تبیان، دستیار زندگی
كتاب «اویس قرنی» نوشته محمدرضا یكتایی از سوی موسسه بوستان كتاب تجدید چاپ شد. در این اثر كه شرح مفصل زندگانی اویس قرنی است، سعی شده تا غبار از شخصیت عارف برجسته و زاهد وارسته و مسافر من‌الله و مهاجر الی‌الله زدوده شود تا زمینه آشنایی مختصری با زندگانی معنو
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نگاهي به كتاب «اويس قرني»
نگاهی به كتاب «اویس قرنی»

كتاب «اويس قرني» نوشته محمدرضا يكتايي از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد. در اين اثر كه شرح مفصل زندگاني اويس قرني است، سعي شده تا غبار از شخصيت عارف برجسته و زاهد وارسته و مسافر من‌الله و مهاجر الي‌الله زدوده شود تا زمينه آشنايي مختصري با زندگاني معنوي او فراهم آيد.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، اگرچه از زمان ولادت اويس بي‌خبريم، اما ولادت حقيقي او در دامان اسلام مسلم و مسجل و در حقيقت، تولد دوم او در مهد قرآن است. تاريخ از تولد اول او حرفي نمي‌زند. شايد به اين دليل است كه اويس به شدت از شهرت فرار مي‌كرد. او از اولياء‌الله بود و ناشناس و ناشناخته زيسته است.

«اويس قرني» يمني بود و شغل او شترباني. با اجازه مادر پير و ناتوان خويش به مدينه و براي زيارت پيامبر اعظم(ص) آمد؛ اما به زيارت ظاهري آن يار بي قرينه توفيق نيافت. پيامبر رحمت(ص) گاه گاهي رو به جانب يمن مي‌فرمود: «اني لاجد نفس‌الرحمن من قبل‌اليمن.»

اويس در جنگ صفين حاضر شد، با حضرت اميرالمومنين(ع) بيعت كرد، در پياده نظام به جهاد و مبارزه پرداخت، تيري كه به قلبش فرود آمد؛ او را در آسمان شهادت به پرواز در آورد، امام علي(ع) بر او نماز گزارد و او را دفن كرد.

اثر حاضر شرح مفصل زندگاني آن بزرگ است. اين اثر در چهار فصل سامان يافته است؛ از ولادت تا شهادت، مقام عرفاني حكيم يماني، حكمت يماني و جايگاه اويس در نگاه بزرگان.

بر اساس مطالب كتاب، جبرئيل نغمه وحي را در گوش حبيب خدا(ص) زمزمه مي‌كند و خورشيد هدايت طالع مي‌شود، اما تا سه سال آفتاب هدايت از پس ابرها پرتو افشاني مي‌نمايد. آنگاه كه فرمان مي‌رسد: «و انذر عشيرتك‌الاقربين» دعوت خويشاوندان و نزديكان آغاز مي‌شود.

تشنگان فضيلت، تك‌تك و گروه گروه به سوي چشمه حقيقت شتابانند و پيروان «جبل‌النور»(ص) روز افزون امت و رحمة للعالمين از گمراهان و خفتگان محزون. پيامبر(ص) به دستور حضرت حق، بال تواضع را براي مومنان مي‌گستراند: «واخفض جناحك لمن اتبعك من‌المومنين» تا اين كه آوازه او و زيبايي‌هايش فراگير مي‌شود. سفره نوراني «و لتنذر ام‌القري و من حولها» گرسنگان را به سوي خود فرا مي‌خواند. نداي حق، اهل حق را نوازش مي‌دهد. گوش‌هاي مشتاقان تيز مي‌شود و دل‌هايشان از عشق لبريز. اين ندا مرزهاي زمان و مكان را در هم مي‌نوردد و در جاي جاي گيتي مي‌درخشد. همه جا سخن از محمدبن عبدالله(ص) است. پرتوي از خورشيد، يمن و اهل آن را نور و گرما مي‌بخشد. در اين سرزمين جواني زندگي مي‌كند به نام «اويس قرني».

براي اويس «شب يلداي جاهليت» آزار دهنده است كه جاهليت، يعني خشك سالي ايمان و قحطي انسان. در تاريكي جهل و ناداني، نور دعوت محمد(ص) مي‌درخشد. دعوت او كه مرز زمان و مكان را شكسته است، همه انسان‌ها، همه نسل‌ها و تمامي عصرها مخاطبند. البته و صد البته كه استحكام دعوت، به معجزه آن است امام اين دعوت، روح اعجاز را نيز در خود دارد!

نگارش كتاب به‌گونه‌اي لطيف و همراه كننده است. يكتايي در اين اثر سعي دارد مخاطب را با جملاتي كه احسس و معنا را با هم درآميخته‌اند، با شخصيت اصلي اثر آشنا سازد، براي نمونه، در بخشي اين‌گون مي‌نويسد: «اويس، پيامبر(ص) را از نزديك نديده و معجزات او را مشاهده نكرده است، اما مرز در جغرافياي عشق، معنا ندارد. بر اين مبنا، اويس هم از نزديك پيامبر(ص) را ديده است و هم معجزه او را مشاهده كرده است. چشمان اويس به دو نور، نوراني است: يكي «سراج منير» و ديگري «قرآن مبين». ديدگان جوان يمني، اين دو نور را از يك‌ديگر جدا نمي‌داند و نمي‌بيند. اويس كه مشتاق نور معرفت است، مشتاقانه بر سفره «و اوحي الي هذا القرآن لانذركم به و من بلغ» مي‌نشيند. ولادت اويس درست در كنار سفره نور است. فطرت او مرز نمي‌شناسد و او را به هرز نمي‌كشاند. آن گاه كه گوش درون مي‌شنود و چشم دل مي‌بيند، زبان ضمير سخن مي‌گويد: لبيك يا محمد(ص)! اينك من با تمام وجود وارد وادي اسلام مي‌شوم.»

اويس در دامان اسلام و دامنه ايمان رشد و نمو مي‌كند، اما بدون سر و صدا؛ مثل غنچه‌اي كه شكوفا مي‌شود ولي معركه به راه نمي‌اندازد. اساسا شكوفايي مولود وجد و حال است نه قيل و قال. عطرافشاني كه نياز به فرياد ندارد. اين رويش بدون گويش بهترين مبلغ اسلام است. اويس در عمل تبليغ دين مي‌كند. او نشاني سفره نوراني را به همگان هديه مي‌نمايد. البته بيشترين استفاده را در راهنمايي گم‌گشتگان از رفتار و كمترين آن را از گفتار مي‌برد. او اين سفارش امام صادق(ع) را عملا ستايش مي‌كند كه: «با غير زبان خويش مردم را دعوت كنيد، تا مردم ورع و كوشش و نماز و خير شما را ببينند؛ چرا كه اين‌ها خود دعوت كننده‌اند.» هنر اويس در تبليغ كيش خويش همين است كه با مردم سخن مي‌گويد، ولي از زبان استفاده نمي‌كند. او پارسا، جهادگر، نمازگزار و اهل خير است و چنين ارزش‌هاي والايي است كه انسان‌ها را به سر منزل كمال، رهنمون مي‌سازد.

در انتهاي اين اثر، علاوه بر كتابنامه‌اي از منابع فارسي، عربي و فرهنگي، نمايه‌اي از آيات، روايات، اعلام و اشعار نيز درج شده است.

چاپ دوم كتاب «اويس قرني» در شمارگان 1500 نسخه، 244 صفحه و بهاي 45000 ريال راهي بازار نشر شد.