تعهدات تار عنکبوتی
دوران نامزدی هر فردی، مملو است از قولها و آرزوهایی كه دوطرف برای در پیش گرفتن مسیر طولانی زندگی به یكدیگر میدهند ولی در زمانی نهچندان دور، نسبت به برآورده ساختن آن آرزوها، مستأصل میمانند. دلایل بسیاری برای این شرایط قابل تعریف است كه از آن جمله میتوان به «عدمدرك صحیح طرفین از اجتماع»، «بلندپروازیهای ذاتی شخص»، «كسب استقلال، پس از دوران مدیدی كه فرد تحت حمایت خانواده بوده» و «تورم»! غلبه احساسات و عدم شناخت زوجین از خود اشاره كرد. تورم بهعنوان یكی از نمادهای اقتصادی، نقش مهمی در نرسیدن فرد به آرزوهای دور و دراز خود دارد تا جایی كه دوطرف را راضی به جدایی میكند! بهگونهای كه در زمان حاضر، شكلگیری اغلب اختلافات و طرح شكایات در دادسراها ناشی از تورم، ركود و بیثباتی مسائل اقتصادی است و بدینترتیب میتوان نتیجهگرفت كه حجم پروندههای قضایی با نرخ رشد تورم، نسبت مستقیم دارد.
خارج از این فضا، نسل كنونی، به زندگیای تجملاتی و فانتزی (در خانه پدر) عادت كرده و بنابراین طاقت زندگی حتی در سطح معمولی را نیز ندارد. این انتظارات طبعاً در دختران بیشتر است و پسران میبایست به خواستههای متعدد آنان عمل كنند، همچنین با بالا رفتن سن ازدواج و عادت به شیوه زندگی نیز افزایش می یابد. لذا زمینههای اشتغال اندك به همراه نرخ بالای تورم، اجازه هرگونه حركت سازندهای را از جوان سلب میكند مگر اینكه فرد دلخوش به حمایتهای خانواده باشد؛ چرا كه تقریباً تمامی جوانان (با هر سطح ذائقه) در دوران خوش نامزدی، قولهایی به طرف مقابل خود میدهند كه بسیاری از آنها قابلیت انطباق شرایط فرد با زمینههای اجتماعی - اقتصادی را ندارند و به همین دلیل پس از ازدواج، زمینه برای بگومگوها و دعواهای زوجین فراهم میشود.
«چشم و همچشمی» نیز از دیگر عوامل حساسی است كه بهعنوان زیرمجموعه تورم، كار زوجین را به محاكم و دادسراها میكشاند. طبیعتاً دیدن وضع خوب زندگی اقوام، دوستان، همسایگان و... فرد را تحریك كرده و او را تحت فشار قرار میدهد. بارها دیده شده كه فرد به خاطر همین فشارها به دلایلی از جمله كشیدن چك بیمحل روانه زندان شده یا خود را قرضدار كرده تا حسرت نداشتن آن چیزها را بهخود راه ندهد. مدنیت رهاوردی دارد به نام تكنولوژی. اگر چه این عنصر در نسلهای قدیم آنچنان محسوس نبود اما امروزه با پیشرفت روزافزون آن، تمامی احتمالات، رنگ حقیقی بهخود میگیرند؛ بارها دیده شده زوجهایی كه در نهایت خوشبختی عاطفی به سر میبرند، به خاطر مسائل مادی از یكدیگر جدا شدهاند یا انسانهایی كه برای تأمین نظرات همسرشان شغل شرافتمندانه خود را به بیآبرویی و رسوایی فروختهاند.
زوجین باید توجه بسیاری داشته باشند كه اولاً سطح توقع یكدیگر را بهخوبی شناخته و آن را مهار كنند و ثانیاً در دوران مختلف زندگی، بهخصوص دوران نامزدی، قولهای غیرحقیقی به طرف مقابل ندهند تا بالطبع سطح انتظار وی نیز بالا نرود.
در این زمینه ضربالمثل روانشناسان كاربرد ویژهای دارد كه «همیشه به كم قانع باش تا به زیاد برسی»؛ مطمئناً در پناه زندگیای ایمن و تفاهمی ساختارمند میتوان به تمام لوازم خوشبختی دنیا دست یافت. درست است كه این راه كمی طول میكشد اما دست یافتنی است؛ طریقی كه گذشتگان ما آن را آزمایش كردهاند و توانستند سربلند از آن بیرون بیـاینـد.
قصه پر غصه طلاق
طلاق، فرایند ناخوشایندی است كه طی آن دوطرف به ناكامیهای وسیعی در زندگی خود دست مییابند، همه چیز به اینجا ختم نمیشود چرا كه اصلیترین ضربه طلاق، به جسم و روح طرفین وارد میشود. بسیاری از زوجها با این اندیشه كه در پناه طلاق به زندگی آسوده و دلخواه خود دست مییابند اقدام به پذیرش آن میكنند، درحالیكه نمیدانند طلاق منجر به بروز تغییراتی در شیوه زندگی افراد میشود كه دامنه گسترده آن از برنامه غذایی گرفته تا استرسهای شدید روحی و افسردگی ادامه مییابد. گاه شخص طلاق گرفته بسته بهدلیل آن، نسبت به جنس مخالف ابراز تنفر پیدا میكند. بسیاری نیز با كنار زدن همسر خود در پی یافتن و رسیدن به فرد مورد نظر خود هستند!
این باور كه بهترین سالهای عمر فرد (به اعتقاد خودش) تباهشده، موجی از ناامنی و افسردگی را به سراغ او میآورد. یقین فرد به پذیرفتن شكست و دیدن همسالان موفق خود، او را بیش از پیش افسرده میكند كه رهاورد آن گرایش به مشروبات الكلی و اعتیاد است كه در بسیاری از موارد به خودكشی نیز كشیده میشود. تحمل مشكلات روحی و به یادآوردن فردی كه در كنار او بوده اما به وی ستم یا خیانت روا داشته، آستانه شكیبایی معمول وی را میآزارد و او را با چالش روحی مواجه میسازد. در این موقعیت، فرد به حضور در اجتماع یا مكانهای شلوغ رغبتی ندارد و ترجیح میدهد در انزوا به سر ببرد و در آنجاست كه ناخودآگاه با افكاری منفی مواجه میشود.
مهمتر از همه «احساس شكست خوردن» از مواردی است كه فرد طلاق گرفته با آن مواجه شده و از آنجا كه در پس این ناكامی، روحیهای سـسـت دارد، بـلافاصله این تلقینات، وجودی شده و اثرات مخرب روحی- روانی خود را بر جای میگذارند. روشن است كه استمرار این روند موجب كاهش طول عمر فرد میشود. از طرف دیگر این تأثیرات اجتماعی است كه روی زن یا مرد طلاق گرفته سنگینی میكند. نوع نگاه مردم جامعه به همسران طلاق، نگاه خوشایندی نیست. این جریان برای مرد نیز آسیبپذیر است چراكه وی اگر هم قصد تجدیدفراش داشته باشد به راحتی نمیتواند بازگوی حقیقت گذشته خود باشد. باید توجه داشت كه هر دو جنس زن و مرد طلاقگرفته، تا پایان عمر سایه سنگین یكدیگر را روی سرشان احساس میكنند و شرایط نامطلوب خود را از وجود طرف مقابل میدانند. در نوع افراطی قضیه، كار به انتقام و حتی قتل طرف مقابل میكشد .
ترس از آینده، بطالت و تباهی عمر، سرنوشت فرزندان، احساس طفیلی بودن در خانواده پدر و جامعه و تشویش از وضعیت مالی، از جمله دلمشغولیهای فردی است كه بسیار جانكاه است و فرد را در معرض انواع سرطانها، تشنجها، كابوسهای وحشتناك و در انتها افسردگی و انتحار قرار میدهد.
كاهش طول عمر زوجهای طلاق، بحرانی جدی است كه بهرغم سرنوشت فرد، سرنوشت خانواده وی را نیز بحرانزده میكند. حال كه نمیتوان طرز تفكر و كلیت جامعه را تغییر داد میبایست در انتخابهایمان نهایت دقت را به كار ببریم تا مشكلی به نام «طلاق» گریبانگیر ما نشود. شاید مضحك بهنظر بیاید اما باید باور كرد كه تنها راه مبارزه با طلاق و در پی آن عدمكاهش عمر طرفین، انتخاب صحیح همسر است تا به جدایی ختم نشود.
لذا بخش خانواده و زندگی سایت تبیان در تلاش است تا راهکار های خوب و مفیدی را در جهت انتخاب همسر با شیوه های صحیح و شایسته به جوانان فهمیده و نیک ارائه دهد تا از این طریق باری را از حجم سنگین روابط زناشویی نا موفق بردارد. همچنین در متونی سلیس و روان مهارت های ارتباط موثر در میان زوجین آموزش داده می شود تا سطح کیفی این روابط نیز ارتقا یابد. لازمه داشتن ارتباط موفق آگاهی از تفاوت های جنسیتی نیز می باشد لذا با دانستن این گوناگونی می توانید موثرتر رفتار نمایید.
همشهری
خانواده و زندگی - تنظیم و تغییر برای بیان : کهتری
اگر می خواهید اطلاعات خود را در زمینه طلاق و حقوق مرتبط با آن افزایش دهید کتاب حق طلاق (1) را در کتابخانه تبیان بخوانید. همچنین کتاب نظام حقوق زن ، نوشته استاد مطهری نیز می تواند نکات خوبی را در باب خواستگاری و نامزدی به شما هدیه دهد.
مقالات مرتبط