تبیان، دستیار زندگی
زندی :فوتبال آلمان را دوست ندارم فریدون زندی با پاس گلی که در بازی با بحرین داد باعث شد تا محمد نصرتی در موقعیت مناسبی قرار بگیرد و گل صعود ایران را به جام جهانی به ثمر برساند. زندی حالا منتظر است تا اولین حضورش در جام جهانی...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصاحبه جالب با فریدون زندی

زندی :فوتبال آلمان را دوست ندارم


فریدون زندی با پاس گلی که در بازی با بحرین داد باعث شد تا محمد نصرتی در موقعیت مناسبی قرار بگیرد و گل صعود ایران را به جام جهانی به ثمر برساند. زندی حالا منتظر است تا اولین حضورش در جام جهانی را با پیراهن تیم ملی ایران تجربه کند. وقتی با زندی صحبت می کنیم سعی می کند پاسخ سؤالات را به زبان فارسی بدهد، اما آنجا که دچار مشکل می شود به زبان آلمانی سخن می گوید.

خودش دوست دارد هر چه سریع تر، زبان فارسی را یاد بگیرد تا بتواند راحت تر صحبت کند. زندی با اینکه در سال 1979 در شهر" امدن" آلمان به دنیا آمده، اما با این حال احساس عجیبی نسبت به سرزمین پدری اش، ایران دارد.

**از اینکه می خواهی با پیراهن ایران در جام جهانی بازی کنی، چه احساسی داری؟

فقط می توانم بگویم خیلی خوشحالم. من ایران را از صمیم قلب دوست دارم. از همان اول هم قصد داشتم برای ایران بازی کنم، حتی آن زمانی که بحث حضورم در ایران مطرح نبود.

**ایرانی بودن پدر تو تأثیری در این موضوع نداشت؟

به هیچ وجه. من از طرف پدرم تحت فشار نبودم. حتی مادرم هم که آلمانی است چیزی در این باره به من نگفت. هر چند او هم علاقه مند بود من برای ایران بازی کنم. ولی در نهایت این خودم بودم که تصمیم گرفتم ایران را انتخاب کنم. چون این کشور را دوست دارم. این را هم بگویم اگر یک روز ایران و آلمان با هم بازی کنند مادرم با اینکه آلمانی است اما دوست دارد پسرش برنده شود!

**و به همین خاطر پس از گلزنی مقابل آذربایجان پرچم ایران را بوسیدی؟

قصد داشتم وقتی اولین گلم را با پیراهن ایران می زنم، کاری کنم که نشان دهم چقدر ایران با دوست دارم. برای این کار، تصمیم گرفتم پرچم ایران را ببوسم تا میزان علاقه مندی خودم را به کشورم ثابت کنم.

**اگر از سوی مسؤولان فدراسیون فوتبال آلمان به تیم ملی این کشور دعوت می شدی، باز هم ایران را انتخاب می کردی؟

صددرصد. پیش از اینکه تکلیفم مشخص شود، با خودم می گفتم" یعنی می شود یک روز برای ایران بازی کنم!؟ من برای تیم زیر 21 ساله های آلمان بازی کردم، اما همیشه به این فکر بودم که یک روز پیراهن ایران را بپوشم. باور کنید در ایران احساس آرامش می کنم.

**پس از اینکه پذیرفتی برای ایران بازی کنی، این جو به وجود آمده بود که مسؤولان کایزرسلاترن در واکنش به این اقدام به تو کمتر بازی می دادند. به طوری که برخلاف نیم فصل اول در نیم فصل دوم، کمتر در ترکیب اصلی کایزرسلاترن حضور داشتی. آیا این موضوع تاثیری در بازی کردن تو در باشگاهت داشت؟

بی تأثیر که نبود. چون که مسؤولان کایزرسلاترن دوست داشتند من برای تیم ملی آلمان بازی کنم و در آنجا بمانم. اما تصمیم آنها برایم اهمیتی نداشت. من دوست داشتم خودم برای آینده ام تصمیم بگیرد.

البته مسائل دیگری هم در نیمکت نشینی ام تاثیر داشت. بعد از بازی رفت قابل بحرین مربی تیم گفت چون خسته هستی چند روزی را استراحت کن. بعد هم یک بازی را به دلیل 5 اخطاره شدن از دست دادم. ضمن آنکه با ماشین تصادف کردم و مدتی از میادین فوتبال به دور بودم. با این حال نمی توانستم چیزی بگویم چونکه این نظر مربی بود و من هم باید به نظر سرمربی احترام می گذاشتم.

**زمانی که آلمان با ایران بازی می کرد، دوست داشتی در کدام تیم بازی می کردی؟

ایران. آن بازی را از طریق تلویزیون دیدم و آرزو کردم ایران برنده شود. در آن مسابقه ایران در نیمه اول بازی خوبی انجام داد اما به هر حال آلمان نتیجه را به نفع خودش رقم زد. دوست داشتم ایران بازی را ببرد. من فوتبال آلمان را دوست نداشتم.

**چرا؟

چون سراسر درگیری و جنگ است و جذابیت چندانی ندارد.

**به نظر می رسد از حضور در فوتبال آلمان لذت نمی بری؟

بله! اما به هر حال من یکسال دیگر با کایزرسلاترن قرارداد دارم و به آن پایبند هستم. سال گذشته می خواستم از این تیم جدا شوم اما مسؤولان کایزرسلاترن مخالفت کردند. با شرایطی که وجود دارد امسال هم در این تیم می مانم.

**در مدتی که در فوتبال ایران حضور داشتی چه نکاتی، توجه تو را به خود جلب کرده است؟

بازیکنان ایرانی بیشتر دوست دارند دریبل بزنند و خودشان به تنهایی همه کارها را انجام دهند، در حالی که فوتبال یک بازی گروهی است. در ایران، بازیکنان زیاد نمی خواهند پاس بدهند و دوست ندارند خودشان جلو بروند و گلزنی کنند. شما فوتبال را بیشتر به صورت احساسی دنبال می کنید تا منطقی. این مورد البته مختص کشور ایران نیست و درقاره آسیا به وضوح دیده می شود. این مهمترین تفاوت فوتبال آسیا و اروپا است اما کنار این عامل نکات مثبت فراوانی هم وجود دارد.

**مثلاً چه نکاتی؟

بازیکنان در ایران رابطه بهترین با یکدیگر دارند. بارها دیده ام گروهی از بازیکنان دور هم جمع می شوند، حرف می زنند، شوخی می کنند و می خندند در حالی که در آلمان، بازیکنان بیشتر ترجیح می دهند تنها باشند. این که بازیکنان دور هم دیگر جمع می شوند به نظر من نکته بسیار مثبتی است.

**نظرت در مورد برانکو چیست؟

برانکو مربی خوبی است. او قابلیت های بالایی دارد. برانکو روی مسائل تاکتیکی تاکید ویژه ای می کند به همین دلیل در تیم ملی همکاری خاصی بین بازیکنان وجود دارد.

**در اولین بازی که برای ایران انجام دادی، چه احساسی داشتی؟

قبل از اینکه به ایران بیایم، نمی دانستم این کشور چه وضعیتی دارد. برای اولین بازی باید مقابل بحرین قرار می گرفتم. شرایط به گونه ای شد که مستقیماً به منامه رفتم و اصلاً نتوانستم به ایران بیایم. دو روز مانده به بازی به بحرین رسیدم و البته قبل از آن با مهدوی کیا و هاشمیان در این زمینه صحبت کردم. به بحرین که رسیدم علی دایی به اتاقم آمد و گفت اگر مشکلی داری به من بگو. به هر حال در آن مسابقه تیم اصلاً خوب بازی نکرد و من هم از آنجایی که با سایر بازیکنان هماهنگ نبودم، نتوانستم بازی خوبی انجام دهم. آن بازی سخت ترین دیدار ایران در مرحله مقدماتی جام جهانی بود. ایرانی ها خاطره خوبی از بحرین ندارند و شاید به همین دلیل بود که ما در منامه بازی خوبی انجام ندادیم. اما به هر حال توانستیم آنها را در تهران شکست دهیم و جشن صعود به جام جهانی را برپا کنیم. فوتبال ایران این پتانسیل را دارد که در جام جهانی، بازی های خوبی انجام دهد.

**از زمانی که تو به تیم ملی ایران آمدی، نیکبخت تبدیل به یک بازیکن ذخیره شد. نظرت در این باره چیست؟

این موضوع به نظر سرمربی تیم برمی گردد. برانکو در حال حاضر تشخیص داده که از وجود من استفاده کند. شاید بعدها تصمیم دیگری بگیرد. علیرضا پسرخوبی است و من هیچ مشکلی با او ندارم.

**احتمال دارد یک روز برای ادامه فوتبالت به ایران بیایی؟

شاید. ممکن است روزی این کار را انجام دهم.

**پدرت گفته تو پرسپولیسی هستی...

نه! برای من فرقی نمی کند. پدرم چون خودش پرسپولیسی است این حرف را زده است.

**تهران را چگونه شهری دیده ای؟

ما در آلمان می گوئیم" مونیخ" شهر بزرگی است، اما تهران خیلی خیلی بزرگ است. مونیخ در مقابل تهران شهر کوچکی محسوب می شود. من اما در تهران نمی توانم رانندگی کنم. در اینجا همه برای خودشان رانندگی می کنند! مثل فوتبال!

**فکر می کنی چه زمانی فارسی را به طور کامل یاد بگیری؟

دوست دارم هر چه سریع تر این اتفاق بیفتد. دوست دارم فارسی بخوانم و بتوانم فارسی بنویسم. فارسی، زبان نسبتاً سختی است اما سعی می کننم هر چه زودتر این زبان را یاد بگیرم.

**سوال پایانی را می خواهیم در مورد علی کریمی بپرسیم. فکر می کنی او می تواند در بایرن مونیخ موفق شود؟

علی بازیکن خوبی است ولی باید توجه کند در آلمان فشار تمرینات زیاد است و همین موضوع، سبب شده عده ای از بازیکنان در آلمان به مشکل بربخورند. با این حال او شرایط بازی کردن در بایرن مونیخ را دارد.

 آرزوی بزرگ زندی