برخیز و تسلای دل پر شررم کن
ای قبله اهل نظر این دم نظرم کن
ای دست خدا دست مرا خصم شکسته
ای ابر کرم رحم به چشمان ترم کن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1389/02/26
تسلای دل پر شررم کن
بـرخیــز و تــــسـلای دل پــر شـــررم کـــن |
ای قبله اهـل نظــر این دم نظرم کن |
ای دسـت خـدا دسـت مـرا خصم شکسته |
ای ابـر کـرم رحم به چشمان ترم کن |
از سینـه بشکـسته مـن خـون شده جـاری |
ای لالـه غــم رحـم به داغ جگـرم کن |
میگـفت بـه مـن زینــب غمـدیـده بـه زاری |
از راز نهانـیّ خــود ایــن دم خبـرم کن |
مــادر ز چـــه رو دسـت تــــو از کـــار فـتـاده |
برخیـــز تو یک بار دگر شانه سرم کن |
گفتم به(ملک) گفته تو هست چه جانسوز |
گفتا مددی میکن و جانسوزترم کن |
مرحوم قاسم ملکی
گروه دین و اندیشه تبیان