تبیان، دستیار زندگی
ابوالعباس احمد بن علی معروف به نجاشی عالم بزرگ شیعه در علم رجال در سال 372 (ه ق) در بغداد دیده به جهان گشود و در 18 جمادی الاول 450 (ه ق) چشم از جهان فرو بست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

علم رجال چیست؟
قزوینی

ابوالعباس احمد بن علی معروف به نجاشی عالم بزرگ شیعه در علم رجال در سال 372 (ه ق) در بغداد دیده به جهان گشود و در 18 جمادی الاول 450 (ه ق) چشم از جهان فرو بست.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد حسینی قزوینی به مناسبت سالروز درگذشت مشهور ترین و بزرگترین عالم رجالی قرون اولیه اسلام، در گفت‌وگو با سرویس علمی-فرهنگی مرکز خبر حوزه به تبیین جایگاه علم رجال و نقش مرحوم نجاشی در آن پرداخت.

*در ابتدا بفرمایید علم رجال چیست؟ و کمی نیز در خصوص شکل‌گیری آن توضیح دهید؟

علم رجال این است که ما تک تک راویان حدیث را از حیث وثاقت و ضعف بررسی کنیم و از این رهگذر اثبات بکنیم آیا روایت صحیح است یا نه؟ صحت و اعتبار یک حدیث و قابل استفاده بودن و استنباط از آن بستگی به علم رجال دارد.

حتی افرادی در عصر رسول اکرم‌(ص) به دروغ مطالبی را به ائمه‌(ع) نسبت می‌دادند که رسول خدا(ص) فرمودند:« قد کَثرت علیَّ‌ الکذّابه فمن کذب علیَّ متعمدا فلیتبوا مقعده مِنَ النار»(کافی 1/62) ارزش علم رجال یعنی رسیدگی به راویان ثقه و غیر ثقه و لذا تشخیص افراد از این علم روشن می‌شود.

*اولین کسی که علم رجال را تدوین کرد که بود؟

اولین کسی که در مکتب اهل بیت‌(ع) به علم رجال پرداخت امیرالمومنین علی‌(ع) بودند فرمودند: «علیکم بالدرایات لا بالروایات همة السفهاء الروایة و همة العلماء الدرایة»(کنزالفوائد 2/31) یعنی اینکه فقط حدیث نخوانید و به بررسی و اهمیت حدیث بپردازید، تلاش عالمان این است که حدیث را در بعد سندی و متنی بررسی کرده و بفهمند که روایت چیست و آیا از معصوم‌(ع) صادر شده است یا نه؟ در این مورد از همه مهتر روایتی است که در جلد یک کافی (ص) 52 از امیرالمومنین‌(ع) نقل شده است که اساس علم رجال از آنجا شروع شده است «اذا حدثتم بحدیث فاسندوه الی الذی حَدَّثکم فِان کان حقاً فلکم و ان کان کذباً فَعلیه»(کافی 1/52).

همچنین اولین کسی که رجال امیرالمومنین‌(ع) و اصحاب و راویان مورد وثوق ایشان را جمع‌‌آوری کرده است در علم کتاب به تدوین کتاب پرداخته ابن ابی رافع است که یکی از اصحاب امیرالمومنین‌(ع) بود.

*  ائمه‌(ع) فرموده‌اند روایت را به قرآن عرضه کنید و اگر با آن تعارضی داشت  کنار بگذارید، در این حال آیا باز هم به علم رجال نیاز هست یا نه؟

بحث عرضه روایت به قرآن شرایط خاصی دارد و آن در صورتی است که تعارض خبرین پیش بیاید و صحت و سقم هر کدام مشخص نباشد و راوی هر دو روایت ثقه باشد که در این صورت، چند مرجح ذکر شده، یکی این است که هر یک با قرآن موافق باشد، اخذ کرده و دیگری را کنار بگذاریم  زیرا بیانات ائمه‌(ع) یا عینا از قرآن گرفته شده یا عموم و اطلاق آن در قرآن هست و با قاطعیت اعلام می‌کنیم که هیچ روایتی از ائمه‌(ع) که مخالف قرآن باشد نداریم.

جوّال الحدیث به چه کسانی گفته می‌شود؟

جوّال الحدیث افرادی بوده‌اند که شغل و کار اصلی‌‌شان بررسی و تدوین حدیث بوده است و در کنار اینها رواتی هستند که تعداد محدودی روایت نقل کرده‌اند، جایگاه چندانی در میان روات ندارند،  مثلا کسی در کنار مسجد بزاز بوده و بعضی مواقع چیزی از امام شنیده و نقل کرده است، ولی بعضی از راویان، کارشان حدیث بوده و کارهای دیگرشان برای رد گم کردن بوده است.

در میان راویان آن دسته از راویانی که از ائمه‌(ع) نقل روایات زیادی کرده‌اند؛ جایگاه ویژه‌ای دارند مثلا کسی که 2هزار روایت نقل کرده با کسی که فقط 20 روایت نقل کرده یکی نیستند، مثلا علی‌بن ابراهیم و پدرش ابراهیم‌بن هاشم نزدیک 7 هزار روایت نقل کرده‌اند.

* اصطلاحات علم حدیث از کجا به وجود آمد؟

اصل شکل‌گیری توثیق و تضعیف روات از ائمه‌(ع) سرچشمه گرفته است و ائمه‌(ع)‌ بعضی از راویان را با تعابیر زیبایی یاد کرده‌اند و یا بعضی را مذمت کرده‌اند، در این راستا بعضی از اصطلاحات را خود ائمه (ع) برای اولین بار استفاده کرده‌اند که به تدریج در میان روات به فرهنگ تبدیل شده است که افراد را از نظر وثاقت و ضعف توصیف کنند و روایات نشان می‌دهد که ائمه (ع) به راویان حدیث حساس بوده‌اند.

تا زمان علامه حلی، روایات به دو دسته صحیح و ضعیف تقسیم می‌شدن،  از دوران سید‌بن طاووس به بعد تقسیم‌بندی جدیدی صورت گرفت و احادیث را به چهار دسته صحیح، موثق، حسن و ضعیف تقسیم کردند که اگر تمام راویان حدیث، ثقه، امامی و ضابط بودند آن حدیث را صحیح میگفتند،

ولی اگر یک یا بیش از یک راوی ثقه غیره امامی در سند بود، روایت موثق خوانده می‌شد،  اگر یک راوی یا بیشتر ممدوح بمدح بود روایت را حسن و اگر این شرایط را نداشت آن را ضعیف می‌دانستند، بعد شهید ثانی به تقسیمات حدیث بال و پر داد تا رسید به زمان ما که تقسیم‌بندی‌ها ریزتر شده و اصطلاحات جدیدی شکل گرفته است و بعضی اصطلاحات مثل عادل، حسن،‌ مجهول، مهمل هم ناظر به راوی است.

* بعضی افراد مثل علی‌بن حمزه که دو مرحله زندگی دارند و نقل حدیث کرده‌اند تشخیص صحت روایات آنها چگونه است؟

راویانی مثل علی‌بن حمزه که در دو شرایط متفاوت زندگی کردن، و در زمانی ثقه بودند و در زمان دیگر از وثاقت افتاده‌اند بعد از اتفاقاتی، از مسیر اهل‌بیت‌(ع) جدا و از طرف ائمه‌(ع) طرد می‌شدند و افراد از آنها حدیث نقل نمی‌کردند، در جامعه شیعی مطرود می‌شدند و اگر احادیثی از آنها نقل شده استنتاج می‌شود که آیا مربوط به دوران استقامت در ایمان آنها است که در این صورت ثقه و مورد تایید بوده‌‌اند.

* در مورد جایگاه مرحوم نجاشی در میان علمای رجال و شخصیت ایشان توضیح دهید.

در مورد نجاشی همین را بگویم که رجال شیعه مرهون نجاشی است اگر ما نجاشی را از شیعه حذف کنیم دیگر از رجال چیزی برای شیعه نمی‌ماند و بزرگان شیعه او را با اوصاف بزرگی یاد کرده‌اند از جمله علامه حلی او را با عبارت «انه ثقة» توصیف کرده، بحرالعلوم در مورد او آورده است: «نجاشی من اعظم ارکان الجرح و التعدیل و اعلم علماءِ هذا السبیل و هو ابو عُذِر هذالامر» یعنی بزرگترین رکن علم رجال نجاشی است و عالمترین عالمان رجال، اوست و او اولین کسی بود که پرده‌ها و حجاب‌های رجال را پاره کرده و معضلات رجالی را حل کرد و به علم رجال شکل داد و مقدمات تولید نسل علم رجال را مهیا ساخت او در علم رجال نظیری ندارد.

* بفرمایید کتاب رجال ایشان از چه بخش‌هایی تشکیل شده و اینکه چه اصول و قواعدی را در تدوین کتاب به کار برده است؟

کتاب رجال نجاشی چند بخش دارد که در یک بخش حسب و نسب هر کدام از روات را تا جایی که برایش ممکن بوده آورده است تا هیچ ابهامی در نسب ایشان نماند، در این قسمت نام راوی و نام پدر و جد  او را به همراه لقب، کنیه و شهر او ذکر می‌کند و در بخش دیگر به طور مفصل به مباحث مربوط به و ثاقت و ضعف راوی می‌پردازد و هر چه درباره راوی به دست آورده در آنجا ذکر می‌کند و در بخش دیگری در مورد تالیف هر کدام از راوی‌ها توضیح می‌دهد و تمام تالیفات راوی را ذکر کرده و طریق خودش را به روایات ذکر می‌کند، البته چون نجاشی در سند روایات قرار نگرفته است و کتاب روایی ندارد لذا طریق او چندان فایده‌ای ندارد.

یک نکته در مورد کتاب نجاشی این است که ایشان فقط به آن دسته از رجال پرداخته که در علم رجال صاحب تالیف هستند و به نوعی می‌توان از کتاب او به عنوان فهرست نجاشی یاد کرد.

ویژگی دیگر کتاب نجاشی این است که او مذهب رواة را هم ذکر کرده و حتی بعضی از بزرگان رجال بر این باور هستند که اگر چنانچه او به مذهب یک راوی معترض نشده او را شیعه 12 امامی اطلاق می‌کنند و استنباط می‌کنند که اگر چنین نبود حتما مذهب او را ذکر می‌کرد.


منبع:حوزه نیوز                                                     تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان