تبیان، دستیار زندگی
مرحوم نراقی قوی‏ترین لذات را لذات عقلی می‏داند، زیرا این لذت، لذتی فعلی و ذاتی است كه با اختلاف حالات و احوالات از بین نمی‏رود بر خلاف لذات حسیّه كه انفعالی و عرضی‏اند و زوال پذیرند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سعادت بدون لذت معنا ندارد.
'f3'f

مرحوم نراقي قوي‏ترين لذات را لذات عقلي مي‏داند، زيرا اين لذت، لذتي فعلي و ذاتي است كه با اختلاف حالات و احوالات از بين نمي‏رود بر خلاف لذات حسيّه كه انفعالي و عرضي‏اند و زوال پذيرند.

قسمت اول را اینجا بخوانید

فضيلت در ديدگاه نراقي و ارسطو

از نظر ارسطو فضيلت عملي است كه منجر به خوبي مي‏شود و بدين ترتيب فضيلت وسيله‏اي در جهت نيل به سعادت تلقي مي‏شود12.

امّا از نظر مرحوم نراقي:

فضايل اخلاقي از امور نجات دهنده آدمي‏اند و انسان را به سعادت ابدي مي‏رسانند و رذايل اخلاقي از جمله مهلكات‏اند و موجب شقاوت سرمديه‏اند.13

مرحوم نراقي در جاي ديگري مي‏آورد:

اموري كه با روح آدمي منافات دارند و از دردهاي روح به شمار مي‏روند رذايل اخلاقي‏اند كه نفس را به هلاكت مي‏افكنند و شقاوت را پديد مي‏آورند كه صحت روح به رجوع و بازگشت آن به فضايلي است كه او را به سعادت مي‏رساند و او را به مجاورت اهل الله و مقربانش مي‏رساند.14

از عبارت‏هايي كه از اين دو شخصيت مطرح شد، به دست مي‏آيد كه هر دو فضايل را وسيله رسيدن به سعادت تلقي مي‏نمايند كه البته با توجه به اين‏كه سعادت حقيقي نزد آن دو تا حدودي متفاوت است، محدوده كاركرد اين فضايل نيز براساس محدوده سعادت حقيقي متفاوت خواهد بود.

سعادت و لذت در دو ديدگاه

بحث ديگري كه در مباحث مربوط به سعادت جايگاهي ويژه دارد، رابطه ميان سعادت و لذت است .

به نظر ارسطو: اوّلاً: سعادت هم معنا و عين لذت نيست؛

در ديدگاه ايشان، لذت عبارت است از خشنودي محسوسي كه در هنگام دستيابي به‏امري مطلوب و مورد ميل حاصل مي‏شود.15

همان‏گونه كه پيش‏تر متذكر شديم وي سعادت را عمل عالي روح مي‏داند و آدمي براساس عمل به ارزش‏ها و فضايل اخلاقي و به ويژه فضايل عقلاني است كه به سعادت نايل مي‏شود و اين تعالي عمل همان چيزي است كه به عنوان غايت به دنبالش هستيم، نه لذت. و البته لذت همراه با دست يافتن به اين فضايل و كمالات و اعمال آن فضايل وجود دارد.

علاوه بر اين، آنچه كه آدمي در راه رسيدن به سعادت اولاً و بالذات در پي آن است، عمل براساس فضايل عقلاني و اخلاقي است و اگر مطلوبيتي براي لذت حاصله از نيل به اين كمالات وجود دارد مطلوبيتي بالعرض است و غايت اصلي رفتار اخلاقي و عقلاني او نمي‏باشد.

چنين معنايي از عبارات مرحوم نراقي نيز قابل درك است و به نظر مي‏رسد وي نيز لذت را پيامد نيل به امور مطلوب مي‏داند و الم را در اثر فقدان و عدم وصول به آن امور تفسير مي‏كند. ايشان در كتاب لمعة‏الالهية مي‏آورد:

اللذة ادراك الملائم من حيث هو ملائم و الألم مقابله16.

لذت ادراك امري ملائم [با طبع و نفس انساني] است و الم مقابل آن ادراك است.

و نيز مي‏توان اين نكته را به‏دست آورد كه مطلوبيت لذت با تابع مطلوبيت چيز ديگري است كه در راه رسيدن به سعادت واقع شده است. ايشان بعد از بيان قواي انساني مي‏گويد:

به ازاي هر قوه‏اي لذت و المي وجود دارد، يعني لذت‏ها و الم‏ها عبارتند از لذات و آلام عقليه، خياليه، غضبيه و بهيميه.

لذت عقليه مثل: انبساط و ابتهاج حاصل از معرفت اشياي كليه و ادراك ذواتِ مجرده نورانيه است و الم عقلي مثل: گرفتگي و كدورت حاصل از جهل است.

لذت خياليه مثل: شادي حاصل از ادراك صور و معاني جزئيه ملائم است و الم خيالي مثل: [كسالت حاصل از] ادراك صور و معاني جزئيه غير ملائم.

لذت قوه غضبيه همانند: انبساط حاصل از غلبه و نيل به مناصب و پست‏ها است و الم اين قوه همانند: كدورت و گرفتگي حاصل از مغلوبيت و عزل شدن و مرئوس بودن است.

و لذت بهيميه لذتي است كه از خوردن، جماع و امثال اين امور حاصل مي‏گردد و الم بهيمي حالتي است كه از تشنگي، گرسنگي، گرما و سرما و... حاصل مي‏شود.17

با توجه به آنچه گذشت مي‏توانيم اين دو شخصيت را بر اين عقيده مشترك بخوانيم كه لذت را پيامد نيل به امر مطلوب مي‏دانند.

مرحوم نراقي قوي‏ترين لذات را لذات عقلي مي‏داند، زيرا اين لذت، لذتي فعلي و ذاتي است كه با اختلاف حالات و احوالات از بين نمي‏رود بر خلاف لذات حسيّه كه انفعالي و عرضي‏اند و زوال پذيرند.18

نهايت سعادت

مرحوم نراقي سعادت‏هاي جسمي همانند سلامت بدن و ثروت و... را اگر در طريق نيل به سعادت حقيقي قرار گيرند سعادت مضاعف مي‏نامد و اگر در طريق كسب خشم خدا قرار گيرند، آن را اساسا سعادت نمي‏داند.19

از سوي ديگر تنها راه رسيدن به سعادت حقيقي را اصلاح جميع صفات و قواي آدمي در تمام دوران‏ها معرفي مي‏كند و مي‏گويد:

لا تحصل السعادة الا باصلاح جميع الصفات والقوي دائما: فلا تحصل باصلاحها بعضا دون بعض و وقتا دون وقت، كما ان الصحة الجسمية، و تدبير المنزل و سياسة‏المدن، لا تحصل الاباصلاح جميع الأعضاء و الاشخاص و الطوائف في جميع الاوقات، فالسعيدالمطلق من اصلح جميع صفاته و افعاله علي و جه‏الثبوت و الدوام بحيث لا يغيره تغير الاحوال والازمان...20

سعادت حاصل نمي‏شود مگر با اصلاح دائمي جميع صفات و قوا.

اين مهم با اصلاح برخي قوا و ناديده گرفتن برخي ديگر و يا اصلاح آن قوا در برخي زمان‏ها و اهمال در برخي ديگر از زمان‏ها حاصل نمي‏شود. همچنان كه سلامت بدن و اداره منزل و كشورداري قابل دسترسي نيست مگر با اصلاح جميع اعضا و اشخاص و طوايف، آن هم در تمام زمان‏ها. بر اين اساس، سعيد مطلق كسي است كه تمام صفات و افعالش را به صورتي ثابت و دائمي اصلاح كرده باشد، به‏گونه‏اي كه تغييرات و تحولات ايام بر سعادت او خدشه‏اي وارد نسازند و تحولات اصلاح او را برهم نزند.

مرحوم نراقي غايت سعادت و نهايت درجه سعادت را از زبان حكما تشبه آدمي به مبدأ معرفي مي‏نمايد با اين‏كه از آدمي افعال، از آن جهت كه زيبا هستند، صادر شود نه اين‏كه انجام كارها براي جلب منفعت يا دفع مضرّة باشد و اين مهم زماني حاصل مي‏شود كه حقيقت وي (كه از آن به عقل الهي و نفس ناطقه تعبير مي‏شود) خير محض شود با اين كه از جميع خبائث جسمانيه و اقذار حيواني پاك شود.21


نوشنه:سيد اكبر حسيني  پیام حوزه

تنظیم حسن رضایی گروه حوزه


12. جامع‏السعادات، ص 39.

13.ر.ك: اخلاق نيكو ماخوس، ارسطو، صص 22 - 15 و a 1095

14. جامع‏السعادات، صص 40-41.

15. تاريخ فلسفه اخلاقِ غرب، ص 36.

16. ر.ك: فلسفه اخلاقِ‏غرب، ص 99.

17. ر.ك: نراقي مولي محمد مهدي، جامع السعادات، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان، قم،ج 1، ص 36 .

18. ر.ك: همان.

19. تاريخ فلسفه اخلاقِ غرب، صص 36 ـ 37 .

20. اخلاق نيكوماخوس، a 1179.

21. جامع‏السعادات، ج1، صص 8-9.