افسون بازی های کلامی کهن
بخش اول :
چکیده:
بازی های کلامی با بهره گیری از بسیاری ظرفیت های مختلف زبان، در یک بستر اجتماعی- فرهنگی، می تواند دست مایه بسیاری از پژوهش های فرهنگی قرار گیرد. در این مقاله سعی شده است که با هدف بررسی انواع بازی های کلامی در ادبیات کهن فارسی به مقوله زبان و بازی پرداخته شود.شاید بسیاری از بازی ها به عنوان یک بازی کلامی شناخته نشوند، اما در اینجا سعی شده است به بازی هایی پرداخته شود که وجه غالب آنها به کارگیری ویژگی های مختلف زبان است و در نهایت نشان داده شود که چگونه کودک در یک بستر فرهنگی از طریق بازی کلامی به ظرفیت های مختلف زبان دست می یابد.
مقدمه:
بی تردید یکی از راه های بررسی فرهنگ و تاریخ بشری، بررسی زبان است. بسیاری از ریشه های اساسی اندیشه و تفکر که از نسلی به نسل دیگر در قالب های مختلف فرهنگی منتقل می شود، در چارچوب زبان قابل بازیابی است. بازی به عنوان یکی از زنده ترین و پویاترین ابعاد فرهنگی زندگی مطرح است. بنابراین شاید پرداختن به بازی های کلامی با ویژگی دوبعدی در بازی و زبان، به بازنمایی بسیاری از حیطه های فرهنگ در زندگی اجتماعی و تاریخی کودک بینجامد.
در روش شناسی بررسی حوزه های فرهنگی این گرایش وجود دارد که هر حوزه ای دارای بازی های زبانی است که قوانین ویژه خود را دارد و هرگز نمی توان خارج از یک بافت فرهنگی به داوری در مورد بازی زبانی آن حوزه پرداخت. بر این اساس بازی کلامی نیز مجموعه ای از فعالیت هایی تلقی می شود که نظام ارزشی تابع یک بستر فرهنگی تبعیت می کند. پیوندهای اجتماعی همه در بستر زبان صورت می گیرند. اما بافت اجتماعی ترکیبی از تار و پودهای بسیار گوناگون است. بنابراین حتی اگر بررسی زبان از طریق بازی کلامی در فرهنگ های مختلف به وجوه اشتراکی برسد، در هر بافت اجتماعی ویژگی های خاص خود را خواهد داشت.
از طرف دیگر معنی، کنش اندیشه به مفهوم کامل آن است و در همان حال جزء جدایی ناپذیر کلمه. بنابراین معنی هم اندیشه و هم گفتار را در بر می گیرد. از این رو برای کاوش در بازی کلامی، شاید مناسب باشد. به تحلیل معنی شناختی دست یافت که مطالعه کارکرد و ساختار بازی را هم در اندیشه و هم در گفتار در برمی گیرد.در این مقاله سعی شده است با این رویکرد برخی بازی های کلامی کهن فارسی بررسی شود.
نقش زبان در بازی
زبان فقط وسیله ارتباط نیست، بلکه مخزن نیروی عقلی، ذهنی و انبار تجربه بشری است. هنگامی که کودک این نکته بسیار مهم را کشف می کند که هر چیزی برای خود نامی دارد، نه فقط بر کلمات به عنوان نام ها احاطه می یابد، بلکه کلمات را به عنوان علائم درک می کند. این علائم به نوبه خود موجب تفکر نمادین در کودک می شود. (آندروا، 1373: 161)
امروز این تفکر وجود دارد که آموزش غیرمستقیم از طریق بازی، توانایی های کودک را تحت سلطه او قرار می دهد. لوتمن بازی را به عنوان یکی از وسایل عمده احاطه بر وضعیت های گوناگون رفتار معرفی می کند. بازی نقش مهمی در زندگی و تاریخ بشر دارد از طریق بازی است که کودک رفتارهای تک معنایی را به رفتارهای چند معنایی تبدیل می کند، فرصت ها و محتمل ترین وقایع را به وجود می آورد و راه حل های مختلف را ممکن می سازد. (همان 136)
آگاهی یافتن بر زبان و تسلط یافتن بر آن می تواند در باره تولید سیستم زبانی و تغییر آن در کودکان موثر باشد. همواره نشان داده شده است که ارتباط نیرومندی بین زبان و بازی وجود دارد. زبان و بازی نمادین هر دو شامل توانایی فرد در بازنمایی ذهنی جهان است. بنابراین جای شگفتی نیست که الگوهای رشدی زبان و بازی با یکدیگر موازی هستند و اختلال زبان با نقص در بازی نمادین رابطه دارد.
در ابتدا فعالیت زبانی، تقلیدی است. اما لحظه ای که کودک در می یابد صوت ها می توانند معنای داشته باشند و برای بیان چیزی به کار روند، با شدت و قوت بر جنبه های آوایی و معنایی کلمات احاطه می یابد به گونه ای که کودکان 2 تا 5 ساله در شکل و معنی کلمات آفرینینده می شوند.
برخی معتقدند که طرز استفاده از کلمات در کودکان و شاعران مشابه است. کودکان به دلیل دریافت معنی ریشه ها، پیشوندها و پسوندها و تماس با عناصر ساختاری قادرند که کلمات غیر ادبی نظیر خنده ساز، وقت تلف کن و ... تولید کنند که در عین حال با قواعد عام زبان مادری تطبیق می کند. واژگان کودک به دلیل انتقال معانی کلمات به کلمات دیگر در ورای چارچوب زبان بزرگسالان قرار می گیرد و به آن وجهی شاعرانه می بخشد. این تشابه این مکان را برای کودکان و هنرمندان به وجود می آورد تا جهان را مشابه ببینند و پاسخ های مشابهی به آن بدهند.
تحقیقات نشان داده است که وزن ها و نواهای ملایم شعری، یعنی سازمان درونی خاص شعر در جنبه های معینی مشابه سخن گفتن کودکان است. کودکان از صوت های موزون و جریان سخن مثل لالایی ها لذت می برند. زیرا چنین خصیصه هایی با بعضی از ساختارهای درون ذهن که خودشان به طرز خاصی در ارتباط با زبان سامان می دهند، هماهنگی دارند.
از نظر ژان پیاژه ، دو ویژگی بسیار مهم اندیشه کودکان، جاندار پنداری و خود محوری است. ادراک جاندار پندارانه از طبیعت، صاحب شعور، روح و هدف دانستن همه چیز در پیرامون از ویژگی های کودکان است. خود زبان اغلب اشیای بی روح را همچون چیزهای دارای روح و اراده تصویر می کند. برای مثال دریا در عذاب است، باد موبه می کند، آسمان ترشرویی می کند. ما به کودکان می آموزیم که به اشیا بدین طریق روح بدهند. (پیشین: 167)
بازی کلامی، روابط جدیدی برای زبان بنا می کند و زبان را به موضع پژوهش (از طریق بازی) تبدیل می کند و به کودک کمک می نماید تا به سطح جدیدی از گفتار دست یابد. بازی در چنین موقعیت هایی از زبان می تواند خصیصه هایی چون هدفمندی، خود انگیزی و خود اندیشی پیدا کند.
از این رو کودکان از طریق بازی های کلامی با گستره زبان آشنا می شوند و با تسلط بر دنیای نمادین کلمات به باز تولید معانی می پردازند.
انواع بازی های زبان
بازی با صداها: غان و غون کردن خودانگیخته نوزاد در سال اول زندگی، عنصر مهمی در رشد زبان است و پاسخ بزرگسال به عنوان تقویت اجتماعی مطرح است و والدین به صورت ناخواسته کودکان را وادار می کنند که صداهای متناسب با زبانی که آنها صحبت می کنند، تولید نمایند. کودکان با صداها از راه صحبت کردن خنده دار، هم بازی می کنند و هم صداهای خود را به صورتی غیرطبیعی در می آورند.
بازی با قافیه ها و کلمه ها: کودکان شیفته آوازها، سرودها و کلمه های هم قافیه هستند و از تولید الگوهای قافیه دار بی معنی لذت می برند. با رشد زبان و شروع زبان آموزی در مدرسه، توانایی ساختن کلمه های هم قافیه در کودکان رشد می کند.
بازی با نظام های زبان شناختی: بازی انفرادی به شکل آزمودن ترتیب کلمات در جمله، ممکن است که اساس رشد ساختارهای دستوری زبان را شکل دهد. کودکان مرتب جمله می سازند و آن را در هم می ریزند و درک بهتری از کارکرد آن پیدا می کنند. فهرست کلمه ها، اعداد یا حروف را از حفظ می خوانند و با خود به گفتگو می پردازند. در این بازی های زبانی، کودکان اجزای سازنده گفتار را از یکدیگر جدا می کنند و در کنار هم قرار می دهند.
بازی با معنای زبان: بازی نمادین می تواند به کودکان کمک کند تا معنای کلمات را بهتر درک کنند. برای مثال نمایش خلاق پس از خواندن یک داستان، درک و فهم بیشتر و حافظه قوی تر درباره جزییات داستان ایجاد می کند. (هیوز، 1384: 285)
بنابراین بازی های کلامی در سه سطح متفاوت عمل می کنند:
صورت شناسی: تحلیل دقیقی از شکل آوایی کلمه ارائه می دهد.
معنا شناسی: مفهوم کلمه را مشخص می کند.
ریخت شناسی: تجسم ملموسی از مفهوم مناسبات میان شکل و معنی را (بویژه از طریق شعر) ارایه می کند.
برای دستیابی به این سطوح زبان، سه عملیات بنیادی پیشنهاد شده است: دگرگون سازی (تغییر)، مقایسه و نمونه سازی. برای مثال در تحلیل ریخت شناسی:
1- تغییر: کلمه تغییر می یابد و یک سری اشکال قابل مقایسه از یک ریشه را بازتولید می شود.
2- مقایسه: شکل و معنای کلمات مقایسه و تک واژه های کلمه مشخص می گردد.
3- نمونه سازی: مشخص می شود که چه بخش هایی چه معنایی می دهند و از ساختار ریخت معنایی کشف شده کلمه، کلمات جدید ساخته می شود. (آندروا، 190: 1373)
ادامه دارد ...
معصومه پورطاهریان(کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی و پژوهشگر شورای کتاب کودک)
تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان