چاقاله بادوم تو خواب دید
رفته تو هندوانه
هی خورد و خورد و آخر
رسید به پوست و دانه
به هر طرف نگاه کرد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1389/02/07
توی هندوانه
چاقاله بادوم تو خواب دید
رفته تو هندوانه
هی خورد و خورد و آخر
رسید به پوست و دانه
به هر طرف نگاه کرد
یه پوست سبز و تر دید
به هر طرف که چرخید
نه پنجره نه در دید
نمیدونست چه جوری
بیاد بیرون از اونجا
ترسید و جیغ و داد کرد
پایین پرید و بالا
از خواب پرید و دید که
رو تختخواب خوابیده
باباش رسیده از راه
هندوانه خریده
شعرهای شیرین برای بچهها
گروه کودک و نوجوان سایت تبیان