الگوهای مناسب پوشش اسلامی توسط نهادهای الگو ده، اصالت بخشی به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگی، هنری متناسب.

وجود چنین نیرویی قطعا در راستای عمل به دستورات و مبانی دینی ما مبتنی بر امر به معروف و نهی از منکر برای اصلاح فضای جامعه و تبدیل به جامعه ای اخلاقی و رسیدن به کمال افراد عضو در آن، منطقی و لازم به نظر می رسد.

عملکردسینمای ما در جامعه امروز را مشاهده کنید، همانطور که اشاره شد سینمای ما با رویکردی زوایه دار با ارزش های انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ غربی در جامعه به عنوان رسانه ای الگو ساز برای جوانان، انان را به سوی معیارهایی سوق می دهد که جزو خط قرمزهای فرهنگی ما می باشند

رابطه سینما و گشت ارشاد

آیا برای پیشبرد جامعه به سوی هر چه بیشتر اخلاقی شدن و نیل به سوی ارزش های اسلامی فقط کار فرهنگی لازم است؟

مسلما اینطور نیست البته که کار فرهنگی از اولویت و اهمیت بسیاری برخوردار می باشد اما در کنار کار فرهنگی باید قوه ای بازدارنده وجود داشته باشد تا با کسانی که با سهل انگاری و یا عمد  آسیب هایی را به بدنه اجتماعی وارد می کنند، برخورد شود تا از آسیب های اجتماعی در آینده  جلوگیری شود. مقام معظم رهبری هم در دیدار با فراکسیون روحانیون مجلس در خصوص طرح عفاف و حجاب با بیان این مسئله که "این طرح، طرح بسیار خوبی است" ، اما در عین حال نیز تاكید داشتند كه باید تذكر نیز داده شود چرا كه در اسلام هم امر به معروف وجود دارد و هم مجازات؛ رهبر انقلاب نسبت به طرح عفاف و حجاب نظر مثبتی داشتند" می بینیم که در کنار کار فرهنگی نیروی بازدارنده نیز لازم می باشد، که وجود هر کدام در جامعه در کنار دیگری ضروری می باشد و به تنهایی نتایج مثبت و مطلوبی بدست نخواهد آمد.

در واقع اینطور به نظر می رسد که گشت ارشاد و یا متذکرین به عنوان نیروهای بازدارنده ای مطرح هستند که وجود آنان در کنار فعالیت های فرهنگی گوناگون ما ضروری به نظر می رسد که باید در کنار جریان فرهنگی قرار گیرند. برای بازدهی هر چه بیشتر این رویکرد در کنار تمامی عواملی که می تواند به بازدهی بهتر این طرح کمک کند، نیاز به بیشتر شدن کار فرهنگی احساس می شود؛ در صورتی گشت ارشاد سرسختانه در فضای جامعه عمل کند ولی بازوی فرهنگی ما کماکان ضعیف به فعالیت بپردازد، قطعا باید شاهد پیامدهایی منفی در قبال اجرای این طرح باشیم.

پرده سینما

یکی از مصادیق برای کار فرهنگی که وظیفه ای خطیر در زمینه فرهنگ سازی بر عهده دارد، سینما می باشد. عملکردسینمای ما در جامعه امروز را مشاهده کنید، همانطور که اشاره شد سینمای ما با رویکردی زوایه دار با ارزش های انقلاب اسلامی و ترویج فرهنگ غربی در جامعه به عنوان رسانه ای الگو ساز برای جوانان، آنان را به سوی معیارهایی سوق می دهد که جزو خط قرمزهای فرهنگی ما می باشند و در صدر نابهنجاری هایی هستند که گشت ارشاد و یا متذکرین ما درصدد برخورد با همسویان این ضد ارزش ها هستند. معیارهایی چون بی حجابی، بدپوششی، بی اخلاقی در فضای جامعه و روابط بی قید دختر و پسرها و .....

این همان موردی است  که باعث می شوند سینما مورد رونق کار گشت ارشاد باشد، سینمای ما با الگو سازی فرهنگ غربی برای جوانان و نهادینه کردن آن برای این قشر و تحویل طبقه ای ملبس به این فرهنگ، به فضای جامعه شرایط را برای گسترش فعالیت های گشت ارشاد مهیا می کند.

سینمای ما دچار غربزدگی شده و موجبیت تکنیک یکی از عواملی است که باعث می شود شهید آوینی رسانه را بسان یک ابزار نبیند؛ او را فرا گرفته است

اما سوال اینجاست آیا جا ندارد که دولت در کنار کمک به اجرای اینچنین طرح هایی در جامعه نگاهی هم به رویکرد فرهنگی خود انداخته و یک سلسله بازنگری هایی را در سیاست های فرهنگی خود به عنوان نهادی که در کنار نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات  و سایر نهاد ها دستی بر آتش دارد، بیندازد.

آیا در کنار اجرایی شدن این طرح در فضای عمومی شایسته نیست که دولت رویکردی را هم برای اصلاح در درون خود شروع کرده  و نگرشی در پیش زمینه های دولتی، در به وجود آمدن چنین ارزشی های منفی در کشور کند.

آیا درشرایطی که دولت به اجرای این طرح کمک می کند که از سر در سینماهای ما گرفته تا متن و شخصیت سینمایی ما که الگویی برای همین جوانان مورد مواخذه قرار گرفته شده می باشند، غرق در ارزش هایی است که از خطوط قرمز طرح امنیت اخلاقی به شمار می آیند. که متاسفانه این رویکرد هم به تازگی بیش از پیش در رسانه ملی هم دیده می شود.

ما باید در کنار هر طرح بازدارنده ای همتی مضاعف در زمینه فرهنگی داشته باشیم تا نتایج کار این عوامل بازدارنده فبرآیند مثبتی در آینده داشته باشد و ما شاهد هر چه بهتر شدن فضای اخلاقی جامعه مان باشیم و این امر میسر نمی باشد مگر اینکه در کنار رویکردی اجتماعی برای اصلاح فضای جامعه هر فرد و سازمانی به صورت شخصی در اعمال و رفتارهای خود بازنگری کند و خود را هم اصلاح نماید.

نویسنده:عطا الله باباپور/گروه جامعه و سیاست تبیان