نگاهی به نمایش ”دیگ دیگو”
"دیگ دیگو" روایتی ساده دارد و بدون پیچیدگی یک داستان خطی را تا انتها دنبال میکند. یکی از مهمترین معایب دیگ دیگو نمایشنامه اثر است که در پرداخت قصه و روایت خود دارای چند تناقض آشکار است.
شهرام کرمی: یکی از ویژگیهای نمایش توجه به فرهنگ و رفتار جامعه است که مضمون و شکل و شیوه اجرایی اثر مطابق آن شکل میگیرد. تئاتر هنری فراگیر است که علاوه بر اینکه بر مخاطب تاثیر میگذارد میتواند موجب تحول و تاثیر و یا تغییر رفتار و اندیشه مخاطب شود.
. استفاده از شیوه اجرایی متناسب با فرهنگ جامعه باعث هویت بخشی به یک اثر هنری میشود. فرم و ساختار اجرایی اثر نمایشی که مبتنی بر زیبایی شناسی هنر شکل میگیرد، محصول رفتار و اندیشه مردم یک جامعه است. شیوه نمایش ایرانی ریشه در خرد و دانش مردم و ویژگیهای بومی و آئینی دارد. استفاده از این شیوه اجرایی به نوعی منجر به حیات معاصر در عرصه هنر میشود. تجربه اجرای نمایشهای موفق که از شیوه نمایش ایرانی استفاده کردهاند نشان از توجه به یک عامل مهم یعنی نیاز و علاقه مخاطب است.
نمایش "دیگ دیگو" نوشته و کار "حسین مزینانی" که در تالار هنر ویژه گروه سنی کودک و نوجوان اجرا میشود نمایشی متکی بر استفاده از شیوههای نمایش ایرانی است. روایت یک شاخصه مهم در نمایش ایرانی است که در این نمایش همه عناصر و عوامل نمایش بر این ساختار و شیوه اجرایی استوار شده است.
نمایش "دیگ دیگو" با روایت مرشد و معرفی او شروع میشود که خبر از عید میدهد و بچههای او فیروز و بهروز با آوردن دیگ خود میخواهند عیدی جمع کنند. در همین روایت ببری سرزده به روستا میآید و کدخدا او را دنبال میکند. حاکم برای گرفتن ببر نقل و نبات را جایزه تعیین میکند و فیروز و بهروز به دنبال ببر میروند. در شرایطی که همه به دنبال ببر هستند، فیروز و بهرام با طرح نقشه دیگ ببر را به دام میاندازند. وقتی ببر به دام میافتد با وساطتت کدخدا همه تصمیم میگیرند ببر را ببخشند تا نزد زن و بچهاش برگردد.
"دیگ دیگو" روایتی ساده دارد و بدون پیچیدگی یک داستان خطی را تا انتها دنبال میکند. یکی از مهمترین معایب دیگ دیگو نمایشنامه اثر است که در پرداخت قصه و روایت خود دارای چند تناقض آشکار است. در جریان زندگی اهالی روستا نقش حاکم و رابطه او با شخصیتهای دیگر قابل توجیه نیست. فرزندان مرشد یعنی فیروز و بهروز ناگهان به ماجرا وارد میشوند. رابطه آنها با مرشد و سایرین تعریف نمی شود. در شرایطی که همه برای گرفتن ببر تلاش میکنند، شخصیتهای نمایش به درستی تحلیل نمی شوند و همه اشخاص در سطح تیپهای تعریف شده باقی میمانند. در پایان اثر که ببر با گرو گذاشتن سبیل خود قول میدهد که دیگر به روستا نیاید، همه وقایع به سرعت پایان مییابد و به اصطلاح همه چیز به خیر و خوشی تمام میشود. حتی جایزه حاکم که برای دستگیری ببر تعیین شده و انگیزه شخصیت ها تلقی میشود، فراموش شده و دیگر اثری از حضور حاکم و جارچی نیست.
نمایش "دیگ دیگو" این بستر را دارد که با پرداخت عمقی لایههای پنهان اشخاص نمایش و تجزیه و تحلیل روابط شخصیتها به اثری جذاب تبدیل شود. علاوه بر شخصیتپردازی در روایت داستان "دیگ دیگو" نوعی ساختار پیشبینی شده را میتوان مشکل دیگر نمایشنامه دانست. از همان آغاز که بچههای مرشد به دنبال ببر میروند، میشود پیشبینی کرد که ببر به دام میافتد و بعد از دستگیری باز هم مثل همه قصههای کلیشهای کودک و نوجوان توبه میکند و ماجرا تمام میشود.
"حسین مزینانی" ایده و داستان خوبی را انتخاب کرده است ولی این ایده اگر با تعلیق و تحلیل شخصیتها پرداخت میشد، نتیجه اثر بسیار متفاوت میشد. یکی از ویژگیهای نمایشنامه کودک و نوجوان که این ژانر را بسیار دشوارتر از سایر گونههای درام میکند، ساختار و پرداختهای مرسوم و تا حدود زیادی تعریف شده است. بهترین نمایشنامههای کودک و نوجوان آثاری هستند که از این شکلهای تکراری و شناخته شده پرهیز کرده و پرداخت نو و خلاقانهای را در اثر خود به کار بردهاند.
با وجود ضعفهای نمایشنامه، اما در کارگردانی نمایش "دیگ دیگو" که مهمترین مزیت نمایش ارزیابی میشود و بیشترین تلاش گروه در این حوزه صرف شده چند عامل به خوبی استفاده شده است. شیوه نمایش روایی باعث شده در بسیاری از صحنههای نمایش و با روایت اشخاص، داستان نمایش به خوبی پیش برود. باریگران به خوبی انتخاب شدهاند. علی شاکر دودران در نقش کدخدا و جواد توکلی پویا در نقش جارچی و عباس مزینانی در نقش بهروز به خوبی از عهده خلق شخصیتهای نمایش بر آمدهاند و بقیه بازیگران هم در صحنه حضور موفقی دارند. موسیقی و طراحی صحنه در خدمت کار هستند و با استفاده از المانهای ساده در طراحی و استفاده از رنگهای مناسب فضاسازی خوبی در نمایش شکل گرفته است. در برخی صحنهها چون دعوای شخصیتها که به شکل اسلوموشن اتفاق میافتد و یا فیکس شدن اشخاص در جایی که نیاز به تاکیدگذاری است، موقعیتهای نمایشی جذابی شکل میگیرد.
نمایش "دیگ دیگو" در جذب مخاطبان کودک و نوجوان به دلیل استفاده از شیوه نمایشی مناسب و کار خوب بازیگران اثری موفق است که اگر به نمایشنامه و اهمیت آن بیشتر توجه میشد، میتوانست به اتفاق بسیار خوبی در تئاتر کودک و نوجوان منجر شود. "حسین مزینانی" در اولین تجربه کارگردانی خود پس از چند سال فعالیت به عنوان بازیگر توانسته حضور موفقی داشته باشد. اسقبال خوب مخاطبان از این نمایش نشان میدهد که توجه به شیوههای اجرایی نمایش ایرانی عامل بسیار مهمی برای موفقیت یک اثر است.
منبع : ایران – تئاتر
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی