تبیان، دستیار زندگی
در ادامه مباحث تفسیری باران حکمت، که به صورت سلسله وار پیشکش حضورتان می شود، برآنیم تا در هر نوبت، کام جانتان را با یک شاخ نبات مثال از مفاهیم بلند سوره بقره شکربار کنیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پشه آموزگار

پشه

تفسیر تمثیلی باران حکمت(53)

در ادامه مباحث تفسیری "باران حکمت"، که به صورت سلسله وار پیشکش حضورتان می شود، برآنیم تا در هر نوبت، کام جانتان را با یک شاخ نبات مثال از مفاهیم بلند سوره بقره شکربار کنیم.

در شمار پیشین از زبان استاد رنجبر شنیدیم که ایمان بدون عمل صالح برای ادمی، بهشتی  به ارمغان نمی آورد، از آن طرف، اعمال صالحی که ریشه در باور قلبی نداشته باشد به زمینی مانسته است که ساقه های سر سبز و شاخه های تازه بریده شده درختانی را در آن کاشته باشند، طبیعی است که دیر یا زود رو به زردی و پژمردگی خواهد گذاشت، اینجاست که قرآن همواره ایمان را در کنار عمل صالح ذکر می کند درست مانند آیه 25 سوره بقره که: وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّات...

 و اما تفسیر آیه شریفه:

إِنَّ اللَّهَ لَا یسْتَحْیی أَنْ یضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ كَفَرُوا فَیقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا یضِلُّ بِهِ كَثِیرًا وَیهْدِی بِهِ كَثِیرًا وَمَا یضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ(البقرة/26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

مومن کسی است که ریشه در خداوند دارد و از پی و پایه خود که خداست خارج نشده و دور نگشته است. اما فاسق همچنانکه از نامش پیداست کسی است که از عرصه رحمت و هدایت او خارج شده است، مثل کافران که بی‏ریشه‏اند و بریده از خدا و خارج شده از وادی رحمت و رضوان او.

ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد

دنیا آموزگاری بی‏گچ و تخته است. و از همه چیز می‏شود آموخت. همه چیز آموزگار است، حتی گاه یک پشه با همه ریزی و ناچیزی حقایقی بزرگ را برای آدمی روشن و آشکار می‏سازد.

درست مثل کلیدی کوچک که با زدن آن می‏توان منطقه‏ای را روشن ساخت.

خداوند سراسر حیا و شرم است.1 همچنانکه در روایات آمده است، و حافظ نیز به زیبایی از آن یاد می‏کند:

ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد

آفرین بر تو که شایسته صد چندینی

اما همین خدا هیچ شرمی ندارد که برای روشن ساختن یک حقیقت از پشه یا حیواناتی مثل عنکبوت و یا سگ و الاغ به ‏عنوان تمثیل استفاده کند.

ان‏الله لا یستحیی ان یضرب مثلاً ما بعوضه فما فوقها

خداوند از اینکه به- موجودات ظاهراً کوچکی مانند- پشه و حتی بالاتر از آن مثال بزند شرم نمی‏کند.

زیرا که با مثال خود کبریتی به شمع‏های خاموش زده و همه را روشن می‏سازد.

و از همین‏جا معلوم می‏شود که برای فهمیدن و رشد از یک پشه هم می‏توان آموخت.

روز عاشورا ندیده‏اید که پوست صورت عزاداران بر اثر تابش آفتاب سیاه می‏شود.

در همان ایام علم‏ها و پرچم‏های سیاه را ندیده‏ای که به مرور رنگ و روی‏شان رفته و سفید و سفیدتر می‏شوند، آن هم به‏ خاطر تابش آفتاب.

پس آفتاب اگر چه یکسان می‏تابد، اما یکسان تاثیر نمی‏گذارد.

قرآن نیز چیزی شبیه آفتاب است، که بسیاری را روشن کرده و هدایت می‏کند و برخی هدایت نمی شوند.

فامّا الّذین ءامنوا فیعلمون ائه الحق من ربّهم و امّا الّذین کفروا فیقولون ما ذا اراد الله بهذا مَثَلًا یضل به کثیراً و یهدی به کثیراً

آنان که ایمان آورده‏اند می‏دانند که آن حقیقتی است از جانب پروردگارشان، و اما آنها که راه کفر را پیموده‏اند (این موضوع را که خداوند چرا پشه را مثال زده است بهانه کرده) می‏گویند:

منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟

آری خداوند جمع زیادی را با آن گمراه کرده و بسیاری را هدایت می‏کند.

زانکه از قرآن بسی گمره شدند                         زین رسن قومی درون چه شدند2

و ما یضل به الّا الفاسقین

خورشید بر همه گیاهان می‏تابد اما پاره‏ای از گیاهان که ریشه در خاک دارند سبز و سبزتر شده و طراوت بیشتری می‏یابند، اما پاره‏ای دیگر که ریشه در خاک ندارند، بلکه بریده و جدا شده‏اند با تابش آن خشک و خشکیده‏تر می‏شوند.

مومن کسی است که ریشه در خداوند دارد و از پی و پایه خود که خداست، خارج نشده و دور نگشته است. اما فاسق همچنانکه از نامش پیداست کسی است که از عرصه رحمت و هدایت او خارج شده است، مثل کافران که بی‏ریشه‏اند و بریده از خدا و خارج شده از وادی رحمت و رضوان او.

از این‏رو می‏توان گفت: آفتاب قرآن تنها برای کسانی گمراه‏کننده و زیانبار است که فاسق باشند.(3)

ادامه دارد...

فرآوری: شکوری _گروه دین و اندیشه تبیان

منبع: باران حکمت، محمد رضا رنجبر


1. در روایات آمده است: ان الله یستحیی من عبده اذا صلی فی جماعة ثم سأله حاجته ان ینصرف حتی یقضیها: خداوند از بنده خود شرم دارد که در نماز جماعت شرکت کرده و حاجتی خواسته و آن را برآورده نسازد.

2. مثنوی معنوی، مولانا

3.خداوند دو گونه هدایت دارد: 1. هدایت عمومی و فراگیر که هدایت ابتدایی است. 2 هدایت پاداشی که مخصوص کسانی است که به هدایت تشریعی پاسخ مثبت دادند، اما خداوند افزون بر هدایت اضلال هم می کند؛ چنانکه می فرماید: یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا، اما اضلال و گمراه كردن خداوند برخلاف هدایت نمودن او به دو قسم تقسیم نمى‌شود بلكه براى اضلال بیش ‏از یك قسم نیست، زیرا خداوند ـ معاذ الله ـ اضلال ابتدایى ندارد و كسى را در ابتدا گمراه نكرده و فریب ‏نمى‌دهد، اضلال خداوند همواره كیفرى است و اضلال كیفرى شامل كسانى مى‌شود كه على‌رغم هدایت ‏ابتدایى، كه شامل عقل، فطرت و الهام فجور و تقوى از درون و وحى تشریعى و كتابهاى آسمانى، رسالت و ‏امامت از بیرون، دین را پشت سر گذارده و از نداى فطرت اعراض نموده و به طرف گناه حركت مى‌نماید.