تبیان، دستیار زندگی
این روزها ارسال نامه ای با سربرگ باشگاه منچستر یونایتد و امضای سرالکس فرگوسن به ایران در حمایت از ناصر حجازی، نقل محافل ورزشی شده است ........
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اخلاق معنویت در منچستر یونایتد

منچستر

این روزها ارسال نامه ای با سربرگ باشگاه منچستر یونایتد و امضای سرالکس فرگوسن به ایران در حمایت از ناصر حجازی، نقل محافل ورزشی شده است. پس از پیگیری های یک جوان ایرانی علاقه مند به فوتبال در انگلستان، سرمربی مشهور شیاطین سرخ به نمایندگی از باشگاه متبوعش پای برگه ای را امضا زد که مراتب ارادت منچستری ها به یک شهروند ایرانی که 40 سال پیش قرار بود به این تیم بپیوندد را ابلاغ می کرد.

به نقل از تماشاگر، بی تردید این نامه می تواند سند زنده ای باشد برای دوام و قوام انسانیت و عشق در حرفه ای ترین نقطه فوتبال جهان و ما امروز می توانیم خوشحال باشیم که یکی از اساطیر ورزش کشورمان، مشمول اخلاق حرفه ای بزرگ ترین باشگاه این سال های جزیره شده است. با این حال، احتمالا نمی دانید و لابد حدس هم نمی توانید بزنید که ناصرخان حجازی، اولین ایرانی تاریخ نبوده است که نامه ای از مبدا باشگاه منچستر یونایتد دریافت می کند!

ماجرای یک تجربه واقعی!

نگارنده همین گزارش کوتاه یکی از کسانی است که بیش تر طعم دریافت پاکت از باشگاه یونایتد را در منزل مسکونی اش تجربه کرده بود. ماجرا به اوایل سال 2000 میلادی بر می گردد؛ یعنی اندکی پس از درخشش خیره کننده شیاطین سرخ در فوتبال اروپا که به کسب 3 جام معتبر و همزمان در فصل 99 انجامید. آن روزها تب منچستری تمام دنیا – و طبیعتاً ایران – را در بر گرفته بود و درست به همین خاطر هم بود که من در سن 14 سالگی و پس از دسترسی به آدرس پستی باشگاه منچستر یونایتد از طریق بروشورهای جذابی که در آن سال ها به فروش می رسید، تصمیم گرفتم برای این باشگاه نامه بنویسم و از شدت محبوبیت شان در ایران، با خبرشان کنم!

منچستر یونایتد

تصور کنید یک کاغذ A4 کاملا معمولی را که روی آن با بدترین خط ممکن، صرفا چند جمله کوتاه انگیلسی نوشته شده با مضمونی شبیه این: «من هوادار شما هستم. شما در ایران محبوب هستید. موفقیت هایتان را تبریک می گویم». اوضاع وقتی جالب تر می شود که بدانید چنین کاغذی در یک پاکت نامه کاملا معمولی قرار گرفت و پس از آن که چندین تمبر پشت آن الصاق شد، درون یکی از همان صندوق های زرد نوستالژیک افتاد. الان که به گذشته فکر می کنم، نمی دانم دقیقا چه فکری پیش خودم کرده بودم که می خواستم از طریق آن صندوق های جادویی(!) که گاهی نامه را به کوچه پشتی هم نمی رساندند، پیامم را به گوش منچستری ها برسانم! هر چه بود اما، حدود 20 روز بعد پستچی زنگ خانه را به صدا درآورد تا مراتب غافلیگری را به اوج برساند.

پس از امضای دفترچه مورد نظر، پاکتی رادریافت کردم که درون آن و بروشور تمام گلاسه رنگی و شیک وجود داشت. یکی مربوط به معرفی دقیق استادیوم اولدترافورد با تیتر «تئاتر رویاها» و نیز فروشگاه ها و رستوران های متعلق به باشگاه (موسوم به CAFERED) بود و دیگری به معرفی دقیق تاریخچه باشگاه و بیوگرافی همه بازیکنان حاضر در آن فصل اختصاص داشت. احتمالا می توانید حدس بزنید یک نوجوان علاقه مند به فوتبال، پس از چنین برخوردی از سوی یکی از حرفه ای ترین باشگاه های جهان، چه احساسی پیدا می کند....

تجربیات مشابه!

بدون تردید این اتفاق، به هیچ وجه منحصر به فرد نیست و حتی در کشور خودمان دیگرانی بوده اند که با یونایتدها نامه نگاری کرده اند. در یک نمونه جالب، حتی شنیده شده یک جوان فوتبال دوست در اوج دوران درخشش اریک کانتونا، طی نامه ای از مسئولان باشگاه منچستر تقاضای ارسال یک پیراهن شماره 7 را برای خودش مطرح می کند و در کمال شگفتی، چند روز بعد با کارتنی حاوی همین بسته مقابل در منزلش مواجه می شود.

نامه فرگوسن به ناصر حجازی

ظاهراً کمیته روابط عمومی باشگاه منچستر، یک سازمان قوی و اخلاق مدار است که تحت هیچ شرایطی از زیر بار پاسخگویی به صدها میلیون هواداراش در سراسر کره زمین، شانه خالی نمی کند. در چنین شرایطی طبیعی است که آن ها برای مورد ویژه ای مثل ناصر حجازی که در تیم ملی ایران عضویت داشته، به جام جهانی رفته  وحتی این شانس را هم داشته تا در این تیم دروازه بانی کند، ارزشی مضاعف در نظر بگیرند و برایش با امضای شخص آقای سرمربی، سنگ تمام بگذارند. وقتی باشگاهی به علایق جوان ترین هوادارانش در دورترین نقاط جهان هم اهمیت می دهد و از تقبل هزینه مالی و زمانی پاسخگویی به آن ها مضایقه نمی کند، می شود دلایل پیشرفت و حسن شهرت سراسری اش را بهتر درک کرد. این چنین است که باشگاهی مثل منچستر به قله فوتبال دنیا می رسد، اما ما...!

بخند آقای کفاشیان، بخند!

تا این جا را که گفتیم، حیف مان آمد به یک نکته تلخ اما کلیدی اشاره نکنیم. نامه هواداران ایرانی منچستر در حالی به انگلستان می رسد و اتفاقاً پاسخ هم دریافت می کند که در فوتبال کشورخودمان، حتی نامه های اداری رد و بدل شده بین مسئولان ارشد این رشته ورزشی هم گاهی سرنوشت مشخصی ندارند! لابد از یاد نبرده اید که همین چند وقت پیش، مدیرعامل استقلال از گم شدن نامه ای سخن گفته بود که این باشگاه به فدراسیون فرستاده اما مورد بررسی قرار نگرفته است! با این اوضاع و احوال، طبیعی است که خبرنگار فلان خبرگزاری، در کنفرانس مطبوعاتی افشین قطبی بابت ترتیب اثر داده نشدن به نامه درخواستش از سوی فدراسیون شاکی باشد و البته علی کفاشیان عزیز با لبخند بپرسد: «نامه؟ کدام نامه»؟

بله؛ منچستری ها آن بالا هستند به این دلیل و ما این جا تشریف داریم، به همین دلایل...!

تنظیم برای تبیان: رضا سیگاری