تبیان، دستیار زندگی
مرحله‌ی‌ نازله قرآن كریم كه به صورت الفاظ عربی است و جامعه انسانی در خدمت آن قرار دارد، رقیق شده‌ی‌ امّ الكتاب است كه مرحله عالیه قرآن می باشد. ذات اقدس اله آن حقیقت متعالی ام الكتاب و كتاب مكنون را تنزّل داده و رقیق نموده و در قالب مفاهیم و الفاظ بر وجود
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفسیر موضوعی قرآن کریم 7

تجلّی و پیوستگی مراتب قرآن

قرآن کریم

مرحله‌ی‌ نازله قرآن كریم كه به صورت الفاظ عربی است و جامعه انسانی در خدمت آن قرار دارد، رقیق شده‌ی‌ امّ الكتاب است كه مرحله عالیه قرآن می باشد. ذات اقدس اله آن حقیقت متعالی ام الكتاب و كتاب مكنون را تنزّل داده و رقیق نموده و در قالب مفاهیم و الفاظ بر وجود مبارك رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرموده است تا برای عموم مردم قابل درك و تعقّل باشد.

آیاتی كه با كلمه‌ی‌ "انزال" یا "تنزیل"، نزول و پایین آمدن قرآن را بیان نموده، به ما می‌فهماند كه این قرآن از خزینه‌ی‌ خود خارج شده و همان طور كه هر چیزی خزانه‌ای دارد "وَ إِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ "1. قرآن نیز خزانه‌ای دارد كه همان ام الكتاب است و نزول قرآن یعنی خروج آن از مخزن اصلی خود.

نكته‌ی‌ اساسی در این جا آن است كه كیفیّت این نزول از ام الكتاب و ظهور از مخزن آن چگونه است، آیا به صورت "تجافی" است یا به گونه‌ی‌ "تجلی"؟

در امور مادی مانند فرود آمدن باران، نزول و پایین آمدن، همراه با تجافی است یعنی قطرات باران مثلاً تا آن زمان كه فرود نیامده باشد، در بالاست و در پایین نیست و آن زمان كه نزول یافت و پایین آمد، دیگر در بالا وجود ندارد و در این هنگام آن مرتبه‌ی‌ فوقانی اجوف و تو خالی شده است و دارای این قطرات نازل شده نیست.

بنابراین، در نزول به نحو "تجافی"، و "تجاوف"، شیء مادّی پیش از نزول در بالاست و پایین نیست و پس از نزول، در پایین است و دیگر در بالا وجود ندارد.

ذات اقدس اله آن حقیقـت متعـالـی ام الكتـاب و كتـاب مكنون را تنزّل داده و رقیق نموده و در قالب مفاهیم و الفاظ بر وجود مبارك رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم نازل فرموده است تا برای عموم مردم قابل درك و تعقّل باشد

در مقابل، نزول به نحو "تجلّی" آن است كه حقیقت فوقانی، به نحو خالی نمودن مقام عالی پایین نمی‌آید بلكه همواره در محل و موطن عالی خود مستقر و موجود است و آنچه كه پایین می آید، رقیق شده آن حقیقت است و جلوه و تجلّی آن.

این گونه نزول، در امور مجرّد صورت می پذیرد نه در امور مادّی و برای روشن شدن بیشتر لازم است كه مثالی آورده شود. زمانی كه عالم و محقّقی نكته‌ی‌ عمیق عقلی را تعقّل می كند و آن را می فهمد و سپس می خواهد همان را برای دیگران بازگو كند، در این هنگام، آن معنای درك شده را از قوّه‌ی‌ عاقله خود تنزل می‌دهد، به این معنا كه آن را در مرحله خیال خود ترسیم كرده بررسی می كند و می اندیشد كه مثلاً آن را به چه زبانی بیان كند و در قالب چه مفاهیم و الفاظی بریزد، چگونه مقدّمه‌ای برای آن بیاورد و چگونه دلیلی بر تأیید ارائه دهد.

پس از تنظیم آن معنا در مرحله‌ی‌ خیال، به وسیله قلم یا زبان برای دیگران بیان می‌كند و چنین می‌گوید آنچه را كه من فهمیده‌ام همین است كه برای شما گفتم.

این سخن به آن معنا نیست كه این محقّق، آن درك عمیق را از قوّه‌ی‌ عاقله‌اش پایین آورده و در عاقله‌اش دیگر چیزی وجود ندارد و اجوف و توخالی شده. بلكه مقصود آن است كه آن حقیقت بلند را به صورت رقیق درآورده است كه در قالب مفاهیم و الفاظ بگنجد و قابل شنیدن و گفتن باشد و در این حال، این مطلب ارائه شده، بر اساس آن معنای بلند است و جلوه‌ای از اوست. چنین تنزّلی را "تَجَلّی" می نامند.

تنزّل قرآن كریم به نحو "تجلّی" است؛ یعنی در عین حال كه معارف آن به دست مردم رسیده، مرحله‌ی‌ اعلایش در مقام لدن، نزد خدای علیّ حكیم و مرحله عالیه‌اش، در دست فرشتگان "كرام بررة" است. بنابر این، قرآن كریم یك حقیقت ذومراتب است، این مراتب هم ارتباط جلوه‌ای با یكدیگر دارند و هر مرتبه‌ای جلوه مرتبه فوقانی و رقیق شده آن است و از نظر وجودی، وابستگی تمام به مرتبه فوقانی خود دارد و از این جهت تصوّر مراتب منفكّ و جدا از هم برای قرآن كریم، تصوّر درستی نیست؛ زیرا كه با تجلّی و "نزول جلوه‌ای" آن سازگاری ندارد.

گروه دین و اندیشه تبیان - حسین عسگری

آیت الله جوادی آملی - تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج 1


1-  سوره‌ی‌ حجر، آیه‌ی‌ 21.