بیش از عشق بر تو عاشقم
ناممکن است که احساس خود را نسبت به تو
با واژهها بیان کنم.
اینها سرشارترین احساساتی هستند که تاکنون داشتهام
با این همه
هنگامی که میخواهم اینها را به تو بگویم و یا بنویسم،
واژهها حتی نمیتوانند ذرهای از ژرفای احساساتم را بیان کنند.
گرچه نمیتوانم جوهر این احساسات شگفتانگیز را بیان کنم،
میتوانم بگویم آن گاه که با توام چه احساسی دارم.
آن گاه که با توام،
احساس پرندهای را دارم که آزاد و رها در آسمان آبی پرواز میکند.
آن گاه که با توام،
چو گلی هستم که گلبرگهای زندگی را شکوفا میکند.
آن گاه که با توام،
چون امواج دریا هستم،
که توفنده و سرکش بر ساحل میکوبند.
آنگاه که با توام،
رنگین کمانی پس از توفانم،
که پرغرور رنگهایش را نشان میدهد.
آنگاه که با توام،
گویی هر آنچه که زیباست ما را در برگرفته است.
اینها تنها ذرهای ناچیز از احساس والای با تو بودن است.
شاید واژه «عشق» را ساختهاند
تا احساسی چنین عمیق و هزار سو را بیان کند.
اما باز هم این واژه کافی نیست.
با این همه چون هنوز بهترین است
بگذار بگویم و باز بگویم که
بیش از عشق بر تو عاشقم.
سوزان پولیس شوتز
نه آبهای بسیار میتوانند آتش عشق فرو نشانند
و نه سیلابها قادر به غرق کردن آنند.
سرودهای سلیمان
عشق...
بخشیدن است هنگامی که فراموش کردن سخت مینماید؛
دستگیری است و رها نکردن
امیدوار که فردا چون امروز پرشکوه خواهد بود؛
بازگویی رازها و نجواها
و لذت بردن از شبهای غرق در ستاره
و از همه مهمتر،
عشق
آن است که بدانی که دیگر تنها نخواهی ماند.
ادیث شافر لدربرگ
دوست داشتن تو،
به سادگی دوست داشتن غروب،
رنگین کمانها و بارانهای بهاری است،
چه، همه و همه از زیبایی سرشارند.
استفان تاف
عشق روئین تن است.
عشق نیرومندترین درمان است.
هیچ نوشدارویی،
قدیم یا جدید، یا زاده فنون امروز با آن پهلو نمیزند.
نه کتابهای دلنشین
و نه آن مفاهیم خردمندانه که بر زبان میآوریم و میاندیشیم.
عشق نیروی دگرگونی با خود دارد
نائومی جود
تهیه و تنظیم برای تبیان : زهره سمیعی - بخش ادبیات تبیان