تبیان، دستیار زندگی
آیین اسلام از نخستین روز، از ویژگیهایى برخوردار بود كه هیچ یك از آنها در دیگر آیینهاى آسمانى دیده نمى شود. اسلام به صورت یك آیین جهانى به بشر عرضه شد و براى نفوذ خود هیچ حدّ و مرز جغرافیایى و نژاد خاصّى را نشناخت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اعجاز قرآن در قانون گذاری

قانون

آیین اسلام از نخستین روز، از ویژگیهایى برخوردار بود كه هیچ یك از آنها در دیگر آیینهاى آسمانى دیده نمى شود. اسلام به صورت یك آیین جهانى به بشر عرضه شد و براى نفوذ خود هیچ حدّ و مرز جغرافیایى و نژاد خاصّى را نشناخت .

اسلام ، تنها آیین راز و نیاز، دعا و استغاثه نیست ، بلكه رسالت خود را در متن اجتماع قرار داده و به تمام نقاط و جوانب زندگى بشر چشم انداخته است و درباره همه شؤ ون زندگى او نظر داده و هیچ موضوعى از دایره تشریع آن بیرون نمانده است .

عظمت قوانین اسلام در صورتى بخوبى جلوه مى كند كه بدانیم در روز درخشش ستاره اسلام ، انحطاط فرهنـگـى و اخلاقى ، سایه شوم خود را بر سر ملتهاى جهان بخصوص ‍ ملّت شبه جزیره عربستان افكنده بود و بر مردم این سرزمین جز وحشیـگـرى و قانون جنـگـل چـیز دیـگـرى حكومت نمى كرد. قلوب و افكار آنان به جاى توجّه به كسب و كار، به یغماگـرى تمایل داشت و به بهانه هاى واهى و پوچ ، آتش جنگ میان آنان شعله ور مى شد. از هیچ عمل زشتى خوددارى نكرده ، باكمال بى رحمى دختران خود را زنده به گور مى كردند.

قرآن در محیطى نازل شد كه نه قاضى و داورى وجود داشت ، نه محكمه و دادگاه ، بلكه گره خصومتها تنها با زور سرنیزه گشوده مى شد. در سراسر منطقه حجاز جز چند كاهن كه دور از اجتماع مى زیستند و گـاهى نزاع را با افكار كاهنانه خود حل مى كردند، كس دیگرى براى حل دعاوى نبود و اگر ستمگر و زورمندى دسترنج روزانه فرد ناتوانى را مى گرفت ، هیچ مرجع صالحى نبود كه حق او را بازستاند.

امتیازات قوانین اسلام

براى آگاهى بیشتر از اهمیت قوانین اسلام ، لازم است از مشخصات و امتیازات آن بیش از پیش آگاه گـردیم . در اینجا به منظور رعایت اختصار فقط به پنج امتیاز اشاره مى كنیم و در مورد بقیه امتیازات قوانین اسلام شما را به كتب مفصل ارجاع مى دهیم .

الف ـ فطرى بودن

تمام دستورهاى اسلام ، متكى به مقتضیات فطرت و سرشت آدمى است . قرآن در همه قوانین خود خواسته هاى طبیعى انسان را از نظر دورنداشته و كوچكترین تضادى با سنن خلقت انسان ندارد و رمز ثبات و پایدارى قوانین اسلام و ابدیت و جاودانگى آن نیز همین است . قرآن این حقیقت را در آیه زیر بیان كرده است :

«فَاءَقِمْ وَجْهَكَ لِلدّینِ حَنیفاً فِطْرَةَ اللّهِ الَّتى فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِكَ الدّینُ الْقَیِّمُ وَ لكِنَّ اءَكْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُونَ»1 روى خود را متوجه آیین خالص پروردگار كن این فطرتى است كه خداوند انسانها را بر آن آفریده است . دگرگونى در آفرینش خدا نیست . این است دین و آیین محكم و استوار، ولى بیشتر مردم نمى دانند.

هر گـاه در تشریع قوانین ، سرشت تغییرناپذیر انسان كه قدر مشترك همه انسانها، در همه ادوار و در تمام شرایط است در نظر گـرفته شود، بشر باید از اصول ثابت و تغییرناپذیرى پیروى كند.

درست است كه تحولات تكنیكى ، چـهره زندگـى را دگـرگـون ساخته و آخرین وسائل مدرن آسایش را در اختیار بشر نهاده است ولى هرگـز دست تحول به ذات انسان ، و خواسته هاى درونى وى و غرایز پرتحرّك او، راه نیافته است . آنچه كه انسان كنونى مى خواهد، و به آن نیاز دارد، همان است كه انسان عصر حجر نیز آن را مى خواست . به عبارت روشنتر گـر چـه وسائل پـیشرفته زندگى و دگرگونى اوضاع و احوال ، جامعه ها را با نیازهاى جدید و تازه اى رو به رو مى سازد و براى رفع نیاز ناچار است قوانین تازه اى وضع كند، ولى انسانیت در تمام احوال و شرایط محفوظ بوده و دست تغییر به نهاد آن راه پیدا نكرده است .

از این رو، یك سلسله قوانین ثابت مورد نیاز انسان است و چون قرآن قوانین خود را بر اساس فطرت قرار داده ، ابدى است و با مقتضیات زمان منطبق است.2

هر گـاه در تشریع قوانین ، سرشت تغییرناپذیر انسان كه قدر مشترك همه انسانها، در همه ادوار و در تمام شرایط است در نظر گـرفته شود، بشر باید از اصول ثابت و تغییرناپذیرى پیروى كند

ب ـ سازگارى با تمدّن

قرآن کریم

در طول تاریخ زندگى بشر، تمدنهاى بزرگى در میان اقوام و ملّتهاى مختلف وجود داشته كه هر كدام داراى جنبه هاى مثبت و مناسب با كمال انسان و نیز جنبه هاى منفى و ضد بشرى بوده اند. یكى از نقاط برجسته قوانین اسلام ، سازگارى آن با جنبه هاى مثبت و سازنده چهره ها و گونه هاى مختلف تمدّن انسانى است . قوانین قرآن و تمام آنچه از پیامبر گرامى و پیشوایان راستین بعد از او به عنوان احكام الهى رسیده است ، همگى نه تنها با بعد سازنده مظاهر تمدن انسانى موافق و سازگار مى باشد و تضادى میان آن دو وجود ندارد، بلكه مروّج آن است . اسلام براى تاءیید و ترویج مظاهر تمدّن انسانى ، دعوت به علم و دانش ، خلاقیت و ابتكار و جدیّت كرده و با خرافات ، تعصّبات ، كج فهمیها، جمودها و لهو و لعبها مبارزه كرده است . به همین جهت ، وقتى اسلام به مناطقى كه داراى تمدّنهاى اصیل بودند راه یافت ، مردم نه تنها قوانین اسلام را كه منبع مهم آنها قرآن بود، با تمدّن خویش مباین ندیدند، بلكه بیشتر افراد به استقبال آن شتافتند و خود مروج آن شدند و به توسعه و گسترش تمدّن اسلامى كه شالوده آن به وسیله پیامبر(ص ) ریخته شده بود، پرداختند.

به عنوان نمونه ، شكیب ارسلان مى نویسد: «باید اعتراف كنم كه تقدّم مسلمانان منحصر به صناعت و فن نیست ، بلكه آنها در علوم عقلى و فلسفه نیز قدمى راسخ داشتند، مسلمانان كتب ارسطو، بقراط، جالینوس ، ویسقور، یدوس ، بطلمیوس و ... را به عربى ترجمه كرده اند و اسرار تازه اى از علم را گشودند و بر آنچه از دیگران گرفتند، افزودند. مورخان روایت كرده اند كه شانجه پادشاه لیون در سال 960 میلادى به منظور درمان بیمارى صعب العلاج خود به نزد پزشكان مسلمان قُرطُبه رفت و بهبودى یافت و در تمام دوران زندگى خود از احترام و نشاط و تجلیلى كه در قرطبه نسبت به خود دید، یاد مى كرد.» 3

شهید مطهرى نیز مى نویسد: ایرانیان شاهكارهاى خود را در راه خدمت به اسلام به وجود آوردند و در حقیقت این اسلام بود كه استعداد ایرانى را تحریك كرد و در او روح تازه اى دمید. 4

ج ـ مراعات تعادل بین جسم و روح

انسان موجودى مركب از جسم و جان یا ماده و روح است ؛ در دیدگـاه اسلام ، بُعد اصیل وجود انسان همان بعد روحى و معنوى بوده و جسم باید به عنوان ابزارى در خدمت روح و كمالات روحى انسان قرار گـیرد. اما باید همراه با رسیدن به نیازهاى اصیل و غایى ، كه همان نیازهاى روح انسان است ، نیازهاى مقدماتى و ابزارى نیز كه نیازهاى جسمانى او است مورد توجه قرار گرفته و درحدّ لزوم و به مقتضاى نیازهاى روح ، به آنهانیز رسید و نباید نیازهاى جسمانى را فداى نیازهاى روح كرد. و در پرتو رعایت هر دو جانب در قوانین اسلام ، تعادلى میان ماده و روح پـدید آمده است . احیاى ارزشهاى اخلاقى و سجایاى انسانى و پاكسازى جامعه از كارهاى زشت ، توجه قرآن را از بهزیستى جسمى و بهره گیرى از لذایذ (به استثناى كارهاى حرام كه ویرانگر بنیادهاى اخلاقى و ارزشهاى معنوى و روحى است ) بازنداشته است .

د ـ ژرف نگرى

قوانین اسلام با ژرف نگرى خاصى وضع شده است . چیزى كه با سعادت انسان ناسازگار باشد تحریم شده و آنـچـه كه به حال او مفید و سودمند است حلال معرفى گردیده است . اسلام هرگز در تحلیل و تحریم از افكار ملّتها پیروى نكرده ، بلكه ملاك تشریع را مصالح و مفاسد واقعى انسانها قرار داده است حتّى آنجا كه مصالح و منافع كارى ، غلبه بر مفاسد آن كار داشته باشد، روا شمرده شده و آنجا كه زیانها و مفاسد چیزى بیش از منافع آن بوده ممنوع شمرده شده است . قرآن در مورد شراب و قمار مى گوید:

«فیهِما اِثْمٌ كَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ اِثْمُهُما اَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما» 5

در آنها گناه بزرگ و سودمندیهایى براى مردم است و گناه آنها بیش از سودمندى آنهاست .

ـ امر دیـگـرى كه به مقررات اسلامى خاصیت انعطاف و انطباق پذیرى بخشیده، وجود یك سرى قواعد كنترل كننده در متن مقررات اسلامـى است . فقها آنها را «قواعد حـاكمـه » نام نهـاده اند یعنـى قواعـدى كه بر سراسر احكام و مقررات اسلامى حكومت مى كند. به موجب این قواعد هر حكم اسلامى كه عمل به آن موجب حرج و ضررى بر مكلف (مازاد بر حرج و ضررى كه طبع حكم اقتضاى آن را دارد) مى شود، از او برداشته شده است

ه‍ ـ نرمى و قابلیت انطباق با اوضاع متغیر زندگى انسان

قرآن در زندگی انسان

سهولت و قابلیت انطباق قوانین قرآن با اوضاع گوناگون زندگى انسان كه رمز خلود و جاودانگى آن است ، در نتیجه امورى است كه به بعضى از آنها اشاره مى شود:

1 ـ قرآن در تشریعات خود، به حقایق و معانى توجه داشته و در این جهت به صورت و ظواهر زندگـى نـپـرداخته است و از این رو در اسلام ، وسیله اى مادى و باشكلى ظاهرى را نمى توان یافت كه جنبه تقدس داشته باشد و مسلمان وظیفه خود بداند كه آن شكل و ظاهر را حفظ كند. و همین امر موجب جلوگیرى از هر گونه تصادمى با توسعه تمدن و فرهنگ شده است .

به عنوان نمونه مواردى ذكر مى شود:

قرآن امت اسلامى را دعوت مى كند كه در برابر دشمنان خود مجهز شوند.

«وَ اَعِدُّوا لَهُمْ مَااسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»6

تا آنجا كه مى توانید براى رویارویى با دشمن نیرو آماده كنید.

منظور از نیرو اعم از كسب تجربه ها و مهارتها و ادوات جنگى است چنانچه منظور از ادوات جنگى هم اعم از نیزه و شمشیر و موشك و هواپیما و انواع رادار و ... است و اگر در فقه اسلامى در كتاب سبق و رمایه دستور رسیده كه خود و فرزندانتان تا حدّ مهارت كامل فنون اسب سوارى و تیراندازى را یاد بگیرید، براى این است كه آنها جزو فنون نظامى آن عصر و بهترین وسیله تهیّه نیرو و نیرومند شدن در مقابل دشمن آن عصر بوده است . بنابراین آنچه در نظر اسلام اصالت دارد، آمادگى مسلمانان در برابر دشمن است و شمشیر و نیزه و اسب ازنظر اسلام اصالت ندارد و جزو هدفهاى اسلامى نیست .

اسلام زن را دعوت مى كند كه در بیرون از خانه پوشش و حجاب داشته باشد و این اصلى است كه مورد نظر اسلام است زیرا عفت و كرامت زن بدون این پوشش در خطر است امّا آن را به شكل خاصى مقید نكرده و به پوشیدن لباس مشخصى توصیه نكرده است بلكه هرلباسى كه هدف فوق راتامین كند كافى است .

قرآن كریم دراین زمینه مى فرماید: «یا اَیُّهَا النَّبِىُّ قُلْ لاَِزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِالْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابیبِهِنَّ ذلِكَ اَدْنى اَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ»7 اى پیامبر، به همسرانت و دخترانت و به زنان مؤ منان بگو: روسریهاى خویش را به خود نزدیك سازند (برخود فروافكنند) این كار براى این كه (به عفاف و پاكدامنى ) شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند، نزدیكتر و بهتر است .

2 ـ امر دیـگـرى كه به مقررات اسلامى خاصیت انعطاف و انطباق پذیرى بخشیده ، وجود یك سرى قواعد كنترل كننده در متن مقررات اسلامى است . فقها آنها را «قواعد حاكمه » نام نهاده اند یعنى قواعدى كه بر سراسر احكام و مقررات اسلامى حكومت مى كند. به موجب این قواعد هر حكم اسلامى كه عمل به آن موجب حرج و ضررى بر مكلف (مازاد بر حرج و ضررى كه طبع حكم اقتضاى آن را دارد) مى شود، از او برداشته شده است .

قرآن كریم در این زمینه مى فرماید: «وَ ما جُعِلَ عَلَیْكُمْ فِى الدّینِ مِنْ حَرَجٍ» 8

و در دین كار سختى را بر شما قرار نداد. (حكمى كه عمل به آن موجب عسر و حرج است ، از شما نخواسته است )

منبع: نبوت خاصه، جمعی از نویسندگان

گروه دین و اندیشه تبیان


1- روم، آیه 30

2 ـ « برنارد شاو » نویسنده مشهور انگلیسى مى گوید : « من معتقدم كه دین محمّد ، یـگانه دینى است كه با تمام ادوار زندگى بشرى مناسب است و قابلیت آن را دارد كه هر نسلى را به خود جلب كند . » ( مناظره دكتر و پیر ، ص 168 )

« ولز » دانشمند انگلیسى مى گوید : « اما كتاب چهارم كه مهمترین كتاب دنیاست قرآن است ؛ زیرا این كتاب آسمانى اثرى كه در دنیا گذاشته نظیر آن هیچ كتابى به خود ندیده است . قرآن كتاب علمى و دینى و اجتماعى و تهذیبى است ، مقررات و قوانین و احكام آن با اصول و قوانین و مقررات دنیاى امروزى مطابق است و براى همیشه قابل پیروى و عمل است ، هر كس بخواهد دینى اختیار كند كه سیر آن با تمدّن بشر ، پیشرفت داشته باشد باید كه دین اسلام را انتخاب كند و اگر بخواهد معنى این دین رابیابد باید به قرآن مراجعه كند . » (قرآن و دیگران ، ص 26 )

3 ـ تاریخ فتوحات اسلامى ، تاءلیف شكیب ارسلان ، ترجمه على دوانى ، ص 312 ، چاپخانه علمیه قم .

4 ـ خدمات متقابل اسلام و ایران ، مرتضى مطهرى ، ج 2 ، ص 374 .

5 ـ بقره ، آیه 219 .

6 ـ انفال ، آیه 60 .

7 ـ احزاب ، آیه 59 .

8 ـ حج ، آیه 78 .