تبیان، دستیار زندگی
ابوذر غفارى، صحابى بزرگوار پیامبر، در اعتراض به زراندوزى‏هاى معاویه و عثمان و عمّال حكومت و حیف و میل اموال عمومى، صبح و شام این آیه را با صداى بلند در برابر معاویه و سپس در مقابل عثمان مى‏خواند و مى‏گفت: این آیه مخصوص مانعان زكات نیست و هر نوع زراندوزى ر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ابوذر و آیه‏ى كنز

زكاة

یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّ كَثِیراً مِّنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَ الَّذِینَ یَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَلَا یُنفِقُونَهَا فِى سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذابٍ أَلِیمٍ   (توبه، 34)

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! بسیارى از دانشمندان و راهبان، (با سوء استفاده از موقعیّت خود،) اموال مردم را به ناحق مى‏خورند و آنان را از راه خدا باز مى‏دارند. و كسانى كه طلا و نقره مى‏اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمى‏كنند، پس آنان را به عذابى دردناك، بشارت بده!

زراندوزى و زكات

 رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: هر مالى كه زكات آن پرداخت نشود كنز (گنج) است، گرچه پنهان نباشد، یا غیرطلا و نقره باشد.1

ابوذر غفارى، صحابى بزرگوار پیامبر، در اعتراض به زراندوزى‏هاى معاویه و عثمان و عمّال حكومت و حیف و میل اموال عمومى، صبح و شام این آیه را با صداى بلند در برابر معاویه و سپس در مقابل عثمان مى‏خواند و مى‏گفت: این آیه مخصوص مانعان زكات نیست و هر نوع زراندوزى را شامل مى‏شود.

در تفسیر شریف المیزان آمده است كه از برخوردهاى ابوذر با عثمان و معاویه و كعب الأحبار، بر مى‏آید كه ثروت‏اندوزى در جامعه‏ى فقیر حرام است، گرچه از راه حلال باشد و زكاتش پرداخت شده باشد.

البتّه برخى آن را به اجتهاد شخصى ابوذر نسبت مى‏دادند، ولى خودش مى‏گفت: «ما قلتُ لهم الاّ ما سَمعتُ من نبیّهم» آنچه گفته‏ام از پیامبر شنیده‏ام. از طرفى صراحت و صداقت ابوذر هم مورد تأیید پیامبر است.

از فرازهاى برجسته‏ى زندگى ابوذر، همین امر به معروف و نهى از منكر او نسبت به حكّام، در زمینه‏ى ریخت‏و پاش‏هاى اقتصادى است و نزاعش با عثمان بر سر مال و مقام نبود، بلكه اعتراض به یك منكر اجتماعى بود.

سرانجام عثمان، این صحابى پارسا و انقلابى را به شام تبعید كرد، از شام هم به بدترین وضعى به مدینه آوردند، سپس به «ربذه» تبعید شد و در تبعیدگاه، مظلومانه جان سپرد. و این نیز از فرازهاى ناپسند و ننگین حكومت عثمان بود.

دیگران براى تبرئه‏ى عثمان، كوشیده‏اند تا به ابوذر تهمت سوسیالیست بودن و فكر اشتراكى داشتن و مخالفت با مالكیّت خصوصى بزنند، امّا علامه امینى‏ (قدس سره) در الغدیر، بحث مبسوطى در ردّ این اتهام دارد.2

تبعیدهاى مكرّر ابوذر به خاطر مناقشات او با حكومت و فریادهاى اعتراض آمیزش بر ضدّ روش مالى عثمان و زراندوزى معاویه و توجیه‏گرى‏هاى كعب‏الأحبار، در كتب تاریخى شیعه و اهل‏سنّت آمده است،3 هر چند برخى خواسته‏اند به نوعى توجیه كنند و این مناقشات را به حساب آزادى بیان و عقیده در دوره‏ى عثمان بگذارند، یا آنكه تبعید آن صحابى بزرگوار را به عنوان این‏كه «دفع شرّ مهم‏تر از كسب منفعت است» بدانند و حضورش را در مدینه و شام، شرّ تلقّى كنند و تبعیدش را رعایتِ مصلحت به شمار آورند،4 ولى این رفتار ننگ‏آلود با یار صدیق و پرهیزكار پیامبر كه زبان صریح و اعتراض دلسوزانه‏اش تنها با انگیزه‏ى عمل به وظیفه در برابر انحرافات بود، هیچ توجیه و تأویلى نمى‏پذیرد5

شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان


1- تفسیر كنزالدقائق.

2- الغدیر، ج 8، ص 335.

3- تفسیر نمونه.

4- از جمله: تفسیر المنار، ج‏10، ص‏406 - 407.

5- پرتوی از نور (5)