آنتیگون در سرزمین عجایب در این نمایش بر خلاف تراژدی مشهور که آنتیگون و هایمن خودکشی میکنند، هر دو قهرمان جان سالم از سلاخیهای کرئون پادشاه به در میبرند و حالا بر حسب تنبیه، آنها باید به عقد هم درآیند و زندگی مشترکی را آغاز کنند. ..
سرزمینی بکر و خلاقه
نگاهی به نمایش ”آنتیگون در سرزمین عجایب” نوشته و کار ”پوپک هیدجی
نمایش "آنتیگون در سرزمین عجایب" برگرفته از نمایشنامه "آنتیگون" سوفوکل و اثری از "بیژن مفید" است. پوپک هیدجی بر آن بوده با حفظ عناوین، یک موقعیت کاملا فارسی را برای مخاطب تدارک ببیند. شاید امتیاز عمده این نمایش هم در این نگاه و برداشت آزاد باشد که از یک تراژدی یونان باستان، یک پارودی متناسب با زمانه حاضر تولید کرده است.
این ساخت و ساز خلاقه ضمن بیان توجه به ساختارهای دراماتیک، در ایجاد موقعیت بومی و ملی کوشیده است. کوششی که نیاز جامعه امروزی است تا بتوان از دل همین ابداعات، زبانی نو برای بیان مسائل و دغدغه های وطنی و فراتر از آن، جهانی، اقدامات بایستهای را انجام داد.
در این نمایش بر خلاف تراژدی مشهور که آنتیگون و هایمن خودکشی میکنند، هر دو قهرمان جان سالم از سلاخیهای کرئون پادشاه به در میبرند و حالا بر حسب تنبیه، آنها باید به عقد هم درآیند و زندگی مشترکی را آغاز کنند. نتیجه آن هم یک فرزند پسر و کوری و بیکاری هایمن است. پسر را از ترس تهدیدات کرئن از خود دور میکنند و خود به زندگی پر از مشقت میپردازند. تا اینکه کرئون کشته میشود و هایمن به خونخواهی و انتقام روانه تبای میشود. در آنجا در مییابند که قاتل نوجوان پانزده سالهای است که شباهت زیادی به آنتیگون دارد و در اصل همان پسر رانده از خود است که انتقامش را از پدربزرگش گرفته است. پسر پذیرای پدر و مادر خود نیست و مردم آنها را از تب میرانند و...
شاید مشکل اساسی متن همین تغییر رویه دادن هایمن باشد که به خونخواهی از پدرش میپردازد در حالی که ریشه تمام بدبختی و بیچارگیهایش به تصمیمات این پدر بر میگردد. در صورتی که بازگشت آنها به تب برای پایان یک دوره مشقت بر شیرینی و غنای متن میافزود و نیازی به این خونخواهی هم نبود. از سوی دیگر تحول عموما در جهت مثبت است و حتا در پارودی شدن این موقعیت، نمیتوان چنین تحول منفیای را پذیرفت. وگرنه مابقی پردازشها با منطق و باورپذیری همراه میشود چون همه از نزدیک با آنها دست و پنجه نرم میکنند. اینکه ازدواج و عروسی گرفتن و انجام امور زندگی در زمانه ما هزینه بر شده خود فرآیند قابل درک و لمسی را پیش رویمان قرار میدهد و زبان و بیان طنز نیز ضمن نیشدار بودن از تلخیاش میکاهد تا این ماجراها دلنشینتر باشد و مبنای پارودیک بودن نیز بار عاطفی و غنایی اثر را افزایش میدهد.
ترانهها ایرانی است و همین خود در جذب مخاطب موثر است. در عین حال برای یک بیگانه هم موزیکال شدن اثر جاذبه لازم را خواهد داشت تا از این طریق راحت تر در جریان ماوقع قرار گیرد.
در اجرا نیز موسیقی و ترانهها لحظات جذابی را ایجاد میکند تا مخاطب از شنیدن قصه و یکنواختی ماجراها دور شود و با تنوع شنیداری و حرکتی و در ضمن ایجاد تصاویر لطیف و فانتزی به کنکاش پیرامون مسائل موشکافانهتر بپردازد. بازیگران بر آواز و نوازندگی مسلط هستند و همین خود در جهت موزیکال شدن اجرا بوده است. مطمئنا ایرانیها از فضاهای موزیکال و ضرباهنگهای موسیقایی بیشتر از ضرباهنگهای منطبق با زندگی خوششان میآید و همین خود عاملی میشود تا ارتباط دامنه دارتری با اذهان عمومی برقرار شود و همین باعث گستردگی مخاطب برای این نمایش خواهد شد. در ضمن خود موسیقی در ایرانی شدن نمایش مهمترین نقش را بر عهده داشته است. با آنکه اسامی یونانی است، اما فضاها و ترانهها ایرانی است و همین خود در جذب مخاطب موثر است. در عین حال برای یک بیگانه هم موزیکال شدن اثر جاذبه لازم را خواهد داشت تا از این طریق راحت تر در جریان ماوقع قرار گیرد.
بازیگران با عروسکهای متفاوت و تکنیکهای عروسکی متنوع فضای متنوع و مفرحی را ایجاد میکنند. از تکنیک میلهای، دستکشی، بونراکو و سایه در جاهای مختلف به نحو مطلوبی استفاده شده تا بر جنبههای فانتزی اثر افزوده شود و همین خود نکتهای برجسته برای ورود به فضا و پیش بردن درام و معرفی شخصیتهاست.
کارگردان علاوه بر اینها بر تکنیک پردهخوانی و نقالی هم اشاره میکند تا بازهم بر ایجاد فضای ایرانی تاکید بیشتری داشته باشد. در عین حال مخاطب قرار نیست که صرفا به تماشای یک نمایش بنشیند چون این نمایش برای درک و ارتباط عقلانی ایجاد شده و به همین خاطر در آن از تکنیک فاصلهگذاری بهره وری میشود تا ضمن یادآوری نمایشی بودن ماجراها درباره همه نکات فکر شود.
منبع : ایران تئاتر
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی