تبیان، دستیار زندگی
این رساله مختصر در حقیقت درسنامه ای اخلاقی است که ترسیم کننده یک سلسله خط و مشی های رفتاری در حوزه تعاملات فردی و اجتماعی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسنامه اخلاقی جاوید(2)

(درنگی بر "رساله حقوق" امام سجاد علیه السلام)

رساله الحقوق امام سجاد

اشاره:

نمی دانم تا به حال نام "رساله الحقوق" امام سجاد علیه السلام را شنیده اید یا نه؟

این میراث علمی ماندگار، افزون بر "صحیفه سجادیه"، یکی دیگر از مکتوبات گران سنگی است که از سرچشمه وجود فیاض آن امام به حق ناطق جوشیده است.

این رساله مختصر در حقیقت درسنامه ای اخلاقی است که ترسیم کننده یک سلسله خط و مشی های رفتاری در حوزه تعاملات فردی و اجتماعی است.

آن امام همام در این منشور جاوید، پنجاه و یك حق الهی را در هفت دسته بر می شمارد:

اول: حق خداوند ،

دوم: حق نفس و اعضای بدن،

سوم: حق افعال عبادی ،

چهارم: حق سائسان و رعایا،

پنجم: حقوق خویشاوندان،

ششم: حقوق برخی اصناف اجتماعی،

هفتم: حق مالی.

در اینجا مراد از حق، احكام و وظایفی است كه از سوی خداوند نسبت به اصناف مختلف بر انسان جعل شده است. این حقوق منحصر به وظایف الزامی مؤمن نیست و شامل احكام استحبابی نیز می شود. به علاوه این حقوق منحصر به احكامی نیست كه نقض آنها معصیت (مستوجب مجازات اخروی) محسوب شود یا موجب اجرای مجازات دنیوی (حد و تعزیر شرعی) گردد، بلكه رساله حقوق در بردارنده وظایف اخلاقی یك مؤمن است.

رساله حقوق در بردارنده اهم حقوق الهی و وظایف اخلاقی است و در هر حق نیز اهم جوانب آن بیان شده است.

در این سلسله نوشتار ها که به خواست خدا آهسته و پیوسته پیشکش حضورتان می گردد برآنیم تا شرحی گذرا از این "رساله حقوقی" به دست دهیم تا چراغ پرتو افروزی باشد فرا راه بندگی و بالندگیمان.

...امام سجاد (ع ) پس از بر شمردن فهرست حقوق الهى ، فردى و اجتماعى انسان به توضیح و تشریح هر یك از آنها پرداخته است:

1 - حقوق الهى بر انسان

حق برتر خداوند بر انسان این است كه او را عبادت كند كمترین شركى به او نورزد. اگر انسان ، خداى خویش را خالصانه پرستش كند، خداوند نیز امور دنیا و آخرت او را كفایت خواهد كرد و آنچه محبوب و مطلوب آدمى است، ‍ برایش حفظ و تدارك مى كند.1

خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازی

2- حق انسان بر خویش

حق نفس آدمى بر او این است كه آن را در اطاعت خداوند به كار گیرد. سرمایه وجود را هدر ندهد و صرف بیهوده گی ها و گمراهی ها نكند. و حق زبان، گوش، چشم و دست و ... را ادا كند آنها را در مسیر باطل و پوچ به كار نیندازند و در راستاى استفاده صحیح از این امكانات خداوند یارى بجوید.2

3- حق زبان و قوانین گفتار

حق زبان این است كه از گرفتار شدن به گفتار زشت مصون ماند و عادت بر خوبی‌ها و سخنان نیك پیدا كند. زبان باید كنترل و محبوس شود، جز آنها كه نیازى ارزشى باشد و در راستاى منافع دین و دنیا قرار گیرد. آن را از سخنان بیهوده و كم نتیجه و زیان آور باید دور داشت . آنچه مشخص مى كند كه كجا باید سخن گفت و زبان را به كار گرفت عقل است . جمال انسان عاقل در شیوه گفتار او متجلى است - نیرویى نیست مگر متكى به خداوند بزرگ - جمله اخیر امام سجاد - علیه السلام - یعنى ؛ لا قوة الا بالله العلى العظیم ظاهرا حكایت از دشوارى امر و ناتوانى انسان در مسیر حفظ كامل زبان و تنظیم گفتار دارد. و هشدارى است به این كه براى موفقیت در این راه باید از حمیت الهى ، بهره گرفت و با استمداد از درگاه او به پیروزى رسید.3

حق قواى شنوایى است كـه آن را از شنیـدن سخنان آلوده و شنیدنیهاى مضر دور نگاه دارى . گوش كـانـالى است به سوى قلب - مركز ادراك ، تصمیم گیرى و تأثیر پذیرى - انـسان، ایـن كـانـال را جز بر روى سخنـان ارزشـى و خیر آفرین مگشاى؛ سخنانى كه یا نتیجه مثبتى براى قلبت به ارمغان آورند و یا اخـلاق كریمانه اى را به تو تعلیم دهند

4- حق قواى شنوایى

حق قواى شنوایى است كه آن را از شنیدن سخنان آلوده و شنیدنیهاى مضر دور نگاه دارى . گوش كانالى است به سوى قلب - مركز ادراك ، تصمیم گیرى و تاثیر پذیرى - انسان ، این كانال را جز بر روى سخنان ارزشى و خیر آفرین مگشاى ؛ سخنانى كه یا نتیجه مثبتى براى قلبت به ارمغان آورند و یا اخلاق كریمانه اى را به تو تعلیم دهند. ابزار شنوایى ، كانال و در ورودى قلب آدمى است و از این طریق انواع معانى و مفاهیم به قلب مى رسد، خیر باشد یا شر! و لا قوة الا بالله.4

5- حق قواى بینایى

حق چشم این است آن را به حرام ندوزى و جز در مسیر عبرت آموزى و بینش یابى و دانش اندوزى به كارش نگیرى . همانا چشم گذرگاه عبرت‌ها و درس آموزی‌هاست.5

6- حق پا، به كارگیرى آن در مسیر عزت و دین

حق پا این است كه آن را به حرام دراز نكنى تا به كیفر الهى مبتلا نگردى و به راهى نكشانى كه صاحبش را به ذلت افكند. پا چونان استرى است راهوار كه مى بایست تو را در راه دین و پیروزى در میدان ارزشها پیش برد و لا قوة الا بالله.

7- حق دست ، باز داشتن آن از تجاوز و ناحق

حق دست این است كه آن را به حرام دراز نكنى تا به كیفر الهى مبتلا نگردى و در دنیا از سوى مردم ملامت نشوى. دست از واجبات بر مدار و با دور داشتن آن از حرام حرمتش را نگه دار. كارآیى آن را محدود به واجبات مساز بلكه در میدان ارزشهاى غیر واجب مستحبات - نیز به كارش گیر!

استفاده خردمندانه و شرافتمندانه از این عضو مهم بدن - دست - پاداشهاى اخروى را به دنبال خواهد داشت.6

جمال نیایشگران، تالیف احمد ترابی

شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان


1- فاما حق الله الاكبر فانك تعبدهع لا تشرك به شیئا فاذا عفلت ذلك باخلاص جعل لك على نفسه ان یكفیك امر الدنیا و الا خره و یحفظ لك ما تحب منها.

2- و ما حق نفسك علیك فان تستوفیها فى طاعة الله ، فتوى الى لسانك حقه و الى سمعك حقه والى تصرك حقه و الى یدك حقها و الى رجلك حقها و الى بطنك حقه و الى فرجك حقه وتستعین بالله على ذلك .

3- و اما خق اللسان فاكرامه عن الخنى و تعویده على الخیر و حمله على الادب و اجمامه الا لموضع الحاجة و المنفعة اللدین و الدینا و اعفاوه عن اول الشنعة القلیلة القائدة التى لا یؤ من ضررها مع قلة عائدتها و یعد شاهد العقل و الذلیل علیه و تزین العاقل بعقله حسن سیرته فى لسانه و لا قوه الا باللله العلى العظیم .

4- و اما حق اللسان فاكرامه عن الخنى و تعویده على الخیر و حمله على الادب و اجمامه الا لموضع الحاجة و المنفعة للذین الدنیا و اعفاره عن الفضول الشنعة القیلة بعقله حسن سیرته فى لسانه و لا قوة الا بالله العلى العظیم

5- و اما حق بصرك فغضه عما لا یحل لك وترك ابتذاله الا لموضع عبرد تستقبل بها بصرا و لا قوة الا بالله .

6- و اما حق یدك فاءن لا تبسطها الى الى مالا یحل لك فتنال بما تبسطها الیه من الله العقوبة فى الاجل و من ااناس بلسان الائمه فى العاجل لك فتنال و لا تقبضها مما افترض الله علیها و لكن وقرها بقبضها عن كثیر مما یحل بها بسطها الى كثیر مما لیس علیها، فاذا هى قد عقلت و رفت فى العاجل و جب لها حسن الثواب فى الاجل .

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.