تبیان، دستیار زندگی
تعجب پرسید مورچه! چطور ممکن است؟ دانش‏آموز دومی جواب داد: یک روز در اتاق بازی می‏کردم مورچه‏ای را دیدنم که داخل پیریز برق رفت. دلم به حالش سوخت به وسیله‏ی یک میخ خواستم او را در آورم چنان لگدی به من زد که چیزی نمانده بود بمیرم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قوی‏ترین حیوان دنیا

مورچه

دانش‏آموز اولی: می‏‏دانی قوی‏ترین حیوان دنیا چیست؟ دانش‏آموز دومی: مورچه. دانش‏آموز اولی: با تعجب پرسید مورچه! چطور ممکن است؟

پریز

دانش‏آموز دومی جواب داد: یک روز در اتاق بازی می‏کردم مورچه‏ای را دیدم که داخل پیریز برق رفت. دلم به حالش سوخت به وسیله‏ی یک میخ خواستم او را در آورم چنان لگدی به من زد که چیزی نمانده بود بمیرم.

در چانه زدن

شتر

مردی شترش را گم کرده بود و درپی او می‏گشت تا خسته شد. قسم خورد که اگر پیدایش کند آن را به یک درهم بفروشد،وقتی پیدایش کرد دلش نمی آمد به آن قیمت بفروشد. گربه‏ای گرفت و در گردن شتر آویزان کرد و او را به بازار برد و بلند می گفت:این شتر را می فروشم به یک درهم و قلاده اش را به پانصد درهم و این ها از هم جدا نمی شوند مردی  گفت: این شتر خیلی ارزان است اگر این قلاده در گردن او نبود.

طالع بینی

گوسفند

روزی مردی از نوجوانی پرسید: بگو ببینم ، تو در چه برجی به دنیا آمده‏ای؟ نوجوانی گفت: در برج گوسفند.

مرد با تعجب گفت: ما در بین برج فلکی برج بره را شنیده بودیم اما تا حالا برج گوسفند را نه!!

نوجوانی گفت: ده سال پیش که طالع خودم را دیدم در برج بره بود، اما تا حالا آن بره یکگوسفند درست و حسابی شده است.

گروه کودک و نوجوان سایت تبیان

مطالب مرتبط

شکارچی و خرس-طنز

نگران نباش برایت دعا می‏کنم

تدبیر پدرانه

خر طلبکار

کیسه یخ کنار دیوار است

نگاه به گلوی باد کرده

انتقام گرفتن هیزم‏ها از زبل خان

علت دویدن

ماجراهای زبل خان(طنز)

فرق پیاز و هندوانه

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.