تبیان، دستیار زندگی
ای برای رفع مشکل دیگری قرار داده است. نقل شده: روزی حضرت سلیمان کنار دریا نشسته بود. مشاهده کرد مورچه ای دانه ای به دهان گرفته و کنار آب منتظر ایستاده، ناگهان قورباغه ای آمد و دهان خود را باز کرد و مورچه یا دانه اش وارد دهان قورباغه شد. سپس
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خداوند روزی رسان

خداوند روزی رسان

خداوند متعال روزی دهنده ی همه جانداران و تمام موجودات است و هر موجودی را وسیله ای برای رفع مشکل دیگری قرار داده است. نقل شده: روزی حضرت سلیمان کنار دریا نشسته بود.

مشاهده کرد مورچه ای دانه ای به دهان گرفته و کنار آب منتظر ایستاده، ناگهان قورباغه ای آمد و دهان خود را باز کرد و مورچه با دانه اش وارد دهان قورباغه شد.

سپس قورباغه در آب فرو رفت و پس از ساعتی بیرون آمد و دهان خود را باز کرد و مورچه سالم از دهانش خارج شد. حضرت سلیمان مورچه را احضار کرد و در مورد این جریان از او سوال کرد.

مورچه جواب داد ته این دریا سنگی است که داخل آن سنگ کرم نابینایی وجود دارد و نمی تواند غذای خود را تهیه کند. خداوند، من را مامور کرده است که به وسیله ی این قورباغه غذای این کرم را تامین کنم.

سپس حضرت سوال کرد: آیا مطلب یا سخنی از آن کرم شنیده ای؟ جواب داد: بلی، می گوید: ای کسی که مرا در قعر دریا در میان این سنگ فراموش نمی کنی، بندگان مومنت را از رحمت خود مایوس و ناامید نگردان.

ای کسی که مرا در قعر دریا در میان این سنگ فراموش نمی کنی، بندگان مومنت را از رحمت خود مایوس و ناامید نگردان.

برهان بقراط
برهان بقراط

بقراط حکیم مردی خداشناس و دارای روحی بزرگ بود. روزی پادشاهی بر او گذشت و گفت: هر حاجتی داری از من بخواه تا آن را برآورده سازم. بقراط گفت: گناهان مرا ببخشا.

پادشاه گفت: ناتوانم.

بقراط گفت: پیرم مرا جوان گردان، پادشاه گفت: ناتوانم.

بقراط گفت: از چنگال مرگ مرا برهان. پادشاه گفت: نتوانم.

بقراط گفت: حاجت خواستن از ناتوان روا نباشد.

گروه کودک و نوجوان سایت تبیان

مطالب مرتبط

بدبخت و خوشبخت

آسوده و محفوظ در پناه خدا

امتحان هوش

مسلمان شدن ابوذر

بهترین و بدترین مردم

حکایت هایی از امام رضا (ع)

به مادرم قول داده ام که دروغ نگویم

درسی که مورچه‏ها به فیلسوف دادند

سه حکایت شیرین

افسون

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.