شریعتی؛ سقراط خراسان
به مناسبت بیست و سومین سالگشت درگذشت استاد محمدتقی شریعتی، مرد علم و جهاد، و به تعبیر استاد محمد رضا حکیمی: «سقراط خراسان»(1)
در خبرها بود که پیر دردمند دیار دیانت و دانایى استاد محمدتقى شریعتى ساعت یک بعد از ظهر روز دوشنبه سى و یکم فروردین ماه بناگاه چهره در نقاب خاک فرو کشید و سر پر شور و جان شیفتهاش را بر آستان جاودانه جانان نهاد، اما براى دیدن درخشندگی پرتو عمر پر جهد و جهاد او که سرانجام از چینه سنگین هشتاد و یک سالگى پرید چشمانى دورنگرتر از آنچه هست لازم است تا یاراى نگریستن به فلق دور دست آفتاب وجودش را داشته باشد.
آخر چگونه مىتوان به آسانى حال و هواى حیات مردى را حس کرد که به تنهایى و گستاخى از میان مرداب تاریک و عفن و دهشتناک جمود و جهل و هرزگى و شرک راهى تا صبح روشن فردا گشود و به آلودگى و آرایه زمان دامن نیالود.
شب تاریک و بیم موج و گردابى چنین هائل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها
هنوز مىتوان طنین درد آلود و مصمم فریاد این «مرزبان حماسه جاوید» را در پس کوچههاى هزار پنجره «چهار باغ»(2)مشهد و پشت پنجرههاى فولاد صحن عتیق (3) شنید که «هر هفته سه شب در کانون نشر حقایق اسلامى تفسیر مىگفت و تدریس مىکرد و سخنرانى» و در حالى که «از مقتل مىگفت و خود بیش از مستمع مىگریست» صداى گرم و گیرایش را در گوشها مىپیچاند که «در صدد باشید که نهضت ابا عبدالله را تشخیص بدهید و بدانید که سیدالشهدا(ع) براى چه قیام کرد؟» (4) و مىتوان از ماندگارى خاطرههاى شیرین مسجد هدایت و حسینیه ارشاد مدد گرفت و نفوذ چشمانش را تا ژرفاى آینه دل هزاران جوان شیفته دید، حتى مىتوان از حلقههاى فرو ریخته قزل قلعه و قصر جارى تلاوت قرآن و نهج البلاغه این بیدارگر بزرگ اقلیم قبله به گوش دل شنید و به راز و رمز جاودانگى خونین مذهب پى برد.
آن همه شور و شعور و زهد و خلوص که به بار نشست، آثارى ماندگار و نسلى مؤمن و به پا خاسته، فرزندى صالح و فرزانه و طبعى منیع و معیشتى دشوار و دلى گشاده به میراث نهاد. گر چه یعقوب وجود او در فراق یوسف گمگشتهاش، على گداخت اما دل به دریاى بیکرانه توکل سپرد و ده سال بى او جهد و جهاد کرد و بر تیرک استخوانهاى استوارش خیمه حیات خویش را بر پا نگاه داشت تا همچنان نافذ و صمیمى و ساده از حقیقت قرآن و اسلام سخن بگوید.(5)
سرانجام روح این استاد متفکر و بنده صالح خدا، در 31 فروردین 1366 دعوت حق را لبیک گفت و پیکرش در جوار مرقد پاک امام رضا آرام یافت.
تفسیر نوین نوشته استاد محمد تقى شریعتى است که از پیشگامان تفسیرنگارى به شیوه عصرى در ایران به شمار مى رود. وى با انگیزه اصلاح طلبى فکرى و اجتماعى و دینى ، به نوشتن این تفسیر پرداخت . او در این تفسیر، با زبان و بیانى رسا و شیوا سوره هاى کوتاه غالبا مکى آخرین جزء قرآن را شرح و تفسیر کرده است .
مقام معظم رهبری (در دوره ریاست جمهوری) به مناسبت رحلت استاد شریعتی پیام تسلیتی ارسال داشته که در قسمتی از آن چنین می فرماید:
”... او که از خانواده ای روحانی برخاسته و سالها در حوزه علمیه مشهد مدارج علوم دینی را پیموده بود بی شک یکی از پرسوزترین و مخلص ترین اندیشمندان و مبلغان اسلامی بود که استحکام اندیشه را با نوآوری در روش به هم آمیخته و برای نسل تحصیل کرده و با فرهنگ، متاع فکری جذابی را ارائه کرده کرد. زندگی او سراسر به تعلم و تعلیم و در بهشتی از صفا و پاکدامنی گذشت. رحمت خدا بر او و حشرش با محمد و آل محمد باد که عمر رابه عشق و ثناگویی آنان به سر آورده بود.“
شهید عالیقدر آیت الله مطهری مقدمه ای بر کتاب ”خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت“ استاد شریعتی، نوشته است که در قسمتی از آن چنین آمده است:
”اکثریت مردم خراسان و همه فضلای ایران، استاد محمد تقی شریعتی را می شناسند و لااقل نامش را شنیده اند. این مرد محقق و فاضل از تربیت یافتگان حوزه علمیه خراسان است
... در تحولات پس از شهریور 1320 که تبلیغات ضد اسلامی و ضد خدایی در سطح فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان اوج گرفت، استاد شریعتی یک تنه در خراسان به پاخاست و جهادی که احساس می کرد برعهده اوست آغاز کرد. کار این جهاد آن چنان دشوار بود که سالهای متوالی خواب خوراک و آسایش او را به حداقل ممکن رساند. شریعتی در آن هنگامه به درآمد مختصر خویش قناعت کرد و بدون هیچ چشم داشتی به فعالیت پرداخت، همه همت وضعیش این بود که در آن طوفان سهمگین ”بگیرد غریق را“ و چقدر فراوان اند غریقانی که تنها دستی که به طرف آنها دراز شد و آنها را نجات داد، دست بی طمع شریعتی بود... .
آثار استاد:
آغاز وحی یا تفسیر سورهی مبارکهی علق:
(یادآوری میشود استاد در پانزده شماره از نامهی آستان قدس دیماه 1349 تا بهمنماه 1344)، تحت عنوان کلی «تفسیر قرآن مجید» سورههای: علق، کوثر، انشراح، ماعون و تین را تفسیر کردهاند. این مقالات به انضمام تفسیر بقیهی سورههای جزء سیام، به صورت کتاب «تفسیر نوین» چاپ و منتشر شده است. کانون نشر حقایق اسلامی مشهد، تاریخ مقدمه 1340 (رجب 1381)، 56 ص، قطع وزیری.
اصول عقاید و اخلاق شریعتی:
برای دانشآموزان پایهی 4 و 5 و 6 دبستانها، کتاب فروشی زوار، مشهد 1321، چاپ پنجم 1325؛ چاپ هفدهم 1333 با تصحیح و تصرفات کامل.امامت در نهجالبلاغه:
تهران، انتشارات بعثت، تاریخ ثبت وزارت فرهنگ و هنر 9/2/37 (: 1357)، 10+170 ص، قطع پستی.تاثیر هنرهای مسلمین بویژه ایرانیان در اروپا: تالیف محمدحسین زکی، ترجمه نگارش، مشهد کتابفروشی باستان، 4+94 ص، قطع پستی، بیتا، (قبل از 1320 تحریر و در روزنامهی آزادی منتشر شده بود).
تعلیمات دینی:
(قسمت اول)، مخصوص کلاس اول دبیرستان طبق برنامهی وزارت فرهنگ، کتابفروشی زوار، مشهد، شهریور 1352، 34 ص، قطع پستی.
تفسیر نوین:
جزء سیام قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، شهریور 1346، هفتاد و دو +345 ص. چاپ چهارم، حسینیهی ارشاد، چاپ پنجم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، شهریور 1358، در دو جلد.چرا حسین قیام کرد؟:
نشریهی کانون نشر حقایق اسلامی، نقل و تکمیل سخنرانیای که سوم شعبان 1382 (برابر 10 دیماه 1341) در کانون ایراد فرمودند، چاپخانهی طوس مشهد، بهمن 1342، 80 ص، قطع جیبی؛ چاپ دوم، تهران، انشارات بعثت، 1356، 29 ص.خلافت و ولایت از نظر قرآن و سنت:
حسینیهی ارشاد (5)، تهران، دیماه 1349 برابر ذوالقعده الحرام 1390، بیست و سه (مقدمهی استاد مطهری) +302 ص، (بقیهی کتاب ص 420 از آقایان محمدتقی شریعتمداری و مرتضی مطهری است). چاپ دوم، 1351، مقدمه (در پاسخ مولف به اشکالهایی که شده) بیست و هفت + مقدمهی دیگر (شرح حال بدیعی از مولف با تحلیل دوران زندگی و خدماتش) 11 ص + 351ص، قطع وزیری.
ز نیرو بود مرد را راستی:
(مقاله)، ادارهی کل آموزش و پرورش خراسان، نشریهی کمیتهی دبیران تعلیمات دینی مشهد (به مناسبت اولین سمینار دبیران تعلیمات دینی در مشهد، مرداد 49)، به هزینهی دبیرستان علوی مشهد، چاپ طوس، 16 ص.عباسه خواهر هارونالرشید: یا خواری برمکیان،
تالیف جرجی زیدان، ترجمه، کتابفروشی باستان مشهد، چاپخانهی خراسان، آذر 1329، 257 ص، قطع پستی. چاپ دوم، انتشارات سپیده، مشهد، تاریخ مقدمه 28/6/44. چاپ سوم، با تجدید نظر، شرکت سهامی انتشار، خرداد 1347، بیست+ 287 ص، قطع حبیبی.
کارنامهی کانون نشر حقایق اسلامی مشهد:
نشریهی یکم، 1326، چاپخانهی خراسان، 20 ص، قطع پستی.
مبانی اقتصادی در اسلام:
عبدالحمید جودهالسحار، ترجمه، ششمین نشریهی کانون نشر حقایق اسلامی مشهد، مهر 1325، 8+ 46 ص (تاریخ ترجمه به استناد مقدمهی کتاب 1325 است).(متن دو سخنرانی در دانشگاه مشهد):
مهدی موعود امم:
(نیمه شعبان 1379)؛
علی شاهد رسالت:
(13 رجب 1380)؛ دومین نشریهی انجمن اسلامی دانشجویان مشهد، دیماه 1339، 77 ص، قطع پستی.نیایش:
(مقدمهی کتاب، دربارهی فطری بودن دعا و آثار آن و پاسخ شبهات از استاد است)، دکتر آلکسیس کارل، ترجمهی دکتر علی شریعتی، انجمن اسلامی دانشجویان مشهد، 1339. چاپ دوم، شرکت سهامی انتشار، تهران، مهرماه 1346، مقدمه 33 ص، قطع جیبی.وحی و نبوت در پرتو قرآن:
کتابفروشی امیرکبیر مشهد و بورس کتاب، مشهد، 1349، چاپخانهی خراسان، 8+ 480ص، قطع وزیری. (از همکاری کتابخانهی دانشکدهی ادبیات در تهیهی این فهرست تشکر میشود.)اخیرا بدنبال برگزاری سمینار یادبود استاد در دانشگاه تهران مجموعه ای از آثار استاد در تیراژی محدود منتشر شده است.
استاد مطهری: اکثریت مردم خراسان وهمه فضلای ایران، استاد محمد تقی شریعتی را می شناسند ولااقل نامش را شنیده اند. این مرد محقق وفاضل از تربیت یافتگان حوزه علمیه خراسان است
خاطره ای از زندان دکتر شهید دکتر علی شریعتی و مرحوم استاد محمدتقی شریعتی
استاد شریعتی(پدر دکتر علی شریعتی)، در زندان، سخت تحت شکنجه روحی قرار داشت، ایشان را مدتی به عنوان تنبیه از بند قبلی که وضع بهتری داشت به بندی آورده بودند که با زندانیان غیر سیاسی، معتاد، قاتل، هرزه، و دزد هم اتاق کرده بودند. وی در اثر ضعف جسمانی و روحی تا آن حد بیمار می شود که ماموران، در حالی که ایشان را بر روی شانه هایشان قرار داده بودند، به بیمارستان می برند. از این رو هنگام انتقال ایشان به بیمارستان شایع شده بود که استاد فوت کرده اند و خبر مرگشان در سطح زندان هم پخش شده و به گوش علی رسیده بود. . .
بهرحال مدت زندان استاد، یک سال بطول انجامید و پس از یک سال، ایشان را از زندان آزاد کردند. روزی که قرار بود حکم آزادی را به وی ابلاغ کنند ایشان را به کمیته مرکزی واقع در خیابان ارگ (شهربانی سابق) می برند و به ما که در تهران بودیم، اطلاع می دهند که بیایید و استاد را ببرید. من به همراه برادرم، آقای دکتر شریعتی، به کمیته رفتیم تا استاد را به منزل بیاوریم. در آن روز در حالی که، استاد منتظر بودند تا حکم آزادی خود را بگیرند، می بینند که بازجویی وارد اتاق می شود و بعد از سلام، علی را با پدرش رو به رو می کند، این ملاقات کاملا غیر منتظره بوده و دکتر که پس از یک سال و اندی، پدرش را می دیده سخت متاثر و اندوهگین می شود... .
علی برای خواهرش بتول این صحنه را این گونه تعریف کرده است:
لحظه ای که آقا را آوردند، حال خود را نفهمیدم. روی دستان پدر افتادم، اما پدر مرا نشناختند و گفتند جوان بلند شوید، گفتم، آقا جان، منم علی، … بعد در حضور مامور زندان کمی صحبت کردیم، اما به شدت ضعیف شده بودند، وقت ملاقات کوتاه بود و وقتی آقا را می بردند از پشت به اندام نحیف و استخوانی که یادگار سالهای رنج و محنت و تبلیغ برای دین بود، خیره شده بودم و با اندوه و حسرت نگاه می کردم، پدرم از فرط ضعف و ناتوانی به سختی راه می رفت و اندامش آشکارا می لرزید و بقچه لباسهایش را زیر بغل گرفته بود و آن را به زحمت حفظ می کرد. من با تاسف به خودم می گفتم این دستمزد سالها مبارزه برای رستگاری این ملت بود. بازپرس ساواک با لبخندی آمیخته به طنز پرسید که: شریعتی به چه نگاه میکنی؟ گفتم: به 14 قرن مظلومیت تشیع. (6)
تفسیر نوین استاد
تفسیر نوین نوشته استاد محمد تقى شریعتى است که از پیشگامان تفسیرنگارى به شیوه عصرى در ایران به شمار مى رود. وى با انگیزه اصلاح طلبى فکرى و اجتماعى و دینى ، به نوشتن این تفسیر پرداخت . او در این تفسیر، با زبان و بیانى رسا و شیوا سوره هاى کوتاه غالبا مکى آخرین جزء قرآن را شرح و تفسیر کرده است .
خود در مقدمه تفسیر مى گوید:
“در این تفسیر منتهاى کوشش به عمل آمده است که براى عموم قابل استفاده باشد تا مردم مسلمان با مانوس شدن به قرآن، به صلاح و تقوا نزدیک و از فساد و جنایت دور شوند. این است که حتى الامکان از طرح مطالب و مباحث مشکل و به کار بردن اصطلاحات علمى و فلسفى خوددارى شده و اگر ناگزیر از بحثى ادبى یا علمى بوده ایم با حروفى غیر از حروف معمولى تفسیر، آنها را آورده ایم تا افراد ناوارد معطل و ناراحت نشوند.”
وى در تفسیر خود به مسائل اجتماعى و علمى هم توجه دارد و در عین حال از تفاسیر قدیم غافل نیست و به امهات تفاسیر شیعه از جمله “مجمع البیان “ و "تبیان "نظر دارد و آراى آنها و نیز - از تفاسیر عامه ، بیشتر - آراى فخر رازى را هر جا که لازم دیده نقل و گاه نقد مى کند.
از تفاسیر جدید نیز بیشتر به “تفسیر طنطاوى “، “المیزان “ و نظریات عبده در “تفسیر جزو عم “ نظر دارد.
__________________
1. سرود جهش ها، ص29
2.چهار باغ محل اولیه برگزارى مراسم سخنرانى استاد در کانون نشر حقایق اسلامى بود.
3.اشاره به برگزارى راهپیمایى محرم و سخنرانى استاد در صحن عتیق در دهه چهل.
4.استاد شریعتى، کیهان فرهنگى، سال اول، شماره 11، صفحه 13.
5.همان، ش 38
6. طرحی از یک زندگی، سوسن شریعت