تبیان، دستیار زندگی
ابن سینا در مبحث «مقامات عارفین‏» در «نمط نهم‏» کتاب «اشارات‏» به «نغمه رخیمه‏» (11) اشاره کرده‏اند که سالک، احتیاج به حسن صوت دارد (12) ; اما اگر نامحرمى صداى نامحرم دیگر را بشنود، انسان را از اوج ماوراى طبیعت‏به حضیض طبیعت، تنزل مى‏دهد، و آهنگى که انسان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

معجزه برخاسته از حوزه
آیت الله جوادی آملی

مرحوم بوعلى در زندگینامه خود مى‏گوید: من شاگرد نمازم; زیرا هر وقت مشکل عملى براى من پیش مى‏آمد وضو مى‏گرفتم و به جامع شهر (مسجد جامع) مى‏رفتم و در آن‏جا دو رکعت نماز مى‏خواندم و حل مشکلم را از خدا مى‏خواستم و حل مى‏شد!

فرزانگان اخلاق و عرفان

جناب ابن سینا در علم اخلاق کتابهایى نگاشت. او بسیار مؤدب و بزرگوار بود و آثار عظمت و ادب در نوع نوشتارهاى او کاملا به چشم مى‏خورد. از همین رو عارف نامدار «ابو سعید ابوالخیر» از او مى‏خواهد تا رساله‏اى در زمینه تهذیب و تزکیه نفس، براى وى بنگارد. مرحوم بوعلى نیز رساله سودمند کوتاهى براى جناب ابوسعید ابوالخیر مى‏نگارد.

مرحوم شیخ رئیس رساله‏هاى فراوانى در بحث اخلاق دارد چنانکه رساله‏هاى متعددى در مسئله «عهد» دارد و اخلاق نویسى غیر از تعهد اخلاقى است. تعهد اخلاقى هم ابتدا، از عهد با خدا شروع مى‏شود. قرآن کریم هم به ما آیین عهد با خدا را مى‏آموزد:

«لقد کانوا عاهدوا الله من قبل‏»که«لا یولون الادبار» (1)و خدا هم با ما تعهد مى‏کند که:«ا لم اعهد الیکم یا بنى ادم ان لا تعبدوا الشیطان‏» (2) .

این عهد عبد و مولا را قرآن و عترت امضا کرده‏اند; یعنى خدا آن قدر به ما نزدیک است که ما مى‏توانیم با او عهد ببندیم:

«هو معکم این ما کنتم‏» (3) .

کسانى که سعى مى‏کنند به آنچه فراگرفته‏اند عمل کنند و علم را براى گفتن، شنیدن، نوشتن و تدریس نپندارند و اولین بهره‏اى که از نوشته‏ها و خوانده‏هاى خود مى‏برند تعهد دینى و تخلق اخلاقى باشد، در حقیقت‏با خدا عهد مى‏بندند، قرار داد خاصى بین خود و مولا امضا مى‏کنند و مرحوم شیخ رئیس از کسانى بود که رساله‏هایى در عهد نوشته است.

عهد عملى مرحوم بوعلى

رساله «عهد» شیخ رئیس گرچه در زمینه عهد است ولى بخش مهمى از آن، بحثهاى اخلاقى یعنى ارائه راههاى اخلاقى و فنى است. رساله عهد دیگرى نیز از شیخ‏رئیس در حاشیه «شرح الهدایة الاثیریه‏» صدرالمتالهین (4) آمده است که عهد عملى است. اولین ماده این رساله دوم که در حقیقت، رساله عملیه است این است: «عهد کردم که عالمى از عوالم عقلى بشوم‏». چون حکیمان در تعریف حکمت گفته‏اند: «صیرورة النفس عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی» (5) بوعلى نیزمى‏گوید عهد کردم که در تحقیق معارف، سخنى را بدون برهان نپذیرم; چون انسان تا حکیم نباشد، تخلقى هم ندارد; زیرا هر گونه گرایشى مسبوق به بینش و معرفت است.

بوعلى سپس مى‏گوید. براى این که نفسم بر بدنم مسلط باشد، باید این گونه فضایل را انجام بدهم تا نوبت‏به جزئیات زندگیم برسد. کسانى که راه اخلاق را طى کرده‏اند، از اولین دستور العملهاى آنها کم خوردن، کم خوابیدن، کم حرف زدن، تنها بودن، ذکر دائم داشتن است:

صمت و جوع و سهر و خلوت و ذکرى به دوام

ناتمامان جهان را کند این پنج تمام

مواظبت‏بر این امور، خامهاى جهان را پخته مى‏کند. عصاره این مطالب پنج‏گانه در مواد عهد نامه بوعلى آمده است. او در رساله خود مى‏گوید: «عهد بر این است که انسان متعهد لب به مشروب نزند»: «لا تلهیا ولا تشفیا و لا تقویا» (6) نه براى میگسارى، نه براى تقویت و نه براى شفا یابى. این جمله ناظر به آن است که:

«لیس فی حرام شفاء» (7) .

معجزه برخاسته از حوزه

ابن سینا طبیب معروفى بود. روزى که در اروپا سخنى از پزشکى نبود، بوعلى از حوزه‏هاى علمى برخاست و طبیبانه کتابهاى مهم طب را نوشت. بهمنیار، که از شاگردان ابن سیناست در کتاب خود «تحصیل‏» از هیچ کس حتى از بوعلى نام نمى‏برد; ولى مى‏گوید صاحب این رشته (بوعلى) در زمانى زندگى مى‏کرد که در آن، حوزه علمیه، کتابخانه رسمى نبود و اساتید فن نبودند و اگر صاحب این صناعت در حوزه علمیه‏اى رشد مى‏کرد که اساتید و معلمینى او راتربیت مى‏کردند و کتابخانه‏هاى فراوانى در اختیار مى‏داشت که از مطالعه آنها طرفى مى‏بست، باز وجودش معجزه بود; ولى او بدون استاد و حوزه و کتابخانه به این اوج عظیم علمى و فنى، بار یافته است. البته در هر هزار سال یا بیشتر چنین انسانهایى ظهور مى‏کنند (8) .

شاگرد نماز

مرحوم بوعلى در زندگینامه خود مى‏گوید: من شاگرد نمازم; زیرا هر وقت مشکل عملى براى من پیش مى‏آمد وضو مى‏گرفتم و به جامع شهر (مسجد جامع) مى‏رفتم و در آن‏جا دو رکعت نماز مى‏خواندم و حل مشکلم را از خدا مى‏خواستم و حل مى‏شد! (9) .

از بهمنیار نیز نقل شده است که گفت: روزى ابن سینا براى تدریس آمد. در همان ابتدا براى وى معلوم شد که ما درس دیروز را نفهمیده‏ایم. استاد ماهر از چهره و نگاه شاگرد، مى‏فهمد که او مطلب قبلى را فهمیده یا نفهمیده است. و چون برایش معلوم شد که ما شب گذشته را به مجلس انس گذرانده‏ایم و مطالعه‏اى نکرده‏ایم. متاثر شده اشک از چشمان شریفش جارى شد و به عنوان نصیحت، به ما گفت: طناب‏بازهاى شهر مى‏کوشند تا در رشته خود، متخصص شوند; چرا شما در علوم الهى این شوق را ندارید؟ پس از پایان درس، موقع نماز فرا رسید و شاگردان نماز جماعت را به امامت‏شیخ رئیس خواندند. مواظبت‏بر نماز جماعت، نماز اول وقت و اینکه اگر انسان مشکلى داشت، نماز را به عنوان حلال مشکل خود تلقى کند، انسان را به کمال مى‏رساند و اگر به مقام شیخ رئیس نرسد، از سالکان این کوى مى‏گرداند.

مرحوم شیخ رئیس در رساله عهد خود مى‏افزاید: «و المسموعات...» در مورد آهنگ و موسیقى و شنیدنیها، تعهد مى‏سپارم که از آنچه در پرورش روح، مؤثر است استفاده کنم (10) ; ابن سینا در مبحث «مقامات عارفین‏» در «نمط نهم‏» کتاب «اشارات‏» به «نغمه رخیمه‏» (11) اشاره کرده‏اند که سالک، احتیاج به حسن صوت دارد (12) ; اما اگر نامحرمى صداى نامحرم دیگر را بشنود، انسان را از اوج ماوراى طبیعت‏به حضیض طبیعت، تنزل مى‏دهد، و آهنگى که انسان را فرشته منش نکند، از تعهدات افرادى مانند بوعلى، دور است. حسن صوتى که خواندن قرآن با آن توصیه شده، یا نغمه رخیمه‏اى که گفته‏اند سالک، به آن نیازمند است، صوتى است که نه در آن از نظر محتوا لهو و لعب باشد و نه آهنگش جنبه طبیعى را تقویت کند; بلکه نغمه‏اى است که جنبه ماوراى طبیعى داشته باشد.

این مطلب را حکماى دیگر مانند شیخ اشراق نیز در نوشته‏هایشان دارند. این حکیمان و عالمان اخلاق، در باره مشروبات و مسموعات براى خود برنامه‏اى ذکر کرده‏اند. اینها کسانى بودند که سعى کردند آن «دفائن عقول‏» را در سایه تعلیم کتاب و عترت، شکوفا کنند و از این رو از مرز حلال نگذشته‏اند.

ابن سینا همان طور که در باره معاد مى‏گوید: معاد روحانى را عقل مى‏فهمد; ولى معاد جسمانى را شریعت‏خاتم انبیا صلى الله علیه و آله و سلم آورده و ما را بى نیاز کرده است. در رساله عهد، در باره جزییات مسائل مى‏گوید: این جزییات را باید ریعت‏بگوید و عقل، پیرو محض است. نتیجه این که خطوط کلى را هم شرع مى‏گوید و هم عقل مى‏فهمد; ولى هیچ راهى براى تشخیص مسائل جزیى جز شرع وجود ندارد; مسائلى مانند جزییات نماز، روز، زکات و حج، هرگز در عقل راه ندارد. البته عقل مى‏فهمد که بسیارى از احکام را نمى‏فهمد و سیره شرع را امضا مى‏کند و در پیشگاه آن خاضع است و از این‏جا روشن مى‏شود که عقل در برابر نقل است نه در برابر شرع; زیرا خود عقل نیز در محدوده منابع غنى و قوى شرع است و هرگز مقابل آن نیست. آیت الله جوادی آملی

--------------------------------------------------------------------------------

تنظیم برای تبیان  حسن رضایی گروه حوزه علمیه

--------------------------------------------------------------------------------

پى‏نوشت‏ها:

1. سوره احزاب، آیه 15.

2. سوره یس، آیه 60.

3. سوره حدید، آیه 4.

4. شرح الهدایة الاثیریه، حاشیه صفحه 336.

5. اسفار، ج 1، ص 20.

6. عبارت رساله این است: «واما المشروب فانه یهجر شربه تلهیا بل تشفیا وتداویا وتقویا» (شرح الهدایة الاثیریة، ص 337).

7. کافى، ج 8، ص 193، ح 229.

8. التحصیل، ص 817.

9. روضات الجنات، ج 3، ص 160.

10. عبارت رساله چنین است: «والمسموعات یدیم استعمالها على الوجه الذی توجبه الحکمة لتقویة جوهر النفس وتایید جمع القوى الباطنة لا لما یرتبط بهذه من الامور الشهوانیة‏» (شرح الهدایة الاثیریة، حاشیه صفحه 336).

11. نغمه رخیمه: صداى نرم و آرام.

12. «وواحد یرجع الى هیئة اللفظ وهو ان یکون بنغمة رخیمة فان لین الصوت یفید هیئة ما نحو المسامحة فی القول...» (خواجه طوسى، شرح اشارات، ج 3، ص 383).

منبع: تفسیر موضوعى آیة الله جوادى آملى تدوین حجة الاسلام آقاى سید رسول جعفرى