تبیان، دستیار زندگی
تفسیر موضوعی قرآن 10 - بزرگترین کلمه خدا را می‌شناسید؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر موضوعی قرآن کریم 10

الله جل جلاله

قسمت اول: برترین نعمت خداوند

قسمت دوم: قرآن؛ نمایشگاه خداوند متعال

قسمت سوم: خدا در جای جای قرآن

قسمت چهارم: قرآن دور؛ قرآن نزدیک

قسمت پنجم: بهره‌مندی از مراتب قرآن کریم

قسمت ششم: قرآن با پیامبر یا پیامبر با قرآن

قسمت هفتم: قرآن مثل باران است

قسمت هشتم: پیامبر قرآن را عربی نخوانده است

قسمت نهم: خدا حرف نمی زند

سراسر هستی، كلمة الله است

قرآن كریم، سراسر نظام هستی را "كلمة الله" می داند و می‌فرماید: "قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّی "1 خدای سبحان به رسولش می‌فرماید: بگو كه اگر دریا مركّب شود برای نوشتن "كلمات" پروردگار من، پیش از آنكه كلمات الهی به پایان رسد، دریا خشك و تمام خواهد شد. و در كریمه‌ی‌ دیگری می فرماید: "وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ "2 یعنی اگر همه درختان روی زمین، قلم گردند و آب دریا به همراه و مَدَد هفت دریای دیگر، مركّب شوند، دریا تمام می‌شود ولی "كلمات" خداوند ناتمام خواهد ماند.

سرّ اینكه قرآن كریم، سراسر هستی را "كلمة الله" می داند، آن است كه هر موجودی از موجودات جهان آفرینش، "آیت" و نشانه‌ی‌ حقّ است و "غیب" را نشان می‌دهد و نهان را آشكار می‌سازد.

همه‌ی‌ موجودات، با زبان تكوینی خود سخن از خداوند و اسما و صفات علیای او می‌گویند. خدای سبحان در دنیا از طریق مخلوقاتش با بسیاری از انسانها سخن می‌گوید ولی اگر كسی "صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ "3 باشد، چگونه آن را می‌شنود؟ نشنیدن چنین افرادی دلیل بر نبودن كلام و سخن خداوند نیست، سراسر عالم، صدای حقّ است ولی گوش شنوا می‌خواهد.

در نظام كلّی و "نظام احسن" حتّی شیطان نیز "كلمة الله" است و خیر و بركت را به همراه دارد؛ زیرا تا شیطان نباشد و تا وسوسه نكند، جهاد اكبری نخواهد بود و كمال و سعادت انسان حاصل نمی شود. "جهاد اكبر" وقتی است كه دشمنی وجود داشته باشد چنانكه در "جهاد اصغر" نیز باید كافری باشد و عداوتی داشته باشد تا انسان به جهاد با او بپردازد. اگرچه شیطان و انسانهای پلیدی كه پیروان اویند، به سبب اختیار بد خود به جهنّم خواهند رفت، ولی در نظام كلّی، مفید و خیرند و زمینه فوز شهادت در جهاد اصغر و رسیدن به كمال تهذیب روح در جهاد اكبر را شیاطین جنی و انسی فراهم می كنند، لذا از آن جهت كه صنع الهی‌اند شرّ نخواهند بود و تفاوت بین خیر بودن اصل مبدأ وسوسه در مقیاس نظام كلّی و اَحْسَن، و بین لزوم پرهیز هر شخص از اینكه مبدأ وسوسه قرار گیرد یا مورد آن واقع شود، بسیار است كه بایـد در مسئلـه عدل كلّی، نظام احسن، خیر و شر و مانند آن مورد بحث قرار گیرد.

اگر همه درختان روی زمین، قلم گردند و آب دریا به همراه و مَدَد هفت دریای دیگر، مركّب شوند، دریا تمام می‌شود ولی "كلمات" خداوند ناتمام خواهد ماند

انسان كامل، بزرگترین "كلمة الله"

خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازی

قرآن كریم، حضرت مسیح سلام الله علیه را به طور خاصّ، كلمه‌ی‌ الهی معرّفی می‌كند "إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْیَمَ "4 و در جای دیگر می‌فرماید: "إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِكَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ"5 و این بدان خاطر است كه "انسان كامل" آیت كبرای حقّ است و هیچ موجودی نمی تواند مانند انسان كامل، خداوند را نشان دهد و از این جهت، حضرت امیرالمؤمنین سلام الله علیه می‌فرماید: "ما لله آیة أكبر منّى"6 آیت و نشانه و كلمه‌ای از انسان كامل مانند رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه‌ی‌ معصومین علیهم‌السلام كه همگی نور واحدند، وجود ندارد و در جوامع روایی نیز آمده است كه "نحْن الكلمات التامّات"7 یعنی ما كلمات تامّه و كامله الهی هستیم.

بنابر این، سخن و قول و كلام خدای سبحان، چه در دنیا و چه در آخرت، از نوع صوت و لفظ و اعتبار نیست؛ چنانكه از امیرالمؤمنین سلام الله علیه نقل شده كه فرمودند: "...یقول لمن أراد كوْنَه: كن، فیكون، لا بصوت یُقْرَع ولا بنداءٍ یُسْمَع و إنما كلامه سبحانه فعل منه أنْشَأه و مَثّلَهَ"8: قول خداوند، فعل اوست كه منزّه از صوت مقروع و كوبیده شده است و مبرّای از ندایی است كه شنیده شود.

كلام خدا افاضه هستی است، ولی در مرحله نازله‌اش به صورت تورات ملفوظ یا قرآن فصیح عربی، تجلّی می كند و در این مرحله نازله، لازمه اش لفظ و اعتبار است، و عربی بودن و عبری بودن و غیر آن مطرح می شود. قرآنِ عربی مبین، ذیل و نازله و رقیق شده كلام الهی است و صدر و اصل آنكه در مقام "لدن" بر وجود مبارك پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، نازل می‌شود و ایشان تلقّی می‌كنند، منزّه از صوت و لفظ و اعتبار است، حقیقتی است علیّ و بلند و حكیم كه با "شهود" دریافت می شود.

غرض آنكه، حقیقت قرآن در تمام مراتب آن، كلام خداست و این كلام كه به تمام مراحل خودْ مخلوق الهی است فعل خاص اوست كه خداوند آن را انشا و تمثیل فرموده و خصوص مرتبه نازله آنكه آن، هم مانند دیگر مراتب، كلام خدا و مخلوق اوست عبارت از الفاظ ویژه و كلمات مخصوص خواهد بود.

برگرفته از : تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیت الله جوادی آملی

گروه دین و اندیشه تبیان - حسین عسگری


(1) سوره‌ی‌ كهف، آیه‌ی‌ 109.

(2) سوره‌ی‌ لقمان، آیه‌ی‌ 27.

(3) سوره‌ی‌ بقره، آیه‌ی‌ 171.

(4) سوره‌ی‌ نساء، آیه‌ی‌ 171.

(5) سوره‌ی‌ آل عمران، آیه‌ی‌ 45.

(6) بحار، ج 23، ص 206، ح 2.

(7) بحار، ج 5، ص 9، ح 1.

(8) نهج البلاغه، خطبه 186