رنگ بهشت
از آنجا چه خبر؟
از آنجا که اینجا نیست
و پشت بالهای مرغابیهاست.
آنجا که هیچ غنچهای شادابیاش را از دست نخواهد داد
و خندهاش را از دست نخواهد داد
و باغ را از دست نخواهد داد
و شانههای کوچک باد را که مثل بیوزنی قاصدکها، رها بود، از دست نخواهد داد.
و هیچکس، هیچکوچک بیاندازهای را از هیچدل بیاندازه کوچکی نخواهد گرفت.
باران که بیاید
دشت صعود خواهد کرد
و درختان بلند طلایی و باد بیاندازه گرم، به حقیقت خواهد پیوست
تو از پنجره آنجا
همه تفکر بیانتهای مرا
از روزنههای روشن شب خواهی دید
و عید را که بیمحابا میآید.
آنجا همه چیز گرم است، و همه چیز مثل ماهیهای قرمز کوچک
از لابهلای عشق شفاف حوض میگذرد.
و سبز کمرنگ است،
مثل رنگ بهشت.
دوست نوجوانان_نازنین اسماعیل پور
گروه کودک و نوجوان سایت تبیان