تبیان، دستیار زندگی
امام خمینی معتقد بود: «هر دانشی ماهیتاً جنبه عملی دارد و هیچ دانشی نظری صرف نیست»1. این دیدگاه موجب شد تا ایشان وارد هر علمی كه میشدند به جنبه عملی آن توجه خاص كنند؛ و همچنین باید بدانیم كه این نوع نگاه به علوم، همه علوم را به نوعی به علم استقلالی مبدل می
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوآوری های علمی امام خمینی
امام خمینی

امام خميني معتقد بود: «هر دانشي ماهيتاً جنبه عملي دارد و هيچ دانشي نظري صرف نيست»1. اين ديدگاه موجب شد تا ايشان وارد هر علمي كه ميشدند به جنبه عملي آن توجه خاص كنند؛ و همچنين بايد بدانيم كه اين نوع نگاه به علوم، همه علوم را به نوعي به علم استقلالي مبدل ميكند و به رتبه علوم آلي ارتقا مي دهد.

    خصلت امام خميني(ره) در هر علمي، نقد و بررسي دقيق و علمي آن علوم و نظرات علماي بزرگ در همان علم بوده است. ايشان در تدريس و تدوين هر يك از علوم اسلامي، نظرات علماي بزرگ در همان علم را نقد و بررسي دقيق ميكرد و همچنين شاگردان كلاس درسش را به اشكال كردن وا مي داشت، بطوري كه شاگردانش ميگويند: ايشان كلاس ساكت را نمي پسنديد و نسبت به سكوت شاگردانش اعتراض ميكرد. حتي زماني كه شاگردانش نوشته هاي درسي خود را به ايشان عرضه مي كردندتا ملاحظه نمايند، اگر در انتهاي مطالب اشكالي از شاگرد بر استادش وجود نداشت آن را نمي پسنديد و ميفرمود: اينها فايده اي ندارند.2

يكي ديگر از خصلت هاي امام خميني اين بود كه براي تدريس، به شرحهاي مختلف رجوع نميكرد، و ميفرمود: بايد درباره مطالب، خودم بينديشم و بعد تدريس يا تدوين كنم. به سبب همين تفكر، تتبع و تحقيقي كه پشتوانه تدريس و تدوين ايشان بود، موجب گرديد كه ايشان غالباً مطالب نو و تازه اي از خود ارائه كنند.3

    لذا ثمره اين نوع نگاه به علوم موجب شد كه هر اثر علمي كه از ايشان به يادگار مانده حاوي نوآوري هاي زيادي باشد.

حضرت امام خميني (ره) خارج اصول فقه را سه دوره تدريس نمودند. ايشان بر خلاف نظر علماي گذشته كه براي هر يك از علوم موضوع واحدي قائل بودند، ميفرمود: نيازي نيست كه هر يك از علوم موضوع واحدي داشته باشد، بلكه ميتواند داراي چند موضوع باشد. و براي تميز علوم از همديگر، هدف و غايت علوم را كافي مي دانست؛ و در تعريف علم اصول، نظر بزرگان اين فن را قبول نكرده و تعريف جديدي از آن ارائه نمودند.4

همچنين در مسئله تزاحم دو واجب در يك زمان محدودي كه فقط وقت انجام يكي را داشته باشد، مثل نماز و طهارت مسجد، ميرزاي شيرازي اول (محمدحسن شيرازي) صاحب فتواي تحريم تنباكو، آن را از طريق ترتب حل نموده بود، ولي امام خميني(ره) آن را رد و با ابداع خطابات قانونيه، اين مسئله پردامنه را حل نموده است.5

حضرت امام در زمينه اخلاق، روش متداول حوزه هاي علميه براي تربيت نفوس طلاب را ناكارآمد مي دانست و كتابهاي اخلاقي ـ تربيتي را غرق در الفاظ و اصطلاحات مي خواند و مي فرمود: هدف انبيا و ائمه اطهار (صلوات الله عليهم اجمعين) از تعليم اين گونه احاديث (احاديث اخلاقي) سبكبار كردن نفوس انساني و نجات بشر از عالم طبيعت و توجه دادن به عالم غيب است. لذا ايشان با اين نگاه، كتاب اخلاقي ـ عرفاني «شرح جنود عقل و جهل» را تدوين نموده است؛ ايشان در اين كتاب بعد از استدلال و تبيين دقيق عقلي روايات، وارد جنبه وعظ و ارشاد، همراه با نصايح اخلاقي و انساني شد6 تا علاوه بر سيراب نمودن عقل و ذهن، با قلب و روح مخاطب نيز ارتباط برقرار كند و آن را سيراب گرداند.

    و در كتاب «شرح چهل حديث» با وجود اين كه خودشان را مقيد به نقل و شرح احاديث معصومين(عليهم السلام) نموده اند، در همه موارد بعد از تحليل دقيق عقلي و علمي وارد نصايح اخلاقي ميشوند تا ذهن و قلب مخاطبين را قانع سازند. در واقع كتاب ايشان تلفيقي از مباحث نظري و عملي است كه هر جا از بحث علمي فراغت يافت، خوان موعظه را گشود تا يافته هاي عقلي را به تجربه قلبي بيان كرده باشد و عموم مخاطبين را اغنا كند تا هدف اصلي كتاب كه جنبه ارشاد و نصيحت اخلاقي براي سبكبار نمودن انسان و تربيت نفوس است، حاصل شود7.

همچنين ايشان در كتاب «شرح دعا سحر» روش اغناي عقل و قلب را در پيش گرفت. دعاي سحر در واقع بر شمردن صفت هاي نيك خداوند، بدون تقاضاي هيچ حاجتي است؛ اين دعا ريسمان محكمي براي وصل شدن به درجات عالي الهي است كه براي بشريت مقدر شده است.

امام خميني (ره) اين دعا را شرحي اجتهادي نموده و در شرح اين دعا سعي كردند تا همه مطالب آن را استدلال نمايند؛ لذا با اين ديد اقوال علماي بزرگ در اين دعا را به نقد و بررسي گرفته و به روش خودش، بعد از استدلال و نقد و بررسي، زبان موعظه را گشوده تا ذهن و قلب عموم مخاطبين را اغنا كند.8

امام خميني (ره) در تدريس فلسفه، بعد از استدلال دقيق علمي و نقد و بررسي اقوال علماي بزرگ فلسفه، دامنه بحث را تا عرفان گسترش و جنبه عملي آن را مطرح ميكرد، تا فلسفه را فقط نظري بيان نكرده باشد تا طلاب فقط به الفاظ فلسفه مشغول نباشند، بلكه جنبه عملي آن را ديده و بكار بگيرند.9

ادامه دارد...

نويسنده: قدرت الله عفتي


   منبع:پگاه حوزه شماره 255                                تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان


پي نوشتها:

1. امام خميني(ره)، شرح چهل حديث، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، چهار دهم 1376، ص 413 و .527

2. عميد زنجاني، عباسعلي، روايتي از انقلاب اسلامي ايران: خاطرات حجت الاسلام و المسلمين عباسعلي عميد زنجاني، به كوشش محمد علي بيگي كندري، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي ايران، اول ،1379 ص 64 ـ .66

3. خاتم يزدي، عباس، خاطرات آيت الله خاتم يزدي، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، اول 1381، ص 85 ـ 87

4. آيت الله سبحاني،، شيخ جعفر، تهذيب الاصول، ج 1 «تعزيرات درسي امام خميني، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، اول 1381 ص 11ـ.20

5. امام خميني، مناهج الوصول الي علم الاصول، ج 1، قم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، اول 1373، ص .16

آيت الله فاضل لنكراني در مقدمه اين كتاب، خطابات قانونيه را از ابتكارات امام خميني (ره) مينامد.

ر. ك: تقوي اشتهاردي، حسين، تنقيح الاصول، ج 2، تعزيرات درسي امام خميني (ره)، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، اول 1376، ص 116 ـ .128

6. امام خميني (ره)، شرح جنود عقل و جهل، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، اول 1377، ص 7 و .8

7. جوادي ،محسن، مجله نقد و نظر، شماره 21 و 22، زمستان و بهار 1378 و 1379 ص 70 ـ .81

8. امام خميني (ره)، شرح دعاي سحر، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، اول 1374، 5، 11، 59 و .60

9. اردبيلي عبدالغني، تعزيرات فلسفي امام خميني (ره)، ج 3، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، اول 1381، ص 61 ـ .64