ادامه بدهید فقط مواظب باشید!

کارهایتان خیلی خوب است. یک رفیقی هم دارید، همکارتان آقای حسین بهزاد. ادامه بدهید این کارهایتان را، فقط مواظب باشید. در این کارهای طولانی و مستمر، اولش انسان شوق دارد، یواش یواش خسته می شود و بی حوصله می شود. هرچه جلو می‌روید، سعی کنید حوصله تان و شوقتان به این کار بیشتر شود تا کارتان قشنگ تر دربیایید.

به گزارش تبیان به نقل از خبرآنلاین، «غوغای غبار» عنوان جدیدترین کتاب «گلعلی بابایی» است که یادداشت های سفر حج نویسنده در سال 1387 است و نویسنده در جای جای کتاب، از جبهه‌های جنگ تحمیلی پلی به حج زده‌ است. روایت سفرنامه حج بابایی در «غوغای غبار» از مرداد 87 در تهران شروع می شود و تا آذر ماه همان سال در مکه ادامه پیدا می کند.

خود گلعلی بابایی؛ خالق کتاب پر مخاطب همپای صاعقه؛ درباره اینکه چرا اسم این کتاب را «غوغای غبار» گذاشته است، گفت:«در حین طواف و همچنین به هنگام حضور در مسجدالنبی احساس می‌کردم، گم شده‌ای هستم در غبار. البته این شعر میرشکاک هم در اندیشه‌ام بود که گفته: در تکاپوی سراغ بی‌نشان معشوق خویش، جاده‌ها خواندیم و غوغای غبار آموختیم». گلعلی بابایی در ادامه با بیان اینکه سفر حج اش عجیب بوده، این سفر را تداعی‌کننده روزهای جبهه دانست و گفت:«حتی تاریخ عزیمتمان هم نشانه‌ای داشت. من در بحبوحه عملیات کربلای پنج در 22 آبان 65 از جبهه آمدم که زندگی مشترک تشکیل بدهم. در 22 آبان 87 هم به همراه همسرم عازم حج شدیم.»

گلعلی بابایی در فصلی از این کتاب به روایت حضور خود در بیت رهبری پیش از سفر می پردازد و می نویسد که بعد از سلام و علیک رهبر با همه زمانی که آقا مرا شناخت، فاز گفتگو را بالا برد و فرمود: ««برای من مطالعه کتاب همپای صاعقه خیلی لذت بخش و شیرین بود. خیلی خیلی خوب و خیلی کارهای فوق العاده ای است؛ هم این کتاب و هم آن دسته یک. از جنگ یک تصویر باشکوه لیکن دوری در جلو چشم همه بود. باشکوه بود، با عظمت بود اما مثل تابلویی که در بالا گذاشته باشند و آدم از دور بخواهد به آن نگاه بکند. این کتاب ها آمده اند این ریزه کاری این تابلو را کشانده اند جلو و حالا انسان می تواند آن ها را از نزدیک ببیند... البته اینها در زمره کتاب هایی است که بیشتر برای انسان های محقق خوب است که بتوانند از این ها استفاده بکنند و فیلم ها و رمان های متعددی از این کتاب بیرون بکشند.

فرض کنید همان منظره ای که در این کتاب همپای صاعقه هست. مثلا همان برخورد مرحوم حاج احمد(که انشاء الله زنده باشند و نمی دانیم) با شهید وزوایی، این خودش موضوع یک فیلم است. می شود از این یک فیلم درست کرد. این ها خیلی جالب است. بنده هم حاج احمد را می شناختم و هم شهید وزوایی را. یا همین رفتن گردان تحت فرماندهی شهید وزوایی به پشت جبهه دشمن، شبانه در فتح المبین و ...این ها هریک می تواند موضوع یک فیلم باشد و اگر آدم باذوقی باشد می تواند از هر یک؛ یک رمان خوب دربیاورد. ما متاسفانه هنوز قلم رمان نویس خوب نتوانسته ایم تربیت کنیم. داریم؛ کمابیش... اما از این باید بیشتر باشد. این کتاب ها از این جهت خیلی مهم است.

علاوه بر این کسانی هم که مایل اند؛ علاقه مند هستند که بخوانند؛ این ها را می خوانند. بنده همه این چند کتاب را 800 - 700 صفحه را از اول تا آخر خوانده ام.

کتاب ضربت متقابل را هم خوانده ام. آن هم کتاب خوبی است. اما چون مربوط به عملیات رمضان است و ما هم از این عملیات خاطره خوشی نداریم؛ انسان دوست ندارد آن را تا آخر بخواند. اما در کل کتاب خوب و روانی است و ...»»

گلعلی بابایی در همین بخش کتاب ادامه می دهد: آقا طوری از جزئیات کتاب ها خصوصا جلدهای اول و دوم مجموعه حماسه 27 سخن می گفت که باعث تعجب حضار شده بود و آنها مانده بودند که اینها دیگر چه کتاب هایی هستند که ایشان این قدر دقیق و کامل از مطالب و محتوای آنها اطلاع دارد.

بعد از این صحبت ها، آقا با اشاره به بنده، توصیه هایی هم در جهت ادامه کار تدوین مجموعه پِژوهشی تاریخی «حماسه 27» و حفظ سطح کیفی جلدهای بعد ارایه داد: «... خیلی خوب، کارهایتان خیلی خوب است. یک رفیقی هم دارید، همکارتان آقای حسین بهزاد. ادامه بدهید این کارهایتان را. فقط مواظب باشید. در این کارهای طولانی و مستمر، اولش انسان شوق دارد، یواش یواش خسته می شود و بی حوصله می شود. هرچه جلو می‌روید، سعی کنید حوصله تان و شوقتان به این کار بیشتر شود تا کارتان قشنگ تر دربیایید.»

شایان ذکر است کتاب «غوغای غبار» در 185 صفحه و با قیمت 3200 تومان از سوی سوره مهر منتشر شده است.

کتاب و کتابخوانی تبیان